گراف دانش گوگل چیست
گراف دانش (Knowledge Graph) یک پایگاه دانش است که در موتور جستجوی وب گوگل استفاده میشود و به صورت جستجوی مفهومی عمل میکند و اطلاعاتش را از پایگاههای داده بسیاری کسب میکند. این پنجره اطلاعات گستردهای درباره موضوع مورد جستجو ارائه میکند و هدف آن کمک به کاربران برای رسیدن به اطلاعات مورد نظرشان در کمترین زمان ممکن است.
مزایای گراف دانش گوگل بقدری هست که یک موتور جستجو مانند گوگل، بخواهد روی آن وقت گذاشته و سرمایهگذاری کند. با سازماندهی شدن اطلاعات جهان بر اساس موضوع، به جای اینکه فرایند خزش و ایندکس کردن صفحات وب و وبسایتها صورت بگیرد، گوگل بعنوان یک موتور جستجو میتواند از مزایای متعددی بهره ببرد. در ادامه به برخی از مهمترین مزایای گراف دانش برای گوگل و هر موتور جستجوی دیگر مانند Bing اشاره خواهیم کرد:
- منابع داده متنوع: با ذخیره اطلاعات درباره یک موضوع، گوگل قادر است به جای ارسال کاربر به یک صفحه وب، از منابع داده متنوعی بهره ببرد. یعنی این امکان برای گوگل فراهم خواهد شد که حقایق مهم در مورد یک موضوع را جمعآوری نموده و آنها را به روش مطلوبتری برای کاربر به نمایش بگذارد.
- مقیاسبندی: زمان زیادی است که تعداد صفحات وب، به شدت مورد بحث قرار دارد؛ در حالی که بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که تعداد آنها بیشمار است، شاید بتوان گفت که میلیاردها صفحه در فضای اینترنت وجود دارد که هر روز با سرعت بالایی در حال گسترش است. این موضوع در حالی رخ میدهد که، تعداد موضوعات قابل درک برای انسان، بسیار کمتر بوده و با سرعت پایینی در حال رشد است. این مطلب یعنی اینکه تکرار بیرویهای از ایدهها در محتوای موجود در وب، به وجود آمده است. پس میتوان گفت با ذخیره اطلاعات مربوط به یک موضوع به صورت نیمه ساختار یافته، اطلاعات موجود در اینترنت، فضای کمتری را اشغال خواهد کرد و تکرار کمتری هم بوجود میآید.
- سرعت بازیابی اطلاعات: در صورت سازماندهی اطلاعات بر اساس موضوع، بازیابی اطلاعات، سرعت بالاتری پیدا خواهد کرد، این مزیت هم برای گوگل و هم برای کاربری که به دنبال سوزن در انبار کاه است، بسیار راهگشا است.
- انسجام بهتر اطلاعات: این موضوع را باید اعتراف کرد که گراف دانش گوگل هنوز ممکن است حاوی اطلاعات اشتباهی باشد؛ بنابراین این احتمال وجود دارد که زمینه برای افرادی که قصد سوءاستفاده دارند، فراهم باشد. مزیتی که با این حال میتوان متصور بود این است که حداقل «یک نقطه مشخص حقیقتیابی» در اختیار یک موتور جستجو مانند گوگل قرار خواهد گرفت، دست کم برای موضوعاتی که چندان بخثبرانگیز نیستند. احتمال دارد، لازم باشد یک حقیقت تازه در مورد موضوعی مشخص از یک آستانه کیفی عبور کند تا به گراف دانش گوگل اضافه گردد، اما بعید به نظر میرسد که این آستانهها توسط گوگل بهطور آشکار مورد بحث واقع شود. از جنبه منفی که به این ماجرا نگاه کنیم، تکیه بر یک نقطه مشخص حقیقتیابی میتواند تنوع اطلاعات را کاهش دهد و اگر منابع دادهای خودشان جانبدارانه باشند، مطلب استخراج شده نیز مستعد سوگیری میشود.