کشاورزبان
کشاورزبان
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

روستا و داستان آب : قسمت اول

یادم میاد سالها پیش که میخواستیم زمین کشاورزیمون رو ابیاری کنیم میراب نامرد همیشه شب ساعت 3 4 نوبت ما مینداخت و من و پدر هلک هلک شب و تو بیابون بودیم تا تایم ما بشه و جهت اب رو عوض کنیم . این کار هر سال تقریبا هر دو شب یبار ادامه داشت ! البته روزها هم نوبت میشد ولی شبهاش کلی دردسر داشت کلی ترس داشت و الانم شده کلی خاطره .

در زمان های قدیم و البته الان هم در بسیاری از مناطق کشور ابیاری زمین های کشاورزی به صورت کرتی انجام میگرفت . کرت به مسیرهای مشخصی گفته میشد که برای عبور اب راه اندازی میکردیم داخل زمین و بعد از اینکه اب از محل ورود به زمین ما وارد این قسمت میشد ، در بین کرت ها تقسیم میشد و در نتیجه به کل زمین میرسید . زمان های قدیم کسی اطلاعی از اینکه اب زیر زمینی چیه و ... نداشت . فقط تو بعضی از مناطق میگفتن که قنات و ... زده شده که طرفای ما از این خبرا نبود و اب رودخونه ی فصلی برای اینکار استفاده میشد .

یه بند کوچیکی به صورت دستی ساخته شده بود که اب کل زمین های منطقه داخل اون نگهداری میشد و به این صورت امکان نگهداری از اب برای مدتی فراهم میشد و اب در زمستان هم در این منطقه جمع میشد . این منطقه چون تو کوهپایه زده شده بود نور گیر خیلی زیادی نداشت و از این جهت اب زیاد هدر نمیرفت و همیشه اب برای ابیاری درختای باغهای اطراف و زمین های اطراف وجود داشت .

سالها گذشت و مردم به همین روشهای قدیمی مشغول ابیاری بودن که من با توجه به اینکه در رشته ابیاری هم ارشد گرفتم و در یه واحد دانشگاهی مشغول به کار شده بودم تصمیم گرفتم طرحی رو برای لوله کشی زمین های اطراف با استفاده از انواع لوله پلی اتیلن پیاده سازی کنم و به جهاد کشاورزی شهر بدم. با توجه به کم ابی های سالهای اخیر خیلی از کشاورزان هم ناراضی بودن و از طرفی هم دولت به خوبی از کم شدن اب های زیر زمینی در منطقه با خبر بود و برخی مناطق شهرستان هم اقدام به لوله کشی بارانی کرده بود .

با ارائه ی طرح و جلسه های مختلفی که رئیس اینده نگر جهاد کشاورزی داشت ، قرار شد که سرمایه ها پیش بینی بشه و از مردم درخواست بشه که ایا حاظر به شرکت در این طرح ها هستن و ... که شروع به کار کنیم و لوله کشی ها رو انجام بدیم . اول کار خیلی از مردم ناراحت بودن که سودی نداره و روش قدیمی بازم خوبه و فلان و بهمان ... من تصمیم گرفتم در مسجد روستا یه جلسه ای بزارم و به این صورت مردم رو با روش های مختلفی ابیاری مدرن که میتونه هزینه های اونها رو در اینده بسیار کاهش بده و از طرف دیگه محصولات یکدستی رو براشون فراهم کنه صحبت کنم ...

ادامه ی ماجرا رو در قسمت بعد توضیح خواهم داد ....

روستاابیاریخشکسالی
در این پروفایل داستان هایی از کشاورزی براتان خواهم نوشت ، داستانهایی که پشت آنها خاطرات واقعی قرار دارد . همراه من باشید ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید