وقتی چند دقیقه دیر به مدرسه میرسیدم و تنبیه میشدم، وقتی سرجلسه امتحان زمان در حال اتمام بود و برگهام کماکان سفید بود، وقتی توی کوچه مشغول امتحان کردن دریبل زیدانی و پاس رونالدینیویی روی رفیقهام بودم و مادرم صدام میزد که بروم نان بخرم، وقتی از جلوی استخر کوچه پشتی که یک روز در میان مردانه و زنانه بود رد میشدم و خیلی وقت های دیگر، دلم میخواست کنج تاریک انباری خانهمان به طور کاملا اتفاقی چراغی پیدا میکردم و به محض برداشتن با یک صدای عجیب و غریب غول متشخصی از آن خارج میشد و بقیه ی ماجرا را شما بهتر از من میدانید. غول با متانت هرچه تمامتر مرا ارباب مورد خطاب قرار میداد و به دنبال برآورده کردن آرزوهایم بود. من آدم قانع و کمتوقعی بودم و به جای سه آرزو به یکی بسنده میکردم و میگفتم: یک ساعت برنارد میخوام. ساعت برنارد ویژگی عجیب و منحصربهفردی داشت و با فشردن یک دکمه زمان را متوقف میکرد اما شخص صاحب ساعت را متوقف نمیکرد و همین کافی بود که من به تمام آرزوهای دیگرم برسم و وقت خودم و غولم را برای برآورده کردن آرزوهای بعدی تلف نکنم.
سالهای زیادی از آن روزها میگذرد و دنیای من و پیرامونم دستخوش تغییرات زیادی قرار گرفته، پیشرفت علم و تکنولوژی باعث شده بیآنکه به کنج تاریک انباری خانههایمان پناه ببریم و دنبال چراغ بگردیم، ساعتهایی بهتر از ساعت برنارد را روی مچ دست هایمان بیابیم، ساعت هایی به نام galaxy watch .
شاید فکر کنید که قیاس میان ساعت جادویی برنارد که رنگ خیال داشت و galaxy که جزئی از واقعیت است معالفارق باشد اما این طور نیست و من این را به استناد روزهای کرونا زدگیمان میگویم.
مهمان ناخوانده ای به نام 19-Covid از راه رسید و بلای جانمان شد. زمانی که فکرش را نمیکردیم انگار دستی از غیب دکمه ساعت جادویی برنارد را فشار داد و جهان ناگهان از حرکت ایستاد. کسب و کارها تعطیل شد، آموزش تعطیل شد، ورزش تعطیل شد، مراودات اجتماعی تعطیل شد و ...
اما ما مجهز بودیم و از حرکت نایستادیم، برق ستاره های کهکشان سامسونگ راه تازهای را نشانمان داد از ساعتهایمان گرفته تا تلفنهای همراه هوشمندمان، با Samsung Health گام به گام جلو رفتیم، ورزش کردیم، نگذاشتیم بیتحرکی باعث اضافه وزن و بیماریان شود و ضربان قلبمان که برای پدربزرگها و مادربزگهایمان تندتر از همیشه میتپید را ثبت کردیم. با Samsung Dex جلسات کاریمان را مدیریت کردیم، کلاسهای درسمان را شبیه به روزهای بدون کرونا برگزار کردیم و نگران ارائه مطالب به همکاران و همکلاسیهایمان نبودیم. با نرم افزارهای پیام رسان اندروید و با Samsung Internet مراودات اجتماعیمان را از سر گرفتیم و نگذاشتیم دوری فیزیکی جسمها، دلهایمان را از هم دور کند. با Samsung Cloud خاطرات روزهای آفتابیمان را درون ابرها ذخیره کردیم. با Samsung Members احساس خوب تنها نبودن در کهکشانمان را تجربه کردیم. با Samsung pass فراموش کردن رمزهای عبورمان را فراموش کردیم. با Game launcher اوقات فراغتمان را کنار هم به بازی و تفریح گذراندیم با SmartThings هوشمندتر از همیشه شدیم، با Samsung Kids بدون دغدغه درهای دنیای جدیدمان را به روی کودکانمان گشودیم و با One ul تمام این کارها و روزمره های دیگرمان را با سلیقه ی منحصر به فرد خودمان انجام دادیم.
مگر جادوی ساعت برنارد چه بود؟ جز اینکه دنیا را متوقف میکرد اما تو را نه؟! و خوش شانس ما که بدون یافتن چراغ و ملاقات غول آرزوهایمان را برآورده یافتیم.
حالا خیالهایم نیز رنگ دیگری به خود گرفته مثلا فکر میکنم چه خوب میشود یک روز که توی خانه نشستهام و اصلا انتظار رسیدن مهمان را ندارم، آقایان و خانمهای شیکپوشی که نمایندگان شرکت سامسونگ در ایران هستند زنگ در خانهام را به صدا دربیاورند و با متانت هر چه تمامتر مرا مورد خطاب قرار داده و بگویند: ما اطلاعات کاربران ایرانی Samsung Health را بررسی کردیم و دیدیم که شما در این چند سال عضویتتان بارها و بارها جزء top 1% گروه سنی خود و تمام کاربران دنیا بودهاید و Global challenges زیادی را با موفقیت پشت سر گذاشته و خلاصه یکی از پیادهروندهترین کاربرهای ایرانی دنیا بودهاید و به پاس این همراهی جدیدترین محصولمان را به شما پیشکش میکنیم.
#روایتگرباش