سلام و عرض ادب خدمت همهی عزیزان این مرز و بوم ، در این مقاله قصد دارم که چیزی که باعث کابوس اکثر شرکتها و درواقع بیشتر شرکتهای ایرانی شده رو بازگو کنم!
تجربهی کاربری! به شخصه موندم که چرا اکثر شرکتها بعد از مدتی که کمی به قول معروف محبوب و مشهور شدن بخاطر محصولی که ارائه دادن باید سر چیزهای الکی اعتبارشون و اعتمادشون رو نسبت به کاربرانشون از دست بدن ؟ مثالهای خوبی دارم توی این زمینه ، یکیش آقا اسنپه که فک کنم جریانشو اکثر شماها فهمیده باشید که چه دسته گلی به آب داده بود! یکی دیگشم بامیلو بود و شرکتهایی که یا باهاشون برخورد کردید یا اینکه دیدید یا شنیدید ، از این موردها خداروشکر کم نداریم تو کشور خودمون! بحث اصلا سر این نیست که این شرکتها چیکار کردن و چیشده ؟ موضوع اصلی بر میگرده سر تجربهی کاربری که شدیدا اعتقاد دارم توی هر زمینهای که باشه اگه تجربهای لذت بخش و به یاد موندنی برای مخاطب ، کاربر و ... به جا بذارید ، شک نکنید که کم کم به شما اعتماد پیدا میکنه و تبدیل میشه به یه فردی که با شنیدن اسم شما حس خوبی پیدا میکنه ، فرقی نمیکنه عشق باشه ، کسب و کار سنتی باشه ، کسب و کار اینترنتی باشه و .... اگه شما کاری کنید که عشقتون فکر کنه بدون شما نمیتونه زندگی کنه پس مسلما یک تجربهی قوی براش رقم زدید! و یا مشتری و کاربری که همیشه مشتاق هست برای خرید از محصولات شما که نشونهی شما در قوی بودن شما برای رقم زدن یک تجربهی کاربری عالی و افزایش مشتریهای وفادار به شماست . باور کنید دوستان تجربهی کاربری اصلا چیز سختی نیست! فقط کافیه درکش کنید تا نتیجشو سرتاسر زندگیتون در تمامی جنبهها چه زندگی مشترک ، چه کار و سایر موارد ببینید! در سایر مقالات به آموزش تجربهی کاربری از کتاب آقای جویل مارشل متخصص تجربهی کاربری میپردازم .