
صندوقهای سرمایهگذاری رمزارز از جذابترین گزینههایی است که مردم برای سرمایهگذاری میتوانند انتخاب کنند. دنیای رمزارزها و سودهای هنگفت حاصل از سرمایهگذاری در این حوزه به قدر کافی جذابیت دارد که مردم عادی جامعه، برای به دست آوردن این سود و ثروت به هرآنچه تبلیغات درباره رمزارز است اعتماد کنند. صندوقهای سرمایهگذاری رمزارز حالا تیغ دو لبهای شدند که به دلیل بیتوجهی قانون گذار، تبدیل به ابزاری برای سواستفاده از ناآگاهی جامعه شده است. این موضوع در حالی است که فعالان این حوزه مدتها قبل درباره ایده صندوقهای سرمایهگذاری رمزارز با نهادهای بالادستی رایزنی کرده، اما همچنان نتیجهای حاصل نشده است. از طرفی دیگر بسیاری هستند که سرمایه خود را در اختیار افرادی بدون ضابطه قرار میدهند تا برای آنها در این حوزه سرمایهگذاری کنند اما هیچ چشماندازی برای بازگشت سرمایه وجود ندارد.
صندوق های رمزارزی حدود سه سال قبل در شورای فقهی سازمان بورس مطرح شد و برای دومین بار نیز، ۴ ماه قبل پیشنهاد راهاندازی و پیگیری توسعه این صندوقها در دستور کار قرار گرفت. این در حالی است که متاسفانه تا امروز اتفاقی در این حوزه نیفتاده است. پذیرش این موضوع آن هم در شرایطی که به هر حال مردم میخواهند به این حوزه وارد شوند و قطعا زمانی که برنامه ای در این مورد وجود نداشته باشد، از مسیرهای دیگر وارد این نوع از سرمایهگذاری میشوند.
دومین مشکلی که پیش خواهد آمد این است که بورس از امتیاز ورود رمزارزها محروم خواهد شد؛ اکنون هنگامی که در بورس سهام یا ابزار معاملاتی خوب وجود دارد. از همین رو میتوان روی این ابزار به خوبی کار کرد. سرمایه گذاران توقع آن را دارند که در همین بازار، بتوانند به صورت یکپارچه در این حوزه سرمایه گذاری خود را انجام دهند و این باعث آن خواهد شد که سرمایه از بازار خارج نمیشود و از یک دارایی به دارایی دیگر تبدیل میشود و مکانیزمهای امنیتی و اطمینانی را به مشتریان میدهد که اطلاعات و داراییهایشان در امنیت کافی قرار دارند. اما متاسفانه تاکنون این اتفاق در بازار سرمایه ما شکل نگرفته است. این در حالی است که در صورت شکلگیری این روند مردم میتوانند بر روی صندوقهای سرمایهگذاری رمز ارز سرمایه گذاری کنند.
متاسفانه به دلیل شرایط خاصی که در کشور وجود دارد، در حال حاضر اولویتها مربوط به مسائل دیگری است و فراهم کردن، شرایطی که گفته شد برای مسئولان در اولویت نیست. از سویی دیگر، دومین مسئله این است که بازار رمز دارایی در ایران هنوز متولیان مشخصی ندارد؛ چه در زمینه صرافی چه در زمینه نگهداری و یا در زمینه ICO یا IEO؛ به طور کلی رویکرد مشخصی برای این موضوع به وجود نیامده و از طرفی دیگر هنوز تکلیف قانونی مردم در مقابل رمز ارزها مشخص و روشن نیست؛ به دلیل اولویتهایی که امروز در بورس وجود دارد و همچنین در بیرون از حوزه بازار هنوز تصمیمگیری مشخصی درباره رمزارزها گرفته نشده است.
قطعا تخلفات و کلاهبرداری هایی در این جریانات اتفاق خواهد افتاد. این صندوقها در فضای خاکستری که رگوله نیست فعالیت میکنند، از همین رو خطر آفرین هستند. در چنین شرایطی عدهای سودجو نیز از این مسئله سواستفاده میکنند و قطعا اتفاقات بدی برای افراد ناآشنا خواهد افتاد. مسئله دیگر اینکه این کلاهبرداریها و تخلفات به اعتبار بازار مالی آسیب میزند.
قطعا در دولت جدید، در بانک مرکزی و خود بورس برای این مسئله فکری خواهد شد، چون موضوعی گریز ناپذیر است. بازار رمزارز یک بازار غیر رسمی است که دارد به فعالیت های خود ادامه می دهد و منافع آن اگر رگوله شود قطعا برای کشور سودمند خواهد بود؛ در این بین تنها افرادی ضرر خواهند کرد که با آگاهی کم وارد این بازار میشوند. به نظر من افرادی که در این حوزه به صورت حرفهای کار می کنند همه با رگوله کردن این بازار توسط دولت و پرداخت مالیات موافق هستند؛ همچنین دولت می تواند با مالیات گرفتن از این بازار بخشی از کسری بودجه خود را تامین کند و کسب درآمد داشته باشد.
محمد قاسمی
بنیانگذار و مدیرعامل صرافی رمزارز مزدکس