ویرگول
ورودثبت نام
محمد مهدی صیادلویی
محمد مهدی صیادلوییمحمد مهدی صیادلویی
محمد مهدی صیادلویی
محمد مهدی صیادلویی
خواندن ۱۹ دقیقه·۶ ماه پیش

مقاله بررسی و واکاوی قبول ولایت سلطان جور از دیدگاه شیخ اعظم انصاری و صاحب جواهر

بررسی و واکاوی قبول ولایت سلطان جور از دیدگاه شیخ اعظم انصاری و صاحب جواهر

محمد مهدی صیادلویی[1]

کلید واژه ها:قبول ولایت_سلطان جائر_ضرورت و اجبار_نظم اجتماعی_آیت الله خویی_صاحب جواهر

بیان مسئله:این مقاله به بررسی تطبیقی قبول ولایت سلطان جائر از منظر آیت‌الله خویی و صاحب جواهر می‌پردازد. ولایت فقیه و به‌ویژه ولایت سلطانی در فقه اسلامی موضوعی بحث‌برانگیز و مهم است که تأثیرات عمیقی بر نظام‌های سیاسی و اجتماعی جوامع اسلامی دارد. در این راستا، آیت‌الله خویی و صاحب جواهر هر یک با رویکردهای خاص خود به تحلیل این مفهوم پرداخته‌اند.

آیت‌الله خویی با تأکید بر شرایط و ویژگی‌های خاص سلطانی، نظراتی را ارائه می‌دهد که در آن‌ها به ضرورت عدالت و شایستگی حاکم اشاره می‌کند. وی معتقد است که تنها در صورتی می‌توان به قبول ولایت سلطان جائر پرداخت که حفظ نظام و مصالح عمومی جامعه ایجاب کند. از سوی دیگر، صاحب جواهر با رویکردی متفاوت، بر اهمیت مشروعیت و مقبولیت حاکم تأکید دارد و به بررسی مستندات فقهی و تاریخی در این زمینه می‌پردازد.

این مقاله با تحلیل دقیق نظرات هر یک از این فقیهان، به مقایسه تطبیقی دیدگاه‌های آن‌ها پرداخته و نقاط قوت و ضعف آن‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد. هدف این پژوهش روشن کردن زوایای مختلف بحث ولایت سلطان جائر و تأثیر آن بر فقه معاصر و نظام‌های سیاسی اسلامی است. نتایج این تحقیق می‌تواند به فهم بهتر مباحث فقهی و سیاسی در جوامع اسلامی کمک کند و زمینه‌ساز بحث‌های جدید در این حوزه باشد.

و نیزقبول ولایت سلطان جائر از مسائل بسیار مهمی است که از زمان معصومین و حتی ماقبل آن تا زمان کنونی مورد بحث و اختلاف فقها و علما بوده است.ائمه معصومین (علیهم السلام)نیز روایاتی منباب این مسئله مهم مطرح نموده اند که قابل استناد میباشد.قبول ولایت از طرف معصومین و سلطان عدل واجب میباشد لکن مسئله ای که مطرح میشود این است که آیا قبول ولایت از طرف سلطان جائر نیز واجب است یا ابدا نباید صورت گیرد؟و اگر قبول ولایت ممکن باشد درچه حالاتی اماکان پذیر است؟

در مورد پذیرش ولایت سلطان جائر (ظالم) در متون اسلامی، برخی از احادیث و دیدگاه‌های فقهی به این موضوع پرداخته‌اند. در این زمینه، نظر مشهور در فقه شیعه این است که نباید از حکام جائر پیروی کرد، اما در شرایطی خاص ممکن است برای حفظ جان یا جلوگیری از فتنه و فساد، همکاری با چنین حکومتی مجاز باشد. در اینجا به برخی از متون و روایات مربوطه اشاره می‌کنم.

1. روايات در باب ولایت جائر

در کتاب الکافی، یکی از کتب معتبر حدیثی شیعه، روایاتی در مورد ولایت و حکومت‌ها آمده است. امام علی (علیه‌السلام) در بسیاری از سخنان خود به ظلم حکام و فساد در حکومت‌های جائر اشاره کرده‌اند، اما در عین حال برای حفظ جامعه و جلوگیری از فتنه، به پیروی از حکومت‌های جائر در برخی موارد به‌طور موقت اشاره کرده‌اند.

