خیلی وقتا فکر میکنیم طراحی گرافیک یعنی فقط درست کردن تصاویر قشنگ و چیدنشون کنار هم.اما واقعیت اینه که طراحی بیشتر از ظاهر، دربارهی ارتباط برقرار کردنه.یکی از بهترین راهها برای ارتباط گرفتن با آدمها هم داستان گفتنه.
داستانسرایی تو طراحی باعث میشه طرحهات فقط یه تصویر نباشن، بلکه یه پیام واضح و به یاد موندنی منتقل کنن.
توی این مطلب میخوایم با هم یاد بگیریم چطوری از داستانسرایی تصویری استفاده کنیم که طرحهامون جذابتر و معنیدارتر بشن، و یه کمی هم فضا رو زندهتر کنیم.
تا حالا شده یه داستان اونقدر بگیرتت که نتونی ازش دل بکَنی؟ فرقی نمیکنه کتاب باشه، فیلم باشه یا حتی یه خاطرهای که یه دوست خوب تعریف میکنه؛ داستانا یه جوری میان و میچسبن به ذهنمون، نمیذارن ولشون کنیم.
حالا اینو بیار تو طراحی گرافیک. همون تأثیری که یه داستان خوب میذاره، میتونه توی یه طرح هم اتفاق بیفته به شرطی که یه قصهی درست و حسابی پشتش باشه.
یه لحظه فکر کن؛ وقتی یه پوستر یا یه تبلیغ خفن میبینی، چی باعث میشه تو ذهنت بمونه؟ فقط رنگ و فونتشه؟ معمولاً نه.
اون داستانیه که پشت طرحه. همونه که باعث میشه یه طراحی معمولی تبدیل بشه به یه پیام قوی و تأثیرگذار.
خب حالا سوال اینه: چجوری میتونیم این داستانسرایی رو بیاریم تو کارای طراحیمون؟
اینا چند تا تکنیک کاربردیان که میتونن شروع خوبی باشن:
۱)از ساختار روایی استفاده کن
هر داستان خوبی یه شروع داره، یه وسط و یه پایان. طراحی هم همینه!
شروعی که چشم مخاطب رو قفل کنه، وسطی که داستان رو بسازه و پایانی که حس خوبی بده. این مدل ساختار باعث میشه چشمای مخاطب بدون اینکه بفهمه، تا ته طراحی رو دنبال کنن.
۲)یه شخصیت آشنا خلق کن
شخصیت فقط برای رمان و انیمیشن نیست! توی طراحی هم میتونه کلی کار کنه.
مثلاً یه کاراکتر کوچیک که نمایندهی یه برند باشه یا یه چهرهای که مفهوم خاصی رو برسونه. این شخصیتها باعث میشن آدمها راحتتر با طراحیت ارتباط بگیرن.
۳)تصویرایی انتخاب کن که حس بسازن
یه تصویر میتونه کاری کنه که هزار تا کلمه نتونه.
ببین میخوای مخاطب چی حس کنه؟ خوشحالی؟ نوستالژی؟ هیجان؟ حالا تصویری انتخاب کن که دقیقاً اون حس رو بیدار کنه. اینجوری پیام طراحیت مستقیم میره تو دلشون.
۴)از استعارههای تصویری استفاده کن
استعارهها فقط مال ادبیات نیستن، تو طراحی هم کلی جواب میدن.
مثلاً یه لامپ کوچولو میتونه معنی ایده یا خلاقیت بده. با این ترفندها میتونی مفهومای پیچیده رو خیلی راحت و تصویری برسونی.
۵)با تایپوگرافی بازی کن
فونت فقط یه انتخاب سلیقهای نیست؛ میتونه قصهتو کاملتر کنه.
اندازهی نوشته، استایلش، جای قرارگیریش… همش مهمه. مثلاً یه تیتر بزرگ و بولد، فوراً توجه رو جلب میکنه؛ یا یه فونت دستنویس میتونه حس شخصی و صمیمی بده. خلاصه، حواست به تایپ هم باشه، خودش یه راوی قویئه!
شاید پیش خودت بگی: بابا چرا این همه دردسر؟ خب بشینم کارمو بزنم، طراحی کنم، تموم شه بره! چرا باید انقدر درگیر داستان و روایت بشم؟
راستش اینه که داستانسرایی یه چیز فانتزی اضافه نیست؛ یه ابزاره، و از اون قویهاش! چیزی که میتونه کل کارتو از «اوکیه» برسونه به «وووو ، بابا بنازم!»
۱)جلب توجه تو این شلوغیها
تو دنیایی که همه دارن محتوا میسازن، همه دارن طراحی میزنن، اینکه یکی طراحی تو رو ببینه و وایسته، خیلی مهمه.
یه داستان خوب میتونه همون دلیلی باشه که طرف به جای اسکرولکردن، وایسه و به کارت نگاه کنه.
۲)یاد آدمها میمونه
مردم آمار و عدد یادشون نمیمونه، ولی یه داستان خوب چرا.
وقتی پیامتو داخل یه روایت قشنگ جا بدی، ناخودآگاه میره تو حافظهی بلندمدت مخاطب. این خیلی تو برندسازی جواب میده؛ همون چیزیه که باعث میشه بعداً یهو بگه: “آها! اون طرحه که فلان حسو بهم داد!”
۳)با دل آدمها ارتباط میگیری
ما تصمیمهامون رو با احساس میگیریم، نه منطق خالص.پس وقتی یه داستان بتونه یه حس واقعی تو دل مخاطب بندازه چه برای خرید، چه برای آگاهی، یا حتی فقط درک یه موضوع اون موقعه که کارت اثر میذاره.
اگه طراحیتو مثل یه بوم خالی ببینی، داستانسرایی همون رنگیه که بهش جون میده.
پس دفعهی بعد که خواستی یه طرح بزنی، فقط به رنگ و ترکیب و فونت فکر نکن ، ببین داستان پشتش چیه؟ چی میخوای تعریف کنی؟ چون شاید همین یه قصه، فرق بین یه طراحی معمولی و یه طراحی موندگار باشه.
-
تو روز های بعد داستان هایی از برند های ایرانی و خارجی رو براتون میزارم که امیدوارم خوشتون بیاد.
محمدحسن خبیری | طراح گرافیک