کسی که پول ندارد و ول خرجی میکند، در نداری غرق میشود. این نتیجه تسخیر مغز توسط فقر است.
کسی که زمان ندارد و دائم کار جدید برای خود تعریف میکند هم به نوعی فقیر است.
افراد گرسنه خیلی بیشتر به غذا فکر میکنند. به مواردی مثل زدن رستوران، پختن غذا، دیدن غذا و ... . حتی در فیلم عاشقانه نیز توجه آنها به غذا های در داخل فیلم است.
افراد تنها بسیار بیشتر به روابط انسانی و اجتماعی میان افراد مختلف توجه میکنند.
امندا کوهن یک آشپز است که در محدودیت زمانی موجود در مسابقه آشپزی، موفق میشود تا دستورالعمل غذای لذیذی را درست کند. این محدودیت زمانی باعث ایجاد تمرکز و تلاش حداکثری برای تولید شده است.
محدودیت ها موجب تلاش حداکثری برای رسیدن به موفقیت میشود.
وقتی برای یک کوپن تخفیف ددلاین زمانی تعیین میکنیم افراد بیشتری از آن استفاده میکنند.
در یک بازی ویدیویی اگر تعداد تیر کمتری داشته باشیم، از تیرهایمان بهتر برای رسیدن به موفقیت استفاده میکنیم.
تمرکز مانند تونل است. داخلش را خوب میبینیم و خارجش را اصلا نمی بینیم.
تمرکز زیاد باعث غفلت از مسائل مهم دیگر میشود.
کشاورزان فقر حاضر نیستند پول بیمه بدهند زیرا تمرکز زیادی روی حفظ پول فعلی دارند. اما همین باعث میشود تا خسارت ببینند و فقرتر شوند.
آتشنشان ها به جهت تمرکز برای رسیدن به هدف از رانندگی ایمن غافل میشدند و این باعث ایحاد حوادث رانندگی برایشان میشد.
پدری فردا جلسه کاری مهمی دارد. تفکر درباره جلسه باعث میشود تا پدر با اشتباه فرزندش از کوره در برود و داد بزند. اینجا جلسه فردا باعث تنگنای باند شده و باعث شده از وظیفه دیگر که پدری است غافل شود.
صدای سوت دائم قطار باعث میشود تا تمرکز از بین برود. برخی کارها مانند سوت دائمی قطار باعث میشوند تا تمرکزمان کاهش پیدا کند.
1)ظرفیت شناختی: فردی که کمتر خوابیده به فرد سالم از یک رده IQ پایین تری برخوردار میشود. فرد دچار تلقین کم پولی هم همین حس را پیدا میکند.
2) کنترل اجرایی: یک بچه برای مقابله با خوردن یک غذای خوشمزه که نهی شده صبر میکند. فقر باعث میشود تا صبر تمام شده و واکنش ناخودآگاه رخ بدهد.
در هنگام سفر، اگر چمدان کوچک باشد، با وسواس بیشتری وسائل را انتخاب میکنیم. در زندگی نیز همین است.
هنگامی که پولی را ذخیره میکنیم، مثل این است که آگاهانه یک فضای خالی در کیف خود قرار میدهیم.
اگر به یک فرد پیشنهاد شود که به کتابخانه برود یا