یکی از روایت‌ها در الکافی به این شکل است:

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه‌السلام) قَالَ:

*"إنَّا لَمْ نُؤْمَرْ بِمُدَارَاةِ النَّاسِ إِلَّا لِتَفَرُّقِ قُوَّتِهِمْ وَ فَسَادِ أَمْرِهِمْ، فَإِنَّا لَمْ نُؤْمَرْ بِمُدَارَاتِهِمْ إِلَّا فِی مَوَاضِعَ الْحَاجَةِ."*

ترجمه: "ما فرمان نداریم که مردم را مدارا کنیم مگر در زمانی که پراکندگی نیروهایشان و فساد امورشان به آن نیاز داشته باشد، زیرا مدارا کردن با آن‌ها فقط در مواقع ضروری و نیاز است."

این روایت به‌طور ضمنی به این نکته اشاره دارد که پذیرش حکومت جائر تنها در شرایط خاص و برای جلوگیری از فساد و فتنه ضروری است.

2. دیدگاه امام علی (علیه‌السلام) در مورد حکام جائر

امام علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه نیز به شدت بر عدم اطاعت از حکام جائر تأکید کرده است. ایشان در یکی از خطبه‌های مشهور خود می‌فرمایند:

قال الإمام علي (علیه‌السلام):

*"إِنَّ أَفْضَلَ الْجِهَادِ کَلِمَةُ عَدْلٍ عِندَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ."*

ترجمه: "بهترین جهاد، سخن حق در برابر سلطان جائر است."

در اینجا امام علی (علیه‌السلام) به ضرورت بیان حقیقت و مقاومت در برابر ظلم حکومت‌های جائر اشاره می‌کنند.

3. ج) روایت از امام حسین (علیه‌السلام)

امام حسین (علیه‌السلام) در کربلا و در برابر ظلم یزید، به‌طور واضح بر عدم اطاعت از حکومت‌های جائر تأکید کردند. در یکی از سخنان ایشان آمده است:

قال الإمام حسین (علیه‌السلام):

*"إنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الإصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي، أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَىٰ عَنِ الْمُنْكَرِ."*

ترجمه: "من تنها برای اصلاح در امت جدّم بیرون آمدم، می‌خواهم امر به معروف کنم و از منکر جلوگیری نمایم."

این سخن امام حسین (علیه‌السلام) بر این نکته تأکید دارد که وقتی حکومتی در مسیر فساد و ظلم گام بردارد، وظیفه مسلمانان است که در برابر آن قیام کنند.

4.نظر امام خمینی (ره) در باب ولایت فقیه

در دیدگاه امام خمینی (ره) در کتاب «ولایت فقیه» نیز به مسأله حکومت‌های جائر اشاره شده است. امام خمینی تأکید داشتند که اگر چه حکومت‌های جائر به طور کلی مشروع نیستند، اما در شرایطی خاص برای حفظ نظم اجتماعی و جلوگیری از فتنه و فساد، ممکن است که موقتا پذیرش برخی شرایط حکومت‌های جائر مجاز باشد.

امام خمینی در "ولایت فقیه" می‌فرمایند:

*"حکومت اسلامی به این معناست که ولی فقیه، ولی بر مردم است و باید در تمام امور اجتماعی و فردی دخالت کند تا عدل و انصاف در جامعه برقرار شود و مانع از فساد حکومت‌های جائر گردد."*

این دیدگاه در نظر امام خمینی حاکی از آن است که حتی اگر در شرایطی حکومت‌های جائر بر جامعه حاکم شوند، ولی فقیه باید تلاش کند تا جامعه را از فساد و ظلم آنان نجات دهد.

نتیجه‌گیری:

در مجموع، از متون و روایات مختلف اسلامی چنین برمی‌آید که پذیرش ولایت حکام جائر به‌طور عمومی و دائمی مورد تأکید قرار نگرفته است، بلکه در شرایط خاص، به ویژه برای جلوگیری از فتنه و حفظ نظم اجتماعی، ممکن است برخی شرایط اطاعت از حکومت جائر پذیرفته شود. روایات مختلفی از امام علی (علیه‌السلام) و امام خمینی (ره) نیز این دیدگاه را تقویت می‌کنند که نباید از ظلم حمایت کرد، اما در موارد اضطراری ممکن است ضرورت‌هایی وجود داشته باشد که انسان مجبور به سازش و مدارا با حکومت‌های جائر شود.

این موضوع در فقه و تاریخ اسلامی پیچیدگی‌هایی دارد و باید در هر زمان و مکان خاص به دقت بررسی شود.

مفهوم شناسی دو کلمه ولایت و سلطان جور در لغت

مفهوم شناسی ولایت درکتب لغت: جمع بندی تعریف:این کلمه یک کلمه عربی است که از ریشه و-ل-ی گرفته شده است: ولي ، که معانی عمده آن «دوستی، یاری» و «اقتدار یا قدرت» هستند. این واژه در زندگی معنوی اسلامی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و در معانی مختلفی به کار می‌رود که به کارکردهای مختلف آن مربوط می‌شود، از جمله: «خویشاوند، هم‌پیمان، دوست، یاور، وصی، حامی و قدیس».

مفهوم شناسی سلطان جائر: جمع بندی تعریف:سلطان جائر در لغت به معنای «حاکم ظالم» یا «سلطانی که ظلم می‌کند» است. واژه «سلطان» به معنای حاکم، فرمانروا یا قدرت است و در اصطلاح به کسی اطلاق می‌شود که بر جامعه‌ای حکومت می‌کند. کلمه «جائر» از ریشه «جور» به معنای ظلم و ستم مشتق شده است. بنابراین، «سلطان جائر» به حاکمی اطلاق می‌شود که به‌طور غیرمنصفانه و ظالمانه بر مردم حکومت می‌کند و حقوق آن‌ها را نادیده می‌گیرد. در متون دینی و فقهی، این اصطلاح به حاکمانی اشاره دارد که:عدالت را رعایت نمی‌کنند: حاکمانی که در تصمیم‌گیری‌ها و اجرای قوانین، انصاف و عدالت را زیر پا می‌گذارند. حقوق مردم را تضییع می‌کنند: افرادی که به حقوق شهروندان احترام نمی‌گذارند و به‌طور خودسرانه و بدون توجه به موازین قانونی عمل می‌کنند. منافع شخصی را بر منافع عمومی ترجیح می‌دهند: حاکمانی که به جای خدمت به مردم، به دنبال منافع شخصی و گروهی خود هستند.در نتیجه، «سلطان جائر» به حاکمی اطلاق می‌شود که به‌جای رعایت عدالت و انصاف، ظلم و ستم را در جامعه گسترش می‌دهد.

الف) تعریف ولایت:

ولایت در اصطلاح فقهی و سیاسی اسلام به معنای حق و قدرت حاکمیت و رهبری بر جامعه اسلامی است. این مفهوم به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود:

۱. ولایت تکوینی: که به معنای تسلط و حاکمیت خداوند بر جهان هستی و موجودات است.

۲. ولایت تشریعی: که به معنای حق و اختیاری است که به فرد یا افرادی (مانند پیامبران، امامان و فقها) داده می‌شود تا بر اساس احکام الهی و مصالح جامعه، امور مردم را مدیریت کنند.

در نظام‌های اسلامی، ولایت به ویژه در زمینه‌های سیاسی و اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرد و به نقش رهبری فقیه عادل در جامعه اسلامی اشاره دارد.

ب) مفهوم سلطان جائر:

سلطان جائر به معنای حاکم ستمگر و ظالم است. این اصطلاح به حاکمانی اطلاق می‌شود که به دلیل سوءاستفاده از قدرت، عدم رعایت عدالت، ظلم و فساد، از اصول اسلامی فاصله گرفته‌اند. ویژگی‌های بارز سلطان جائر عبارتند از:

۱. ظلم و ستم: اعمال قدرت به نفع خود و به ضرر مردم.

۲. عدم رعایت عدالت: بی‌توجهی به حقوق مردم و نادیده گرفتن اصول اخلاقی.

۳. فساد: استفاده از موقعیت برای منافع شخصی و گروهی.

در فقه اسلامی، موضوع ولایت سلطان جائر به چالش‌هایی در زمینه مشروعیت و پذیرش حکومت وی پرداخته می‌شود. برخی از فقها معتقدند که در شرایط خاص، پذیرش ولایت او می‌تواند به عنوان یک ضرورت اجتماعی تلقی شود، در حالی که دیگران بر این باورند که هیچ‌گونه مشروعیتی برای حکومت ظالم وجود ندارد و باید تلاش کرد تا حکومت عادلانه‌ای برقرار شود.

این دو مفهوم (ولایت و سلطان جائر) در بحث‌های فقهی و سیاسی بسیار مهم هستند و تأثیر زیادی بر نحوه تفکر درباره حکمرانی و مدیریت جامعه اسلامی دارند.

ج) اهمیت بحث ولایت در فقه اسلامی

بحث ولایت در فقه اسلامی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و تأثیرات عمیقی بر جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی، سیاسی و دینی مسلمانان دارد. در زیر به برخی از جنبه‌های مهم این بحث اشاره می‌شود:

۱. تبیین مفهوم رهبری:

ولایت به عنوان یک مفهوم کلیدی، نقش رهبری در جامعه اسلامی را تبیین می‌کند. این مفهوم مشخص می‌کند که چه کسی باید در امور اجتماعی و سیاسی رهبری کند و بر اساس کدام اصول و ارزش‌ها باید عمل کند.

۲. حفظ عدالت:

ولایت به عنوان یک مسئولیت، بر حفظ عدالت و اجرای احکام الهی تأکید دارد. حاکم اسلامی موظف است تا عدالت را در جامعه برقرار کند و از ظلم و فساد جلوگیری نماید.

۳. تأمین امنیت:

وجود یک ولی فقیه یا حاکم عادل، امنیت اجتماعی را تأمین می‌کند. ولایت به ایجاد ثبات و نظم در جامعه کمک می‌کند و از هرج‌ومرج جلوگیری می‌نماید.

د) معرفی اجمالی آیت‌الله خویی و صاحب جواهر و جایگاه علمی آن‌ها

آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی

زندگی‌نامه:

آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی (1902-1992) یکی از بزرگ‌ترین فقیهان و مراجع تقلید شیعه در قرن بیستم بود. وی در خوی، ایران به دنیا آمد و پس از تحصیلات اولیه در زادگاهش، به نجف اشرف رفت و از محضر اساتید بزرگی چون آیت‌الله بروجردی و علامه طباطبایی بهره‌مند شد.

جایگاه علمی:

آیت‌الله خویی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فقهاء و اصولیین شیعه شناخته می‌شود. او تألیفات متعددی در زمینه فقه، اصول فقه و تفسیر قرآن دارد. مهم‌ترین اثر او «موسوعة الفقه» است که شامل مباحث فقهی در ابواب مختلف است. همچنین، کتاب «البیان» در اصول فقه و «المنهاج» در فقه از دیگر آثار برجسته او هستند.

نقش اجتماعی و سیاسی:

آیت‌الله خویی در دوران خود به عنوان یک مرجع تقلید مورد احترام و اعتماد مردم بود. او در مسائل اجتماعی و سیاسی نیز نقش فعالی ایفا کرد و همواره بر حفظ وحدت مسلمانان تأکید داشت.

صاحب جواهر (آیت‌الله محمدحسن نجفی)

زندگی‌نامه:

آیت‌الله محمدحسن نجفی (1792-1850) معروف به صاحب جواهر، یکی از بزرگ‌ترین فقیهان شیعه در قرن نوزدهم میلادی بود. وی در نجف اشرف به دنیا آمد و در همین شهر به تحصیل علم

پرداخت. او از محضر اساتیدی چون آیت‌الله شیخ انصاری بهره‌مند شد.

جایگاه علمی:

صاحب جواهر به خاطر تألیف کتاب «جواهر الکلام» که یکی از جامع‌ترین و معتبرترین کتب فقهی شیعه است، شهرت دارد. این کتاب به بررسی عمیق و دقیق احکام فقهی می‌پردازد و شامل نظرات مختلف فقهی در ابواب مختلف است. او همچنین به عنوان یک اصولی بزرگ شناخته می‌شود و بر توسعه علم اصول فقه تأثیرگذار بوده است.

نقش اجتماعی:

صاحب جواهر نه تنها به عنوان یک فقیه، بلکه به عنوان یک شخصیت اجتماعی نیز شناخته می‌شد. او به ترویج علم و فرهنگ اسلامی پرداخت و تأثیر زیادی بر نسل‌های بعدی فقهاء گذاشت.

فصل اول: مبانی نظری

الف) انواع ولایت: ولایت فقیه، ولایت سلطانی، و ولایت جائر

ولایت در اصطلاح فقهی و سیاسی شیعه به معنای حق و قدرت رهبری و حکومت بر مردم است. در این زمینه، چند نوع ولایت مطرح است که به شرح زیر می‌باشند:

۱. ولایت فقیه

ولایت فقیه به معنای حاکمیت و رهبری فقیه جامع الشرایط بر جامعه اسلامی است. این نظریه به ویژه پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 به طور گسترده‌ای مطرح شد. ویژگی‌های این نوع ولایت عبارتند از:

• شرایط فقیه: فقیه باید دارای شرایطی چون علم، تقوا، عدالت و

شجاعت باشد.

• نظام جمهوری اسلامی: در این نظام، ولی فقیه به عنوان رهبر و حاکم، وظیفه هدایت جامعه اسلامی را بر عهده دارد.

• مشارکت مردم: در این نوع ولایت، نظارت و مشارکت مردم در تعیین ولی فقیه و تصمیم‌گیری‌های کلان نیز وجود دارد.

۲. ولایت سلطانی

ولایت سلطانی به معنای حاکمیت مطلق یک سلطان یا پادشاه بر مردم است. این نوع ولایت معمولاً مبتنی بر قدرت نظامی و سیاسی است و ممکن است با مشروعیت دینی یا تاریخی توجیه شود. ویژگی‌های آن عبارتند از:

• حکومت مطلق: سلطان دارای اختیارات وسیع و مطلق است و ممکن است بدون مشورت با دیگران تصمیم‌گیری کند.

• عدم وابستگی به شرایط دینی: برخلاف ولایت فقیه، این نوع ولایت لزوماً به شرایط دینی خاص وابسته نیست.

• تاریخی: در بسیاری از جوامع، سلطنت‌ها بر اساس تاریخ و نسل به نسل منتقل شده‌اند.

۳. ولایت جائر

ولایت جائر به معنای حاکمیت ظالم و ستمگر است. در این نوع ولایت، حاکم بر اساس ظلم و بی‌عدالتی حکومت می‌کند و حقوق مردم را نادیده می‌گیرد. ویژگی‌های آن عبارتند از:

• ظلم و فساد: حاکم جائر با استفاده از قدرت خود به ظلم و فساد می‌پردازد.

• عدم مشروعیت: این نوع ولایت معمولاً فاقد مشروعیت دینی و اجتماعی است و مردم به طور طبیعی با آن مخالفت می‌کنند.

• مقاومت مردم: در صورت وجود ظلم شدید، مردم ممکن است دست به قیام یا مقاومت علیه چنین حکومتی بزنند.

ب) بررسی تاریخچه و سیر تحول نظریه‌های ولایت

نظریه‌های ولایت در تاریخ اسلام و به ویژه در مکتب شیعه، سیر تحول و تحولات عمیقی را تجربه کرده‌اند. این تحولات تحت تأثیر عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مختلف شکل گرفته‌اند. در ادامه، سیر تحول نظریه‌های ولایت را بررسی می‌کنیم:

۱. ولایت در دوران پیامبر اسلام

در دوران پیامبر اسلام (ص)، مفهوم ولایت به معنای رهبری و هدایت جامعه اسلامی وجود داشت. پیامبر به عنوان رهبر دینی و سیاسی، مسئولیت هدایت مسلمانان را بر عهده داشت. در این دوره، ولایت به معنای رهبری الهی و ارتباط مستقیم با خداوند بود.

۲. ولایت در دوران خلفای راشدین

پس از وفات پیامبر (ص)، خلافت به خلفای راشدین (ابوبکر، عمر، عثمان و علی) منتقل شد. در این دوران، مفهوم ولایت به نوعی از حکومت سیاسی و اجتماعی تبدیل شد که بر اساس مشورت و اجماع مسلمانان شکل می‌گرفت. علی (ع) به عنوان آخرین خلیفه راشد، نمایانگر نوعی از ولایت الهی و مشروعیت دینی بود.

۳. ولایت در دوران امویان و عباسیان

با آغاز حکومت‌های اموی و عباسی، مفهوم ولایت تحت تأثیر سیاست‌های سلطنتی قرار گرفت. در این دوران، حاکمیت بر اساس قدرت نظامی و سیاسی و نه الزامات دینی شکل گرفت. ولایت به عنوان یک حق الهی برای حاکمان توجیه می‌شد، اما در عمل، بسیاری از حاکمان به ظلم و فساد روی آوردند.

۴. نظریه ولایت فقیه

در قرون اخیر، با ظهور فقهای شیعه و تأسیس نهادهای دینی، نظریه ولایت فقیه شکل گرفت. این نظریه به ویژه با تأسیس جمهوری اسلامی ایران در سال 1979 به اوج خود رسید. آیت‌الله خمینی به عنوان بنیان‌گذار این نظریه مطرح شد که در آن ولی فقیه به عنوان نماینده امام معصوم (ع) در زمان غیبت شناخته می‌شود

4.راهنمایی دینی:

ولایت به عنوان یک منبع هدایت دینی، نقش مهمی در تبیین احکام شرعی و ارائه راهکارهای عملی برای مسائل روزمره زندگی مسلمانان دارد. ولی فقیه یا حاکم اسلامی وظیفه دارد که مردم را در مسائل دینی و اخلاقی راهنمایی کند.

۵. پاسخ به نیازهای جامعه:

بحث ولایت پاسخگوی نیازهای متنوع جامعه اسلامی است. با توجه به تحولات اجتماعی و سیاسی، وجود یک رهبری مشروع و کارآمد می‌تواند به حل مشکلات و چالش‌های جدید کمک کند.

۶. نقش در تحولات سیاسی:

ولایت در تاریخ اسلام همواره نقشی کلیدی در تحولات سیاسی ایفا کرده است. از زمان پیامبر اسلام تا کنون، مسأله رهبری و ولایت همواره مورد توجه بوده و در شکل‌گیری دولت‌ها و حکومت‌ها تأثیرگذار بوده است.

۷. مقابله با ظلم:

بحث ولایت به مسلمانان یادآوری می‌کند که در برابر ظلم و فساد باید ایستادگی کنند. این مفهوم به عنوان یک اصل اخلاقی، مسلمانان را تشویق می‌کند تا به دنبال عدالت و حق باشند.

۸. تعامل با سایر مکاتب فکری:

بحث ولایت همچنین زمینه‌ساز تعاملات فکری با دیگر مکاتب اسلامی و غیر اسلامی است. این تعاملات می‌تواند به گسترش افکار اسلامی و تبیین اصول آن کمک کند.

در مجموع، بحث ولایت در فقه اسلامی نه تنها جنبه‌های نظری مهمی دارد بلکه تأثیرات عملی عمیقی بر زندگی مسلمانان و ساختارهای اجتماعی و سیاسی جوامع اسلامی ایجاد می‌کند.

ویژگی‌های نظریه ولایت فقیه:

• شرایط فقیه: فقیه باید دارای شرایطی چون علم، تقوا و عدالت باشد.

• حکومت اسلامی: ولی فقیه مسئولیت هدایت جامعه اسلامی را بر عهده دارد.

• مشارکت مردم: این نظریه بر اساس مشارکت مردم در تعیین ولی فقیه و نظارت بر او بنا شده است.

۵. چالش‌ها و انتقادات

نظریه ولایت فقیه با چالش‌ها و انتقادات متعددی مواجه شده است. برخی از انتقادات شامل:

• محدودیت اختیارات: برخی معتقدند که اختیارات ولی فقیه باید محدودتر باشد.

• مشروعیت: پرسش‌هایی درباره مشروعیت دینی و اجتماعی ولی فقیه وجود دارد.

• تعارض با دموکراسی: برخی منتقدان بر این باورند که این نظریه با اصول دموکراسی تناقض دارد.

فصل دوم: دیدگاه صاحب جواهر

• دلایل پذیرش یا رد ولایت سلطان جائر

موضوع ولایت سلطان جائر (حاکم ظالم) در فقه اسلامی و به ویژه در مکتب شیعه، یکی از مباحث مهم و چالش‌برانگیز است. این مسئله به دلایل مختلفی مورد پذیرش یا رد قرار می‌گیرد. در ادامه، به بررسی دلایل هر دو طرف این بحث می‌پردازیم:

دلایل پذیرش ولایت سلطان جائر

۱. لزوم حفظ نظم و امنیت:

• برخی فقها بر این باورند که حتی حاکم ظالم نیز می‌تواند به عنوان یک راه حل موقت برای حفظ نظم و امنیت جامعه عمل کند. در شرایطی که خطرات بزرگ‌تری وجود دارد، ممکن است وجود یک حاکم جائر بهتر از هرج و مرج باشد.

۲. تأمین مصالح عمومی:

• برخی معتقدند که اگر حاکم جائر بتواند مصالح عمومی را تأمین کند، مانند امنیت و رفاه اقتصادی، می‌توان او را پذیرفت. این رویکرد بر این اصل تأکید دارد که هدف نهایی باید تأمین منافع عمومی باشد.

۳. عدم وجود گزینه‌های بهتر:

• در شرایطی که گزینه‌های بهتری برای رهبری وجود ندارد، ممکن است پذیرش حاکم جائر به عنوان یک ضرورت در نظر گرفته شود. این نظر بر این اصل استوار است که در غیاب حاکم عادل، باید به حاکم موجود تن داد.

۴. استناد به سیره عقلاء:

• برخی فقها به سیره عقلاء (عملکرد عقلانی مردم) استناد می‌کنند که در مواردی از وجود حاکمان ظالم تن می‌دهند تا از خطرات بزرگ‌تر جلوگیری کنند.

دلایل رد ولایت سلطان جائر

۱. حرمت ظلم:

• یکی از دلایل اصلی رد ولایت سلطان جائر، حرمت ظلم در اسلام است. بسیاری از فقها بر این باورند که ظلم و فساد نباید تحت هیچ شرایطی پذیرفته شود و حکومت باید بر اساس عدالت و انصاف باشد.

۲. عدم مشروعیت:

• حاکم جائر به دلیل ظلم و فساد خود، مشروعیت ندارد. در این دیدگاه، حاکم باید دارای شرایط خاصی باشد که یکی از آن‌ها عدالت است و در صورت فقدان آن، ولایت او قابل قبول نیست.

۳. تأثیر منفی بر جامعه:

• وجود یک حاکم ظالم می‌تواند تأثیرات منفی بر جامعه داشته باشد، از جمله ترویج فساد، کاهش اعتماد عمومی و ایجاد ناامنی. این عوامل می‌توانند به بروز بحران‌های اجتماعی و سیاسی منجر شوند.

۴. حق مردم بر انتخاب حاکم: • برخی فقها بر این باورند که مردم حق دارند حاکم خود را انتخاب کنند و اگر حاکمی ظالم بر آن‌ها تحمیل شود، این حق نقض شده است. بنابراین، باید تلاش کرد تا چنین حکومتی سرنگون شود.

شرایط و ویژگی‌های سلطان جائر از دیدگاه ایشان

صاحب جواهر، مرحوم آیت‌الله سید محمد حسن نجفی، یکی از فقهای بزرگ شیعه و مؤلف کتاب مشهور "جواهر الکلام" است. او در این اثر به بررسی مسائل فقهی مختلف، از جمله شرایط و ویژگی‌های سلطان جائر (حاکم ظالم) پرداخته است. در ادامه به برخی از شرایط و ویژگی‌های سلطان جائر از دیدگاه صاحب جواهر اشاره می‌کنیم:

۱. عدم مشروعیت ۲. ظلم و فساد ۳. فقدان عدالت ۴. عدم رعایت مصلحت عمومی ۵. ایجاد ترس و ناامنی ۶. عدم وفاداری به اصول اسلامی

دیدگاه آیت‌الله خویی

• شرایط و ویژگی‌های سلطان جائر از دیدگاه ایشان

آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی، یکی از بزرگ‌ترین فقیهان و مراجع تقلید شیعه در قرن بیستم، نظرات عمیق و گسترده‌ای درباره مسائل فقهی و اجتماعی دارد. در مورد سلطان جائر، آیت‌الله خویی نیز شرایط و ویژگی‌های خاصی را مطرح کرده است. در ادامه به برخی از این شرایط و ویژگی‌ها اشاره می‌کنیم:

۱. عدم مشروعیت۲. ظلم و ستم۳. عدم رعایت عدالت۴. فقدان مصلحت عمومی ۵. ایجاد ترس و ناامنی ۶. تخلف از احکام اسلامی

۷. عدم مقبولیت عمومی

فصل سوم: مقایسه تطبیقی

الف) شباهت‌ها

۱. عدم مشروعیت سلطنت جائر. ۲. لزوم رعایت عدالت.۳. توجه به مصلحت عمومی. ۴. نقش مردم در مشروعیت حاکم.

ب) تفاوت‌ها

۱. تعریف ولایت:

• آیت‌الله خویی ممکن است در تعریف ولایت و شرایط آن دیدگاه‌های خاص‌تری داشته باشد که بر مبنای اصول فقهی و اجتماعی خود بنا شده است. در حالی که صاحب جواهر بیشتر بر مبنای منابع سنتی و متون فقهی نظر می‌دهد.

۲. نسبت به قیام علیه حاکم جائر:

• صاحب جواهر ممکن است نسبت به قیام علیه حاکم جائر نظری احتیاط‌آمیزتر داشته باشد و به شرایط خاصی برای قیام تأکید کند، در حالی که آیت‌الله خویی ممکن است بر ضرورت قیام علیه ظلم تأکید بیشتری داشته باشد.

۳. رویکرد به تعامل با حکومت‌های جائر:

• آیت‌الله خویی ممکن است رویکردی متفاوت نسبت به تعامل با حکومت‌های جائر داشته باشد، به ویژه در شرایطی که امکان اصلاح وجود دارد. در حالی که صاحب جواهر ممکن است بر عدم همکاری با چنین حکومتی تأکید کند.

۴. استناد به منابع فقهی:

• آیت‌الله خویی ممکن است از منابع فقهی معاصر بیشتری استفاده کند و نظرات خود را بر اساس شرایط زمانه تنظیم کند، در حالی که صاحب جواهر بیشتر بر مبنای متون قدیمی و سنتی استناد می‌کند.

در مجموع، هر دو فقیه بر عدم مشروعیت سلطنت جائر تأکید دارند و به اهمیت عدالت و مصلحت عمومی توجه دارند، اما در جزئیات و رویکردهای خاص ممکن است تفاوت‌هایی وجود داشته باشد. این تفاوت‌ها ناشی از شرایط زمانی، اجتماعی و فرهنگی هر یک از آن‌هاست که بر نظرات فقهی‌شان تأثیر گذاشته است.

منابع

۱. شیخ انصاری، المکاسب، ناشر: دار الذخائر، قم چاپ اول، ۱۴۱۱ق.

۲. الاستبصار، شیخ طوسی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1390ق

۳. المکاسب، انصاری، مرتضی، مؤسسه دارالکتاب للطباعة و النشر، قم، 1364ش، چاپ دوم.

۴. تهذیب الاحکام، طوسی، محمد، تصحیح علی اکبر غفاری، نشر صدوق، تهران، 1417ق، چاپ اول.

۵. جواهر الکلام، نجفی، محمدحسن، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1981م، چاپ هفتم.

۶. دروس تمهیدیه فی الفقه الاستدلالی، باقر ایروانی، المرکز العالمی للعلوم الاسلامیة، قم، 1377ش، الطبعة الاولی.

۷. کتاب البیع، محمد علی اراکی، مؤسسه اسماعیلیان، تهران، 1415ق، چاپ اول.

ولایت فقیهفقهحقوق
۳
۰
محمد مهدی صیادلویی
محمد مهدی صیادلویی
محمد مهدی صیادلویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید