ایده شکل گیری برنامه تلویزیونی هفت که به بررسی مسائل سینمای ایران و جهان می پردازد،به آنجایی بر می گردد که فریدون جیرانی در سال ۸۹ برنامه ای سینمایی با الگوگیری از برنامه فوتبالی به صدا و سیمای ایران ارائه داد.
قصد این مقاله مرور تاریخ برنامه هفت نیست اما بعد از اتفاقاتی که بر سر برنامه جیرانی آمد اجرای این برنامه به گبرلو رسید.برنامه گبرلو تنها هفت متوسط این سالها بود.
گبرلو سعی کرد نقد و نظرات مختلفی از همه طیف های گوناگون داشته باشد،تا مسائل سینمایی از زوایا و نگرش هایی مختلف مورد بررسی قرار بگیرد.
این تغییر نگاه نقد و دوری از محافظه کاری با پرداختن صریح به مسائل از طرف محمود گبرلو به عنوان مجری،توانست کیفیت تنها برنامه تلویزیونی که به مسائل روز سینمایی می پردازد را،ارتقا دهد.
سپس نوبت به بهروز افخمی رسید تا در مقام گرداننده و مجری برنامه هفت بکوشد،جنجالی ترین سری این برنامه را بسازد.
افخمی از ابتدا با شعار نجات سینمای ایران و پخش چند برنامه درباره چگونگی پذیرش این برنامه و مصاحبه با مدیران صدا و سیما و... از همان ابتدا نشان داد که بیشتر از نجات سینمای ایران به فکر مشروعیت بخشیدن به حضور خودش در این برنامه است.
دربخش نقد فیلم هم با ثابت بودن حضور مسعود فراستی و تک بعدی نگاه و نقد او عملا با مقوله نقد فیلم روبرو نبودیم.
برنامه هفت برنامه ای تخصصی درباره هنر هفتم است و بهترین اتفاق آن است که یک مجله تصویری متنوع باشد با شیوه درست خبررسانی مستقیم و شنیدنی و تحلیل های بی طرفانه،و برنامه ای مرجع باشد برای ارائه نظریات متفاوت سینمایی بدون اینکه از زاویه نگاه خاصی برخوردار باشد.
در برنامه هفت بالا بردن سطح نقد فیلم باید نقش اساسی داشته باشد تا درک و فهم متقابل مابین فیلمساز و منتقد به سطح بالاتری ارتقا یابد و سوء تفاهم بین اهالی سینما و جامعه منتقدان را برطرف کند نه اینکه باعث شود این جدایی و مجادله بیشتر و عمیق تر گردد.