Mohammad Peiravi
Mohammad Peiravi
خواندن ۵ دقیقه·۲۲ روز پیش

ماتریس بلوغ هوش مصنوعی

رشد بلندمدت و گسترده هوش مصنوعی، آن را به یک اولویت اقتصادی در تمام جهان تبدیل کرده است. مدیران کسب‌وکار انتظار دارند که در بازه زمانی ۳ تا ۱۰ سال آینده، هوش مصنوعی تأثیرات قابل ‌توجهی بر عملیات و خلق ارزش آنها داشته باشد و از سویی انتظار می‌رود هزینه‌های جهانی در این حوزه تا سال ۲۰۲۸ بیش از دو برابر شده و به ۶۳۲ میلیارد دلار برسد.

ماتریس جدید بلوغ هوش مصنوعی شرکت BCG، ۷۳ اقتصاد جهانی را برای پاسخ به برخی از این پرسش‌های کلیدی ارزیابی می‌کند. هدف این ارزیابی کسب مزیت اقتصادی است، اما در عین حال این کشورها در حال شکل دادن به چگونگی تعامل بشر با این فناوری به شدت تحول‌آفرین هستند. در این ارزیابی، «میزان مواجهه» به معنای پتانسیل تأثیر مثبت یا منفی هوش مصنوعی بر یک بخش اقتصادی تعریف شده است. سپس میزان آمادگی هر اقتصاد برای بهره‌گیری از پتانسیل رشد هوش مصنوعی و کاهش خطرات احتمالی بررسی می‌شود. این ماتریس، عوامل مختلف را ترکیب کرده و شش الگوی توسعه اقتصادی و پتانسیل هوش مصنوعی را معرفی می‌کند.

براساس این گزارش، کشورهایی که به سطح بالایی از آمادگی رسیده‌اند، با ترکیب عناصری مانند سرمایه‌گذاری و زیرساخت، تحول‌آفرینی بر مبنای هوش مصنوعی را به یک مزیت رقابتی تبدیل کرده‌اند. آینده هوش مصنوعی با انتظارات بالا تعریف می‌شود، اما پذیرش آن در حال حاضر نیز بازدهی‌هایی همچون افزایش بهره‌وری و بازگشت سرمایه را به همراه داشته است.

ابعاد مواجهه با هوش مصنوعی

مواجهه با هوش مصنوعی در سطوح مختلفی ظاهر می‌شود که عبارتند از:

  • بهره‌وری: بسیاری از اقتصادها در این مطالعه با تغییرات احتمالی مواجه هستند. در عین حال، هوش مصنوعی ممکن است گردش کار سنتی در بخش‌هایی که به فرآیندهای دستی متکی هستند، مانند تولید، را با چالش همراه کند.
  • کسب‌وکارهای کوچک: ممکن است برای رقابت با شرکت‌های بهینه‌سازی شده دچار مشکل شوند و عملکرد کلی بخش خود را تحت تأثیر قرار دهند.
  • رشد بخش‌های جانبی: هوش مصنوعی می‌تواند باعث رشد بخش‌های جانبی شود. به عنوان مثال، فناوری‌های کشاورزی مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند با استفاده از داده‌های مرتبط با بازده محصولات، شرایط جوی و روندهای بازار، زنجیره تأمین را بهینه‌سازی کنند. همچنین بخش حمل‌ونقل کشور می‌تواند کارآمدتر و مدرن‌تر شود.

در دنیای امروز، مواجهه با تغییراتی که هوش مصنوعی به ارمغان می‌آورد، اجتناب‌ناپذیر است، حتی اگر این تغییرات به صورت محدود باشد. بنابراین هر اقتصادی تا حدی با این فناوری درگیر خواهند شد.

آمادگی در سطوح مختلف

ارزیابی آمادگی به یک اقتصاد کمک می‌کند تا نقاط قوت و ضعف خود را در مدیریت ریسک فناوری و بهره‌برداری بهینه از هوش مصنوعی بشناسد. آمادگی برای هوش مصنوعی به توانایی یک اقتصاد برای اجرای مؤثر و یکپارچه‌سازی هوش مصنوعی اشاره دارد. این ارزیابی همچنین عدم توازن‌هایی را که در برخی اقتصادها وجود دارد (اینکه در چه بخش‌هایی پیشرفته و در چه بخش‌هایی ضعیف هستند) نشان می‌دهد. در این مدل، داشتن یک استراتژی مشخص در حوزه هوش مصنوعی و وجود نهادی دولتی برای نظارت بر آن را بررسی شده و به موضوع مهارت‌های متخصصان هوش مصنوعی می‌پردازد. چارچوب ASPIRE برای ارزیابی طیف کاملی از اقتصادهای پیشرفته، نوظهور و در حال توسعه مفید است، که برخی از آن‌ها برای پذیرش هوش مصنوعی آماده هستند.

این مدل با ترکیب تحلیل میزان مواجهه با هوش مصنوعی و آمادگی، شش گروه متمایز از پذیرش این فناوری را شناسایی کرده است. این گروه‌ها پیشتازان در پذیرش هوش مصنوعی هستند که بر زیرساخت‌های مناسب تکیه کرده و از این فناوری در بخش‌های مختلف استفاده می‌کنند.

این تحلیل همچنین نابرابری‌هایی را که معمولاً زمانی رخ می‌دهند که یک اقتصاد در برخی از این شش حوزه بسیار پیشرفته است اما در حوزه‌های دیگر دچار ضعف است، نشان می‌دهد. بیشتر اقتصادها باید تلاش بیشتری برای آماده‌سازی خود در برابر تغییرات ناشی از هوش مصنوعی انجام دهند. پیشگامان در زمینه مهارت‌ها، تحقیق و توسعه، اکوسیستم‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها پیشرو هستند. در حوزه مهارت‌ها، ایالات متحده و سنگاپور به‌واسطه وجود نیروهای متخصص در زمینه هوش مصنوعی که برای پیشبرد نوآوری ضروری هستند، پیشرو هستند.

هوش مصنوعی و تولید ناخالص داخلی

هوش مصنوعی(AI) طی سال‌های آینده سهم بیشتری از تولید ناخالص داخلی کشورهای پیشرو را به خود اختصاص خواهد داد، چرا که این کشورها فناوری‌ها، خدمات، مهارت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های بیشتری در حوزه هوش مصنوعی به جهان عرضه می‌کنند. حضور این کشورها در زنجیره تأمین فناوری جهانی به آن‌ها این امکان را می‌دهد که استانداردهای این حوزه را تعیین کرده و بر چشم‌انداز کلی هوش مصنوعی تأثیر بگذارند.

کشورهای مدعی در حوزه هوش مصنوعی نیز سطح آمادگی بالایی در این زمینه دارند. این گروه عمدتاً شامل اقتصادهای پردرآمد اروپایی مانند آلمان است که به دلیل بخش‌های بزرگ فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و تولیدات پیشرفته، از هوش مصنوعی به میزان بالایی بهره می‌برند. تمرکز دولت مالزی بر هوش مصنوعی نیز در نقشه راه ملی هوش مصنوعی، مراکز فناوری و دانشگاه‌هایی که آموزش هوش مصنوعی ارائه می‌دهند، مشهود است. این امر نشان می‌دهد که رهبری بخش دولتی می‌تواند به یک اقتصاد نوظهور کمک کند تا به بلوغ و رقابت‌پذیری در سطح اقتصادهای پردرآمد دست یابد.

در کشورهای در حال پیشرفت، مواجهه با هوش مصنوعی عمدتاً به دلیل ترکیب صنعت یا منابع‌محور بخش‌های اقتصادی است. با این حال، دولت‌ها در این زیرگروه همانند کشورهای پیشرو ثابت، تعهد قوی‌ای به پذیرش هوش مصنوعی نشان می‌دهند. مورد جالب در این میان، هند است که به دلیل سطح بالای آمادگی، در کنار چند اقتصاد پردرآمد دسته‌بندی شده است. دولت هند چندین طرح متمرکز بر هوش مصنوعی راه‌اندازی کرده است، از جمله استراتژی ملی هوش مصنوعی و ایجاد مراکز تعالی در این حوزه، که هدف آن‌ها ادغام هوش مصنوعی در بخش‌های کلیدی مانند کشاورزی و آموزش است.

عربستان سعودی به‌عنوان یک مرکز جهانی برتر در زمینه‌های اولویت ملی مانند هوش مصنوعی مرتبط با زبان عربی، صنعت و انرژی و همچنین مراقبت‌های بهداشتی و آموزش در حال فعالیت است. اندونزی نیز از طریق استراتژی ملی هوش مصنوعی خود بر آموزش تأکید دارد تا نیازهای جمعیت در حال رشد خود را برآورده کرده و رشد اقتصادی بلندمدت را تقویت کند. این استراتژی از سال 2019 آغاز شده و نسخه به‌روزشده آن در سال 2023، بر ادغام هوش مصنوعی در بخش‌های مختلف متمرکز است.

برنامه کارآموزی هوش مصنوعی کشور سنگاپور، کارگران فنی این کشور را در پروژه‌های واقعی هوش مصنوعی آموزش می‌دهد. چارچوب مدل حاکمیت هوش مصنوعی، شرکت‌ها را در استفاده اخلاقی از هوش مصنوعی راهنمایی می‌کند و شفافیت و پاسخگویی را در این شرکت‌ها تضمین می‌کند.





هوش مصنوعیهوش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید