اگر قسمت قبلی این خلاصه کتاب را مطالعه نکردید پیشنهاد می کنم حتما قسمت قبل را مشاهده کنید.
در قسمت قبل گفتیم صاحبان قدرت مدارس رو تاسیس کردند تا نیروهای قابل جایگزین تربیت کنند و تحویل جامعه بدند و تعریف و معنی کلمه هنرمند رو گفتیم
ادامه کتاب مهره حیاتی اثر ست گادین
تعریف مهره قابل جایگزین از نظر ست گادین بسیار ساده است اگر من میتونم که شرح وظایفت چیه و چه کاری رو باید انجام بدی من می تونم بزودی یک نفر رو پیدا کنم که کار شما رو انجام بده و پول کمتری بگیره
با توجه به این که امروزه تمام جهان به وسیله اینترنت با هم متصل شده شرکت ها می توانند برای ارزان تر تمام شدن کار پروژه رو به یک مردم یک کشور دیگر بدهند البته خبر خوب یا بد یرای شما اینکه پول ایران جزو بی ارزش ترین پول کشور هاست
خبر خوب دیگه این که با وجود اینترنت هر کسی هم می تواند حیاتی باشد هم غیر حیاتی
اینترنت شما را به همه دنیا معرفی می کنه و شما میتونید از همه جا سفارش بگیرید ؛
یک مثال ساده براتون می زنم :با وجود اینترنت خیلی از افراد می گویند چرا من باید یک معلم عادی داشته باشم در صورتی که توی اینترنت می توانم بهترین معلم ها رو داشته باشم
این مثال ساده به یک نکته مهم اشاره می کند :در دنیا ی امروز معمولی باشی محکوم به شکستی!!
البته با وجود مدارس این کار بسیار سخت و زمان بر است چون مدارس سال ها یکسان بودن و یکسان شدن رو آموزش و ترویج دادند
اگر شما صاحب یک کسب و کار هم بشید به افراد متخصص نیاز دارید! ممکنه شما بگید این طوری که وابسته می شوم! بله شما وابسته می شوید ولی در بلند مدت این به نفع شماست
یک مثال دیگه می زنم تا شما متوجه بشید افراد متخصص چقدر مهم هستند : رستورانی را فرض کنید که سه گارسون دارد و می خواهد دو گارسون را اخراج کند دو گارسون اول به خوبی وظایف خودشان را انجام می دهند ولی گارسون سوم وظیفه خودش را در حد عالی انجام نمی دهد ولی می تواند به آشپز هم کمک کند ، کامپیوتر هم خراب شود تا حدودی می تواند آن را تعمیر کند به نظر شما کدام گارسون احتمال ماندنش در رستوران بیشتر است
راهکار های کتاب مهره حیاتی برای شروع مسیر موفقیت شغلی:
معمولا افراد بزرگ کسانی هستند که علم، دانش، یا هر توانایی که دارند را به دیگران هدیه می دهند که البته این موضوع در آموزه های دینی ما هم بیان شده
شما با این کار هم دیگران را خوشحال می کنید و هم یک انتخاب خوب اقتصادی انجام می دهید چون با این کار مخاطبان بیشتری رو به خودتون جذب می کنید و حتی می تونید از دیگران سفارش بگیرید
برای مثال میتونم به بچه های دانشکده اشاره کنم ساریاب رو شروع کردند امیدوارم تو این کار موفق بشند
ست گادین میگه عصر صنعت به پایان اومده باید کار هایی انجام بدی که کسی نمیتونه انجام بده ؛ مثل خلاقیت خاص ، ارتباط با مشتری ، انجام کار های پیچیده ...
شما باید جرئت نشر دادن و انتشار دادن رو داشته باشید دیر یا زود شما با منتقدین رو به رو می شید و حتما از شما انتقاد های جدی می کنند شما باید ببینید برای چه کسی دارید این کار رو انجام می دید برای منتقدین! طبیعتا مخاطب شما یه گروه خاص هست هیچکس نمیتونه همه رو راضی نگه داره! یک مثال ساده من اگر توی نوشتن این مطالب خیلی وسواس به خرج می دادم شاید اصلا این مجموعه منتشر نمی شد (از لحاظ سبک نوشتن متن ها یکم مشکل داشت) به هر حال فقط دیکته نانوشته بدون غلط هست
در انتها کتاب هم چند پرسش و پاسخ با ست گادین نوشته شده که چند تا از پرسش و پاسخ ها رو در پایین ذکر می کنم
1- من که هیچ مهارتی ندارم چطوری می تونم مهره حیاتی باشم؟ باید بگیم شما ترس دارید البته کلمه مناسب تر اینکه شما نگرانید که شاید نتونید به درستی کار رو انجام بدید
2- من هیچ ایده خوبی ندارم!؟ این اشکال نیست ، اشکال شما اینکه به اندازه کافی ایده بد ندارید
3- من نمیدونم چیکار کنم ! خیلی ها نمیدونن چیکار کنند مهم اینکه یه کاری رو شروع کنید
اگر فکر می کنید این مطلب به درد کسی میخوره براش ارسال کنید
