ویرگول
ورودثبت نام
محمدرضا خسروی
محمدرضا خسروی
خواندن ۹ دقیقه·۴ سال پیش

معرفی کتاب هایی برای درونگراها

تعریف درست درونگرایی چیست؟ درونگرایی با خجالت یا منزوی بودن یکی نیست. چیزی که شاید عموم مردم فکر میکنند. اگر بخواهم یک تعریف خودمانی و ساده از درونگرایی بگویم , آن را اینگونه بیان میکنم که درونگرایی یعنی ترجیح دادن تنهایی خود به بودن در جمع. به همین سادگی. اما باز هم دلیل آن کمبود اعتماد بنفس یا از این دست دلایل مشابه نیست. درونگراها فقط دنیای خلوت خودشان را ترجیح میدهند. اما هنگام قرار گرفتن در جمع ممکن است بسیار اجتماعی یا برعکس بسیار گوشه گیر باشند. پس نتیجه میگیریم دو عامل اجتماعی بودن و درونگرا بودن تضادی با یکدیگر ندارند! در مقاله امروز میخواهم کتاب هایی مخصوص به درونگراها معرفی کنم. این کتاب ها برای درونگراها که به احساسات درونیشان بیش از هر چیز دیگری توجه میکنند بسیار مناسب است. در ادامه با من همراه باشید.

1.سکوت

خلاصه : این کتاب با به تصویر کشیدن دنیای یک فرد درونگرا سعی در تفهیم یک چرا به ما دارد. «چرا اکثریت ما درونگرایی را مساوی با گوشه گیری و منزوی بودن میدانیم؟» . این کتاب به ما میگوید چطور تصور اشتباهی که از افراد درونگرا داریم میتواند روابط ما با آنها را تحت تاثیر قرار دهد. یک سوم افراد اطراف ما درونگرا هستند پس شناخت شخصیت درست آنها میتواند به ما در بهتر درک کردن و درک شدن کمک شایانی کند. این کتاب در کنار مانور دادن روی بررسی شخصیت درونگراها تفاوت بین انسان ها را به ما گوشزد میکند و میگوید وقتش است این باور غلط را که ، تمامی درونگراها شبیه هستند و عموما این را با خجالتی بودن اشتباه میگیریم ، اصلاح کنیم.

قسمتی از متن کتاب : ایده آل برون گرا یک کشف و اصطلاح جدی نیست، از نظر برخی روان شناسان، برون گرایی دقیقا در دی ان ای ما وجود دارد. این ویژگی در مردم آسیا و آفریقا نسبت به اروپا و آمریکا که جمعیت آن ها به علت مهاجرت روز به روز افزایش پیدا می کند رواج کمتری دارد. یکی از محققان معتقد است که این آمار دقیقا درست است زیرا جهانگردان و کسانی که به سفر کردن علاقه دارند، برون گراتر از کسانی هستند که ترجیح می دهند در خانه بمانند، و این خصوصیات را به فرزندان و نوه هایشان نیز ارث می دهند.

تحقیقات نشان داده است که احتمال اینکه درون گراها واقعیت های خصوصی و شخصی خودشان را، که حتی خانواده و دوستانشان هم از خواندن آن ها متعجب شوند، به صورت آنلاین پخش کنند، بیشتر از برون گراهاست. آن ها به صورت آنلاین خودشان را بهتر نشان می دهند و می توانند زمان بیشتری را در برخی مکالمات آنلاین صرف کنند.

2.والدن

خلاصه : این کتاب اثر هنری دیوید ثورو نویسنده و شاعر آمریکایی است. شاید این کتاب را با نام دیگرش یعنی «زندگی در جنگل» دیده باشید. کتاب والدن الهامات او از تفکراتش در طبیعت است. والدن کتابی فلسفی درباره روابط بین انسان هاست. او دنیا و روابط انسانی را از زاویه دید و تجربیات خود مینویسد. در بین آثار کلاسیکی مثل برگ‌های علف، کلبه عمو تم و داغ ننگ که در قرن نوزدهم نوشته شد والدن در صدر لیست قرار میگیرد. سبک زندگی ثورو در کتاب اولین چیزیست که جلب خواننده را توجه میکند. سبک زندگی او به دور از تجمل و نزدیک به سبک زندگی مینیمال است. صداقت و شفافیت کلام او هنگام صحبت درباره مصرف گرایی کاملا محسوس است.

قسمتی از کتاب : از پیش روی نظرات جامعه اثاث‌کشی کنم، از دولت، از آموزش، از جامعه» او می‌خواهد از همه‌چیز بگریزد تا دوباره به خود بازگردد به نوعی رودرروی خود بایستد. مانند کسانی که به جای محاکمه دیگری ابتدا خود را به داوری می‌کشانند. هجرت به خود آغاز زندگی و لبه زمان برای ثورو بود نه زمان تولدش این تجربه زیسته از آن خودش بود که چطور می‌تواند بدون مصرف‌گرایی و با ساده زیستن به مادر هستی یعنی طبیعت پناه برد و از آن لذت ببرد.او می‌گوید: «من به بیشه رفتم زیرا می‌خواستم متاملانه زندگی کنم تا تنها با واقعیت اساسی حیات رودررو شوم ببینم آیا می‌توانم آنچه را برای آموختن در چنته دارم بیاموزم تا روزی که به مرگ می‌رسم درنیابم که نزیسته‌ام.

