جنبههای مالی و اقتصاد ازدواج بین فرهنگها متفاوت است و در طول زمان تغییر کردهاست .
در برخی فرهنگها ، امروزه جهیزیه و شیربها لازم است . در هر دو مورد ، ترتیبات مالی معمولا بین داماد ( یا خانواده او ) و خانواده عروس صورت میگیرد ؛ عروس اغلب در مذاکرات دخالت نمیکند ، و اغلب هیچ انتخابی برای مشارکت در ازدواج ندارد .
در اوایل دوران مدرن بریتانیا ، وضعیت اجتماعی زوج برابر بود . پس از ازدواج ، همه اموال ( یا دارایی ) موجود و پیشبینیشده همسر به شوهر تعلق داشت .
جهیزیه
جهیزیه یک فرآیند است که به موجب آن اموال والدین به دختر در ازدواج او فراهم و توزیع میشود … جهیزیه ، مقداری از سرمایه زناشویی را ایجاد میکند ، که ماهیت آن ممکن است به طور گسترده متفاوت باشد . این صندوق ، حمایت خود را در زمانی که زن ، بیوه می شود ، تضمین میکند و در نهایت برای پسران و دختران یا به عبارتی فرزندان آنها کمک می کند.
در برخی از فرهنگها ، به ویژه در کشورهایی مانند ترکیه ، هند ، بنگلادش ، پاکستان ، سریلانکا ، مراکش ، نپال ، اعطا و دریافت جهیزیه جزو فرهنگ آنها بوده است . در هند ، هزاران مرگ و میر مربوط به جهیزیه در هر سال رخ می دهد؛ برای مقابله با این مشکل ، چندین حوزه قضایی آن کشور ، قوانینی را برای مقابله با اجبار در پرداخت جهیزیه ، محدود کردن یا منع آن را به تصویب رسانده اند. در نپال ، دادن جهیزیه در سال ۲۰۰۹ غیرقانونی شد . برخی از نویسندگان بر این باورند که اعطای و دریافت جهیزیه ، وضعیت و حتی تلاش برای صعود فرهنگ درست در سلسلهمراتب اجتماعی را منعکس میکند .
پرداخت جهیزیه
تعامل جهیزیه مستقیما در تضاد با شیربهایست ، که توسط داماد یا خانواده او به والدین عروس و و در عوض جهیزیه ، پرداخت می گردد ، این شیربها توسط داماد در زمان ازدواج به عروس خود داده میشود و تحت مالکیت و کنترل او باقی میماند .
در سنت یهودی , خاخام ها در زمانهای باستان اصرار داشتند که زوج ها وارد یک قرارداد قبل از ازدواج شوند که کتوبا نامیده می شده است . علاوه بر چیزهای دیگر , در کتوبا مبلغی تعیین می شده که شوهر در صورت طلاق یا فوت بعنوان حق بر گردنش قرار داشت و می بایستی پرداخت می شد . این مقدار جایگزین جهیزیه و یا شیربها بود که در زمان ازدواج توسط داماد به پدر عروس پرداخت می شد .
این نوآوری به این دلیل مطرح شد که شیربها در کتاب مقدس در آن زمان مشکلاتی بوجود آورده بود : بسیاری از همسران جوان آینده میتوانستند در آن زمان ازدواج شان ، شیربها را بالا ببرند و همان زمان دریافت کنند . بنابراین , برای اینکه مردان جوان قادر به ازدواج باشند , خاخام ها , در واقع , زمانی را برای پرداخت شیربها توسط داماد ها به تعویق انداختند و آن تا زمانی بود که دامادهای جوان می توانستند آن مبلغ را پرداخت کنند . همچنین لازم به ذکر است که هم جهیزیه و هم چنین مقدار کتوبا به این منظور بوده است : حمایت از همسر , بر اثر مرگ و یا طلاق . تنها تفاوت بین دو سیستم ، زمانبندی پرداخت بود .
این پیشنیاز سلامتی امروز همسران برای حفظ در صورت فروپاشی ازدواج و نگهداری خانواده در صورت عدم ارائه کافی برای همسر به اراده او است . یک کار دیگر که توسط مبلغ کتوبا انجام شد این بود که کتوبا بعنوان یک عامل بازدارنده برای شوهر فراهم کرد که همسرش را طلاق ندهد : اگر فکر طلاق در ذهنش شکل می گرفت ، او می بایستی مبلغی برای پرداخت به همسرش می داشت .
هدیه صبحگاهی ، که ممکن است توسط پدر عروس ترتیب داده می شود ، به خود عروس داده خواهد شد ؛ این نام برگرفته از رسم قبیله ای-سنتی آلمانی است که صبح بعد از شب عروسی به عروس داده میشود. او ممکن است این هدیه صبح را در طول زندگی با شوهرش در اختیار داشته باشد، اما وقتی بیوه شد مستحق آن است که برای صرف در زندگی اش از آن بهره ببرد . اگر میزان ارث او به جای قرارداد کتوبا ، به وسیله قانون مشخص گردد ، میتوان آن را جهیزیه نامید . بسته به سیستمهای قانونی هر منطقه جغرافیایی ، او ممکن است پس از مرگ شوهرش نتواند آن را خرج کند و اگر مجددا ازدواج کند، اموالی که توسط قانون مشخص شده بود را از دست خواهد داد.
هدایای صبحگاهی برای قرن ها در ازدواج موراتا، یک قبیله که در آن ، ازدواج به دلیل وضعیت اجتماعی پایین تر همسر برگزار می شد و به منظور ممنوعیت از به ارث بردن عناوین یا املاک توسط همسر و فرزندان از پدر خانواده ، حفظ شد. در این مورد، هدیه صبحگاهی از همسر و فرزندان پشتیبانی می کرد. از دیگر راه های قانونی برای بیوه، مهریه ملکی بود که در آن اموال، اغلب زمین، می توان در اجاره نامه مشترک برگزار شود به طوری که آن به طور خودکار به بیوه در مرگ شوهرش میرسید.
سنت اسلامی نیز فعالیتهای مشابهی دارد . “مهریه ” بخشی از ثروت داماد ( به دلیل طلاق-معمولا ) یا ملک (بر اثر مرگ – معمولا )است . این مقادیر معمولا براساس ثروت و درآمد خانواده داماد تنظیم میشوند ، اما در برخی از بخشها بسیار زیاد تنظیم میشوند ، بطوریکه برای داماد که از طلاق استفاده می کند ، تخفیفی نداشته باشد ، یا خانواده شوهر ، موجب ” به ارث بردن ” بخش بزرگی از املاک ؛ به خصوص اگر هیچ فرزند مذکر از ازدواج نباشد ، می شود . در برخی کشورها از جمله ایران ، یک زن می تواند از طریق مهریه به فکر کسب درآمد بیشتر از ۱۰۰0۰۰۰ دلار آمریکا ( ۴۰۰۰ سکه طلا رسمی ایرانی ) باشد . اگر شوهر نتواند مهریه را پرداخت کند، چه در صورت طلاق و چه بر سر تقاضا ، طبق قوانین موجود در ایران ، او باید آن را به صورت اقساط بپردازد . عدم پرداخت مهریه ممکن است منجر به زندانی (حبس) وی گردد.
?شیربها
شیربها یک رویه معمول در بخشهایی از جنوب شرقی آسیا ( تایلند ، کامبوج ) ، بخشهایی از آسیای میانه ، و در بسیاری از کشورهای جنوب صحرای آفریقا است . اگر گاها آن مبلغ را پولی برای خریدن عروس معنا می کنند . پول یا دارایی یا ثروت توسط داماد یا خانواده او به والدین یک زن پس از ازدواج دخترشان با داماد پرداخت میشود . در ادبیات انسانشناختی ، شیربها اغلب به عنوان پرداختی برای جبران زحماتی است که خانواده عروس برای غم جدایی از خانواده شان و باروری او توضیح داده میشود در برخی موارد، شیربها وسیله ای است برای روابط خانواده داماد با کودکان از خانواده شناخته شده است.
مالیات
در برخی کشورها یک فرد متاهل یا زوج از مزایای مختلف مالیاتی برای یک فرد وجود ندارد ، بهره می برد. به عنوان مثال ، ممکن است همسران ممکن است مجاز به درآمد متوسط خود باشند . این مزیت برای یک زوج متاهل با درآمد ناخالص است . برای جبران این امر، کشورها ممکن است یک بازه مالیاتی بالاتر برای درآمد متوسط یک زوج متاهل فراهم کنند . با اینکه متوسط درآمد ممکن است به یک زوج متاهل با همسر خانه دار کمک کند ، چنین میانگین گیری میتواند باعث ازدواج زوج و متاهل شدنشان با درآمد شخصی تقریبا برابر نسبت به دو فرد مجرد شود . در ایالاتمتحده ، این ، مجازات ازدواج نامیده میشود (در واقع به طور ساده تر مجازات ازدواج که در ایالات متحده برقرار است شامل زوج های می شود که هر دو شاغل هستند و درآمدشان از میزان تعیین شده مالیاتی و نیز نسبت به زوجهایی که درآمد یکسانی دارند بیشتر است. در مقابل پاداش ازدواج نیز وجود دارد.).
نرخهای اعمالشده توسط قانون مالیاتی به طور متوسط درآمد ، مبتنی بر درآمد نیستند ، بلکه در مجموع درآمد افراد ، نرخهای بالاتر معمولا برای هر فرد در یک خانوار و دو منبع در یک سیستم مالیاتی پیشرو اعمال میشوند . این در اغلب موارد برای مالیات دهندگان با درآمد بالا است و یک وضعیت دیگر از جریمه ازدواج است .
بالعکس ، هنگامی که مالیات تصاعدی بر فرد بدون در نظر گرفتن متاهلی اعمال میشود ، زوجهای با درآمد دوگانه بسیار بهتر از زوجهای با درآمد واحد با درآمد خانوادگی مشابه هستند . این اثر را میتوان افزایش داد هنگامی که سیستم رفاهی با درآمد مشترک بدست می آورد، بنابراین در نتیجه دسترسی به رفاه به همسر بدون درامد را انکار میکند . برای مثال این سیستمها در استرالیا و کانادا اعمال میشوند .
محل سکونت پس از ازدواج
در بسیاری از فرهنگهای غربی ، ازدواج معمولا منجر به تشکیل خانواده جدید متشکل از زوج متاهل میشود، با زوج متاهل که در یک خانه زندگی میکنند و اغلب در یک بستر زندگیشان را به اشتراک می گذارند ، اما در برخی از فرهنگهای دیگر این سنت وجود ندارد . یکی از اقوام اندونزیایی بنام قوم مینانگکابائو پس از ازدواج سبب بازگشت به مکان عروس می شود و شوهرش به خانه مادر همسرش نقلمکان میکند . اقامت بعد از ازدواج میتواند همان جامعه یا قبیله عروس هم باشد . در این موارد ، زوجهای متاهل ممکن است یک خانواده مستقل تشکیل ندهند ، اما بخشی از یک خانواده پرجمعیت هستند .
نظریههای اولیه تعیین محل اقامت پس از زایمان را با تقسیم جنسیتی کار مرتبط میدانند . با این حال ، تا به امروز آزمونهای میان فرهنگی این فرضیه ، با استفاده از نمونههای جهانی نتوانسته اند رابطه معنیداری بین این دو متغیر پیدا کنند . با این حال ، آزمونهای کورتایف نشان میدهد که مشارکت زن در امرار معاش با اقامت در خانه مادرش همبستگی دارد . با این حال ، این همبستگی با یک فاکتور چند همسری عمومی پوشیده شدهاست .
با این وجود، در ازدواجهای دو جنس ، افزایش سهم زنان در امرار معاش معمولا منجر به اقامت در خانه مادری اش میشود که به طور همزمان منجر به چندهمسری خواهرانه عمومی میگردد که به طور موثر زندگی در خانه مادری زن یا نزدیکی آنها را از بین میبرد . اگر این عامل چند همسری کنترل شود ( به عنوان مثال ، از طریق یک مدل رگرسیون چندگانه ) ، تقسیم کار به عنوان یک پیشبینیکننده مهم از زندگی پس از زایمان تبدیل میشود . بنابراین ، فرضیات مورودو در مورد رابطه بین تقسیم جنسیتی کار و اقامت پس از زایمان اساسا درست بودند ، اگر چه رابطه واقعی بین این دو گروه از متغیرها پیچیدهتر از آن چیزی است که انتظار می رود .در جوامع غربی ، این موضوع به نومکانی و نقل مکان به جایی خارج از محل اقامت مادر عروس تغییر کرده است.