ویرگول
ورودثبت نام
Mohammad ebrahimi محمدابراهیمی فعال مدنی 🇦🇫🇦🇫
Mohammad ebrahimi محمدابراهیمی فعال مدنی 🇦🇫🇦🇫
Mohammad ebrahimi محمدابراهیمی فعال مدنی 🇦🇫🇦🇫
Mohammad ebrahimi محمدابراهیمی فعال مدنی 🇦🇫🇦🇫
خواندن ۲ دقیقه·۳ ماه پیش

محمد ابراهیمی فعال مدنی

بیوگرافی محمد ابراهیمی

نویسنده شیرالله ابراهیمی

محمدابراهیمی فعال مدنی
محمدابراهیمی فعال مدنی

از زبان محمد ابراهیمی:

«کودکیام در ایران آغاز شد، اما قلبم در “کوه گدای” بامیان، در خاک افغانستان، شکوفا شد. در دو سالگی، ردای مهاجرت بر تنم کردند و مرا به سرزمینی بردند که هرچند ناآشنا بود، اما گویی از ابتدا مرا فرا میخواند. سالهای رشد و بلوغم را در همان قریه سپری کردم؛ جایی که سختیها، تابلوفرش زندگیام بودند و پشتکار، تنها چراغ راه. با هر گام، با هر کتاب، کوهی از مشکلات را از پیش رو برمیداشتم. این مسیر پرفراز و نشیب، در سایه مهر بیپایان پدر و مادرم، که چون دو ستون استوار، تکیهگاهم بودند، و در پرتو هدایتهای دلسوزانه برادرم، دکتر اسدالله، که چون فانوسی در شب تاریک، راهنمایم بود، هموارتر میشد.

در سال 2019، هنگامی که کلید دانشگاه را به دست گرفتم و رشته شرعیات را برگزیدم، درهای فصل تازهای به رویم گشوده شد. فصلی که نه تنها مشتاق آموختن بود، بلکه عطش خدمت به جامعه، دفاع از حقوق ستمدیدگان و روشنگری در تاریکی را در دل میپروراند. من تنها دانشجویی نبودم که از کتابها تغذیه میکرد؛ از دوران نوجوانی، در بطن جامعه حضور داشتم، در صف مبارزان مدنی. عشق به عدالت و دفاع از کرامت انسانی، خصوصاً زنان، مرا به پیش میراند. در بامیان، در میان هیاهوی تهدید طالبان، صدای مردم بودم؛ شهامت و پایمردیام، گواهی بود بر تعهدم به آرمانهایم. در کنار اینها، همکاری با هفتهنامه “صدای شهروندان” فرصتی بود تا ندای مظلومان را به گوش جهانیان برسانم.

اما سال 2021، چون ابری سیاه، بر آسمان آرزوهایمان سایه افکند. با سقوط جمهوریت و طلوع حکومت طالبان، رؤیاها بر باد رفتند و سایه وحشت بر سرنوشت ما افتاد. ناگزیر، جامه وطن را از تن بیرون کشیدم و چون آوارهای، از مرز سیستان و بلوچستان، قاچاق وارده ایران شدم تا طومار زندگی جدیدی را بگشایم.

امروز، ایران، سرزمین کار و تلاش من است. خیاطی، پیشه امروز من است، اما مسیر همچنان پر از سنگلاخ است. تهدیدها، چون خارهای مغیلان، پایم را میآزارند و محدودیتها، چون دیوارهایی بلند، راهم را سد میکنند. با این حال، آتش مبارزه در درونم شعلهور است و عشق به جامعه، روحم را زنده نگه میدارد. جوانان هموطنم را گرد آوردهام و “مجمع فرهنگی جوانان کوهگدای” را بنیان نهادهام؛ محفلی که در آن، چراغ دانش و فرهنگ را روشن نگه میداریم. سخنرانیها، شعرخوانیها، کلاسهای پربار برای کودکان و نوجوانان، و اجرای نغمههای اصیل محلی، همه و همه، نشانههایی است بر این باور که حتی در دل سختترین شرایط نیز میتوان بذرهای امید و فرهنگ را کاشت. اساتید گرانقدر، چون چراغ راه، ما را در این مسیر یاری میکنند.

من، محمد ابراهیمی، نمادی از تابآوری و تجسمی از امیدم. مردی که در طوفان حوادث، هرگز دغدغه عدالت، انسانیت و پیشرفت وطنم را از یاد نبرده است. داستان من، روایتی است از دلیرمردی، سفری پر مخاطره، و ایمانی استوار به آینده. سفری که در هر قدمش، رد پای عشق به انسان، پشتکار بیوقفه، و قدردانی عمیق از حمایتهای بیدریغ خانوادهام، حک شده است

شیرالله ابراهیمی 11/6/1404

۲
۰
Mohammad ebrahimi محمدابراهیمی فعال مدنی 🇦🇫🇦🇫
Mohammad ebrahimi محمدابراهیمی فعال مدنی 🇦🇫🇦🇫
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید