محمد طالبیان
محمد طالبیان
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

قبل از نزدیک شدن به بازی‌های ویدیویی ماسک بزنید

پنج سال پیش بود که از شبکه سوم سیما تماس گرفتند تا به عنوان مهمان و کارشناس در یکی از برنامه‌های پرمخاطب عصرگاهی حاضر شوم. موضوع چیست ؟ به شکلی کلی قصد داریم درباره بازی‌های ویدیویی و وضعیت آن در ایران صحبت کنیم. تجربه ثابت کرده بود که باید به عنوان وکیل مدافعه بازی‌های ویدئویی و جامعه بازیسازان ایران حاضر شوم. برای این دادگاه عصرگاهی به خوبی آماده شدم. فهرستی از تحقیقات معتبر و جهانی درباره مزیت‌های تجربه بازی‌های ویدیویی در سنین مختلف و مجموعه‌ای از دلایل که چرا پردرآمدترین صنعت سرگرمی دنیا در ایران اینقدر محروم است، آماده کردم. به اتاق گریم که رسیدیم مجری به سراغم آمد و گفت: آقای طالبیان قرار است درباره کدامیک از بدی‌های بازی‌های ویدیویی صحبت کنیم. یقین داشتم که نشان دادن موضع واقعی همه چیز را خراب می‌کند پس تصمیم بر این شد که برای دقایقی در نقش همان‌ کسانی قرار گیرم که در تمام طول زندگی‌ام از آنها متنفر بودم. همان‌هایی که پول می‌گیرند تا ذهنیت پوچ خود را به عنوان واقعیت به مغز مخاطب تزریق کنند. برنامه با پخش چند آیتم مختلف از صحبت‌های چند به اصطلاح دکتر و کارشناس شروع شد که مشخصا هیچ دانشی درباره بازی‌های ویدیویی نداشتند و تنها سعی کرده بودند چندی از ژورنال‌های قدیمی و خاک گرفته خود را مرور کنند. ژورنال‌هایی که به شما می‌گویند بازی‌های ویدیویی اهریمنی است به دنبال شکار جوان‌هایی که باید آینده این مملکت را بسازند. بندگان خدا، عوامل برنامه فکرش را هم نمی‌کردند که همین آیتم‌های دست و پا شکسته قرار است چه خوراک انتقادی مناسبی را برای من آماده کند. چراغ قرمز بالای دوربین که روشن شد تصمیم گرفتم حتی شده برای چند دقیقه به این سیرک تبلیغاتی حمله کنم. حمله‌ای که شروع شد و مجری گرفتار موج‌های آن شد. تنها چند دقیقه لازم بود تا سال‌ها تبلیغات منفی علیه بازی‌های ویدیویی حتی برای گروه اندکی از مخاطب‌های تلویزیون را خنثی کنیم. چند روز بعد متوجه شدم که تهیه‌کننده برنامه توبیخ شده و چند میلیون تومان باید جریمه پرداخت کند. جریمه‌ای که استثنا اینبار برای بازگو کردن حقیقت خرج شد. این تنها یک پرده از دو دهه مقاومت صنعت بازی ایران در مقابل مهاجمانی بود که معلوم نیست از کجا خط می‌گیرند و چه هدفی را دنبال می‌کنند. چهارده سال از حضورم در این جبهه نابرابر گذشته و متاسفم اما باید اعتراف کنم که وضعیت صنعت بازی ایران در این سال‌ها هیچ تغییری نسبت به روزهای اول خود نکرده. همچنان هیچ حمایتی از جنس مالی یا معنوی از بازیسازها انجام نمی‌شود و چرخه ممنوعیت‌ها و جستجوی مجوز همچنان در حال نمایشی سینوسی است. نمایشی که به ما می‌گوید از هر آنچه که اسم حمایت دولتی دارد دوری کنیم تا شاید روی پای خودمان به موفقیت برسیم. روزگاری را به یاد دارم که توسعه‌دهنده محصول خود را آماده می‌کرد و باید سال‌ها به دنبال تکثیرکننده‌های دیسک تقلبی می‌دوید تا شاید یک نفر راضی به انتشار شود. روزگاری که با پیدایش پلتفرم‌های فروش جدید همچون بازار به نظر پایان یافته می‌رسید. تکلیف بالاخره برای 10 سال روشن بود که چه باید ساخت و چگونه باید آن را به فروش رساند. بعضی در این انتقال از دست رفتند و برخی دیگر توانستند مسیر جدیدی را برای رسیدن به موفقیت پیدا کنند. آنهایی که به درآمد رسیدند اما می‌دانستند که هنوز همه چیز تمام نشده. آنها می‌دانستند که محدودیت‌ها بر می‌گردند و دوباره قربانی می‌گیرند. حالا اما مدیریت آقازاده‌ها به صنعت بازی ایران باعث شده موانع جدیدی شکل گیرد. موانعی که به شما می‌گویند برای دست انداختن به ایده‌آل‌ها یا باید رفت یا باید باج داد. ایده‌آل‌هایی که تنها روی کاغذ شرایط مورد نیاز را به همراه دارند و رسما حداقل‌هایی هستند که از آنها محروم مانده‌ایم. در این سال‌ها به عنوان بازیساز و خبرنگار در صنعت بازی‌های ویدیویی ایران حضور داشته‌ام و تنها توصیه‌ای که به علاقه‌مندان این حوزه دارم این است که اولی را با عشق دنبال کنید و با تفکر به دنبال انجامش باشید و دومی را در فهرست کارهای ممنوعه قرار دهید. اگر هنوز هم در صف امیدوارها به آینده قرار دارید و منتظر روزی هستید که ایران، پتانسیل واقعی خود در صنعت بازی را نمایان کند، باید متذکر شوم که حتی در صورت رخ دادن چنین اتفاقی باز هم بعید است که خبرنگارها و کارشناس‌های بازی در ایران سهمی از این جریان بردارند. در کنار انگشت شمار چهره‌هایی که به عنوان نسل اول خبرنگارهای حوزه بازی در ایران کار خود را شروع کرده‌اند هنوز در این حوزه فعالیت می‌کنم اما می‌دانم که این رویه تنها نشات گرفته از عشق است نه منطق.
#ده_سالگی_بازار

ده سالگی بازاربازی ویدیوییصنعت بازی ایرانبازیویدیوگیم
Video Game Journalist - Project Manager @ IranVRT
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید