وقتی میریم نون وایی و نون میخریم، به نون وا پول میدیم. اینجوری به نون وا یه گواهی دادیم به این معنا که ارزش خلق کرده و نیاز ما رو به نون تامین کرده. وقتی نون وا میره قصابی، به قصاب پول میده و ثابت میکنه نیاز ما رو به نون تامین کرده. به این ترتیب میتونیم پول رو نوعی گواهی بدونیم. گواهی خلق ارزش.
حالا اگه بعضی ها همینجوری بدون اینکه زحمتی بکشن و کاری بکنن، این گواهی به دستشون برسه میگیم بهشون رانت رسیده.
بعضی از رانت ها طبیعی هستن و در عرف پذیرفته شدن، مقابله باهاشون هم بیشتر ضرر داره تا فایده. مثه ارث یا داشتن خانواده پولدار.
اما بعضی از رانت ها حاصل تصمیمات حاکمیته. مثلا وقتی حاکمیت تصمیم میگره قیمت بنزین هزار تومن باشه، در حالی که قیمتش تو منطقه ۱۲۰۰۰ تومنه، یعنی کسایی که ماشین دارن و از ماشین بیشتر استفاده میکنن رانت سوخت دارن. یا وقتی دولت به یه عده دلار ۴۲۰۰ میده در حالی که قیمت ارز تو بازار ۱۲۰۰۰ هزار تومنه، اون عده صاحب رانت ارزی شدن. چون میتونن خیلی راحت ۷۸۰۰ تومن سود کنن، و البته انگیزه زیادی برای دور زدن قانون و کسب همچین سودی دارن.
حالا اگه دولت قیمت اینا رو واقعی کنه، رانت رو ازشون حذف کرده.
ولی یه تعداد میان میگن مگه ما به اندازه آلمانی ها حقوق میگیریم که بخوایم مثه اونا پول بنزین بدیم؟
هر وقت به اندازه اونا حقوق گرفتیم مثه اونا هم پول بنزین میدیم!
اما سوال اینه، وقتی ما گوشی تلفن همراه میخریم آیا به اندازه یه آلمانی پول نمیدیم؟ یا وقتی یخچال میخریم به اندازه یه آلمانی پول نمیدیم؟ حتی بیشتر از یه آلمانی بابت ماشین و خونه پول میدیم.
این یعنی وقتی محصولاتی که تو دنیا تولید میشه رو میخریم باید پولشو تمام و کمال بدیم (گواهی ارزشش رو پرداخت کنیم) و نمیتونیم برای خودمون رانت ایجاد کنیم.
اگه اقتصادمون رو به مزرعه تشبیه کنیم، و بگیم سالی ۱۰۰ تا کدو سبز تولید میکنیم. کاری که الان میکنیم اینه که ۹۰ تا کدو سبز رو خودمون میخوریم، اون ۱۰ تای باقی مونده رو میدیم مزرعه های بغلی که بتونیم یکم از محصولاتشون رو بگیریم. در حالی که میتونیم 40 تا کدو سبز بخوریم (بخونید بنزین و برق کمتری مصرف کنیم) و 60 تای دیگه رو بدیم مزرعه های بغلی که ازشون محصولات بیشتر و متنوع تری بگیریم.
اگه قیمت کدو سبز ها واقعی باشه و بهش یارانه ندیم، خود به خود به جای ۹۰ تا ۴۰ تا مصرف میکنیم.
از طرفی لازمه به این توجه کنیم آیا کارگر و مدیر ما به اندازه کارگر و مدیر آلمانی ارزش خلق میکنه؟
آیا اقتصاد ما به اندازه اقتصاد آلمان ارزش خلق میکنه؟
وقتی به اندازه آلمانی ها ارزش خلق نمیکنیم چطور انتظار داریم رفاه مون مثل اونا باشه؟
چطور انتظار داریم هیچ کدو سبزی ندیم یا یدونه کدو سبز بدیم و ۱۰ تا هندونه بگیریم، با دو تا موز و سه تا سیب؟ (به اندازه آلمانی ها درآمد داشته باشیم)
اقتصاد ما یه اقتصاد رانتیه. رانت به قسمت، قسمت اقتصاد نفوذ کرده و ماها بهش عادت کردیم. عاشق بنزین، آب و برق ارزون شدیم و به حداقل رفاهی که برامون میاره قانع و راضی هستیم.
بانک مرکزی هم به دولت مدام رانت میده و هر جا دولت پول کم میاره، بانک مرکزی با زیاد کردن پول ها به دولت پول میده. یعنی بانک مرکزی داره برای دولت گواهی خلق ارزش جعلی صادر میکنه. و این گواهی جعلی منجر به سقوط ارزش پول و افزایش قیمت ها میشه. بعد دولت برای راضی نگه داشتن مردم بهشون رانت میده و قیمت بنزین، آب و برق رو پایین نگه داره.
به این ترتیب به جای خلق ارزش، داریم برای هم رانت خلق میکنیم. غافل از اینکه آسایش و رفاه مادی حاصل خلق ارزشه، نه تلاش برای خلق رانت :)