ویرگول
ورودثبت نام
محمد فصیحی
محمد فصیحی
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

خلاصه کتاب مهره حیاتی

در ابتدای کتاب ست گادین بزرگترین اختراع قرن را ساخت خط تولید معرفی می کند. خط تولید باعث میشد تا به جای اینکه تمام کار های یک محصول رو یک نفر انجام بده هر مرحله از یک محصول رو یک نفر انجام می داد و هم کار ها سریع تر انجام میشد هم کمتر نیاز به یک متخصص بود تا کارها رو انجام بده مثلا برای ساخته شدن یک اتومبیل به جای اینکه چهار نفر هرکدوم روی یک خودرو کار کنند و بعد از یک ماه هر کدوم یک ماشین تولید کنند اگر هر کس یک قسمت از کار رو انجام بده هم کار سریع تر انجام میشه و هم برای هر فرد راحت تر است که یک قسمت کوچک از یک کار رو انجام بده در ادامه نویسنده به این موضوع اشاره میکنه کارفرما یا همون صاحب کارخانه هر چقدر وابستگی کمتری به متخصصین داشته باشه بهتره چون ممکنه متخصص یه روز سر کار نیاد یا قهر کنه و از شرکت بره یا ... یا...

یکی دیگه از فواید خط تولید این بود که در گذشته هر قطعه برای یک وسیله بود برای همین امکان تعویض یک قطعه وجود نداشت برای همین اگر وسیله ای نیاز به تعمیر داشت فرد مجبور بود به قطعه ساز مراجعه کند ، معمولا هم قطعه با وسیله هماهنگ نبود و دیگر محصول مثل روز اولش نمیشد و درست کار نمی کرد برای همین هم هست که بعضی از افرادی که سن شان بیشتر هست معمولا به ما میگن اگر چیزی خراب شد دیگه مثل روز اولش نمیشه و به درد نمیخوره

بعد از اینکه خط تولید ایجاد شد سرعت و کیفیت محصولات به شدت بالا رفت و مشکل اصلی کارخانه ها این شد که با اضافی تولیداتشون چیکار کنند و برای اینکه کارخانه ها بسته نشند مبحثی به وجود اومد مصرف گرایی و اینکه برای فروش محصولات از چه راهکار ها و استراتژی هایی استفاده کنیم که چون موضوع اصلی کتاب در این مورد نیست فعلا از گفتن این موضوعات صرف نظر می کنیم و به ادامه کتاب می پردازیم

بعد از اینکه افراد موفق شدند قطعه های یک محصول را تولید و در آخر مونتاژ کنند به این فکر افتادند میشه آدم ها هم جایگزین هم کنند؟؟!!موضوع اصلی کتاب هم اینکه چیکار کنیم که ما اون آدمی نباشیم که اخراج میشه البته کتاب مناسب صاحبان مشاغل هم هست

کارفرماها دنبال این بودند که مثل قطعه هایی که به راحتی تعویض می کنند کارمند ها هم بتوانند به راحتی جایگزین هم کنند.
به نظر شما چگونه توانستند این کار را انجام دهند ؟ یک مشکل دیگر هم وجود داشت اینکه کارمندان با جایگزین شدن خودشون مشکل خاصی نداشته باشند

برای حل این مشکل مدارس ساخته شد جایی که همه مثل هم آموزش ببینند و تفاوت خاصی با نداشته باشند درست مانند قطعه ها همه یک شکل و یک دست همچنین در مدارس این آموزش ها هم به آن ها داده می شد

1) آدم های مطیعی و فرمانبر بودن (به موقع در مدرسه حضور پیدا کنند ، سر صف بایستند ، نظام جمع و...)

2)خرید بیشتر و مصرف گرایی ( برای مثال خرید هر ساله لباس فرم دانش آموزان در صورتی که لباس فرم پارسال قابل استفاده و اندازه است ، خرید بیش حد لوازم التحریر و...)

از بعضی دانش آموزان که سوال بپرسید دقیقا خط به خط کتاب درسی را تکرار میکنند واقعا درس خوندن به این شکل باید انجام بشه!؟؟

اگر این چیز ها مهم هست و لازم افراد می شود هر وقت لازم داشتند می توانند در گوگل جستجو کنند

به این موارد که توجه کنیم متوجه می شویم مدرسه چند دهه هست که دارد نیروی قابل جایگزین آموزش می دهد ( اگر شما راهکار یا پیشنهادی دارید لطفا برای ما کامنت بگذارید )

اگر به حداقل دستمزد جهانی نگاه کنیم متوجه می شویم تقریبا ثابت هست و تغیر چندانی نمی کند ؛حداقل دستمزد برای همون نیروی جایگزیه!

تو کتاب از مهره حیاتی به عنوان "هنرمند" یاد میشه ؛ واقعا منظور از هنرمند چیه ؟

تعریف هنرمند طبق کتاب شخصی است :

· غیر قابل پیش بینی

· میتواند روی دیگران اثر بگذارد

· از کسی دستور نمی گیرد و خودش دنبال کار می رود


موضوع قسمت بعدی تعریف مهره قابل جایگزین ، چه کاری انجام بدیم تا جایگزین نشیم؟؟


اگر فکر می کنید این مطلب به درد کسی میخوره براش ارسال کنید

قسمت دوم (پایانی) کتاب مهره حیاتی اثر ست گادین


مهره حیاتیست گادینمهره کلیدیخلاصهخلاصه کتاب
دانشجو مهندسی کامپیوتر علاقه مند به یادگیری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید