می خواهم چه بدانم؟ چه چیزی می خواهم از این دنیا بدانم؟ آیا چیزهایی را که میخواهم بدانم را مشخص کرده ام؟ چرا میخواهم این چیزهایی که انتخاب کرده ام و اکنون به صورت سوال در آورده ام را بدانم؟
وقتی جواب شان را دانستم چه اتفاقی می افتد؟ چه می شود؟ و چه تغییر در من حاصل می شود؟
امروز حس کردم که برای مطالعه اول بایستی این را برای خودم مشخص کنم که چه میخواهم بدانم؟ از چه چیز میخواهم بدانم؟ آیا این دانستن حتما باید با لذت همراه باشد؟ اگر دشوار بود باز هم میخواهم بدانم؟ اگر راه طولانی ای برای پاسخ دادن در پیش بود آیا باز هم میخواهم آن را بدانم؟ تا چقدر می توانم بر روی این سوال سرمایه گذاری کنم؟ چه انگیزه ایی و چه چیزی مرا به این کار وا داشت که چنین چیزی را انتخاب کنم و به سمت جواب حرکت کنم؟
اگر این را ندانم چه می شود؟ چه چیزی تغییر می کند ؟ چه چیزی را از دست می دهم؟
برای اینکه بتوانم به چهارچوب درستی از معنا و تفکر و استدلال درست برسم بایستی چه ها بدانم؟ و چرا بدانم؟ آیا دانستن این مهم تر است یا ندانستن اش؟ آیا برایش جوابی وجود دارد؟ برای جواب دادن بایستی از کجا شروع کنم؟ آیا مشورت لازم است؟ آیا خود می توانم به جواب برسم؟ آیا بایستی بخوانم؟ یا در موردش چیزهایی ببینم؟
آیا برای رسیدن به جواب بایستی خود تجربه کنم؟ جواب در کدام حوزه اس؟ فلسفی است؟ سیاست؟ یا علمی؟ یا مذهبی ؟
13 مهر 93
یادداشت محمد فعله گری (دیجیتال مارکتر)
راه های ارتباطی با من :
اینستاگرام | تلگرام | لینکدین