3.هفت عادت مردمان موثر

خلاصه : این کتاب از بهترین کتاب هاست برای آنکه یک جای خلوت بنشینید و به تک تک جمله هایش فکر کنید. از آنجایی که هدف از بودن در این دنیا را زیر ذره بین میگذارد تا آنجایی که معنای زندگی را بررسی میکند. روند این کتاب میتواند برای افراد درونگرا که ساعات زیادی را با خود خلوت میکنند جالب باشد. شما لازم است که برای خواندن این کتاب حتما کاغذ و خودکاری کنار خود داشته باشید و بعد از خواندن هر بخش هجوم افکارتان را روی کاغذ بیاورید. این کتاب شما را با حجم زیادی از چراها و اما و اگر ها روبرو میکند. حتی اگر با همین روش پیش بروید ( مطالعه همراه با با قلم و کاغذی کنار دستتان) میتواند یک کتاب فوق العاده برای خودشناسی باشد. شاید باعث شود اگر درونگرا نیستید به عنوان یک شخص سوم کمی به خودتان عمیق تر نگاه کنید و خودتان را زیر ذره بین بگذارید و برای مدتی که این کتاب را میخوانید درونگراتر شوید. بخش جالبی که در مورد این کتاب وجود دارد تجزیه و تحلیل آن از هفت عادت مشترک افراد تاثیرگذار جهان است. درواقع بیان میکند که چطور انسان میتواند یک سری از رفتارها را در خودش درونی کند. شما بعد از تمرین با این کتاب , میتوانید در تجزیه و تحلیل رفتارها بسیار موشکافانه عمل کنید.

قسمتی از متن کتاب : اگر طرز نگرشی که ما از خود داشتیم تنها از راه آینۀ اجتماعی یا همان عرف و پارادایم‌های رایج اجتماعی و ایده‌ها، بینش‌ها و پارادایم‌های اطراف ما می‌بود، بینشی که از خود داشتیم مثل تصویر ما در یک آینۀ کج و معوج در یک مراسم جشن می‌بود؛

– تو هرگز وقت‌شناس نیستی

– چرا وسیله‌هایت را مرتب نمی‌کنی؟

– مثل هنرمندها می‌مانی!

– خیلی پرخوری می‌کنی!‌

– نمی‌توانم باور کنم که برنده شدی!

–  این حرف، خیلی ساده است. چطور متوجه نشده‌ای؟

این طرز نگرش‌ها از هم گسیخته و نامتناسبند. این‌ها بیشتر فرافکنی مردم هستند تا تصویرهایی حقیقی. این ایده‌ها به‌جای بازتاب دقیق ما، فرافکنی مردم از شخصیت‌ها و مسأله‌های دیگران هستند که حکم اطلاعات حقیقی را پیدا کرده‌اند.

4.موفقیت درونگراها

خلاصه : نویسنده ی این کتاب که خود فردیست درونگرا ، به نکته ظریف و مهمی توجه میکند و آن را با صبوری تحلیل میکند. آن نکته این است :« شخصیت درونگراها چه تاثیری میتواند بر روی کسب و کارشان داشته باشد؟». نقاط مثبت افراد درونگرا را بیان میکند و با این کار ابتدا اعتماد به نفس شما را به سمت بیشتر شدن سوق میدهد. سپس او سعی میکند شما را به فکر کردن و سفر در درون خود تشویق کند. نویسنده معتقد است درون هر کدام از ما دنیایی است که با کشسف آن میتوانیم معنی حقیقی زندگی و رسالت فردی خود را بیابیم.

قسمتی از متن کتاب : اساس یک مقاله در یو‌اس‌ای‌تودی، 4 نفر از هر 10 مدیر ارشد درون گرا هستند. در واقع این مقاله به عنوان نمونه‌ از افرادی مانند، بیل گیتس، وارن بافت، چارلز شواب، استیون اسپیلبرگ و سارا لی، مدیر عامل شرکت برندا بارنز یاد می‌کند. کمدین جری ساینفلد را نیز به این لیست اضافه کنید. در یک مصاحبه با اپرا وینفری، او می‌گوید که یک فرد درون گراست و اضافه می‌کند: «من عاشق مردم هستم، اما نمی‌توانم با آن‌ها حرف بزنم. فقط روی صحنه می‌توانم.
این مصاحبه از مقاله‌ای کاملاً مشهور الهام گرفته شده بود که راوچ در مارس 2003 با عنوان «مراقبت از درون گرایی خود» در مجله‌ی آتلانتیک نوشت. او ادامه می‌دهد: «یک دلیلش این است که در حقیقت بسیاری از درون گرایان در اجتماعی ‌بودن خیلی خوب می‌توانند اجتماعی باشند. این کار تنها مستلزم کوشش زیادی برای آن‌هاست.» در حقیقت خیلی از درون‌ گرایان، مخصوصاً آن‌هایی که نقش‌های بسیار مشهود دارند، می‌توانند از برون‌ گرایان، به‌ ویژه در چشم عموم، غیر قابل ‌تشخیص باشند. آن‌ها اغلب در نقش‌هایی هستند که مستلزم تماس با افراد زیادی است. علاوه بر این، آن‌ها غالباً این آمادگی را دریافت می‌کنند تا به سخن‌رانان عالی عمومی تبدیل شوند. بنابراین ممکن است دشوار باشد که بگوییم درون گرایان واقعی چه کسانی هستند.

5.خودکاوی

خلاصه : این بسیار اهمیت دارد که شما بخشی از زمان روزتان را به تفکر کردن اختصاص دهید و افکارتان را بنویسید. با خودتان حرف بزنید. بله تعجب نکنید. از ناراحتی ها ، مشغله های ذهنی ، برنامه ها و اهدافتان  با خودتان حرف بزنید. هیچکس بهتر از خود شما نمیتواند شما را بفهمد و بهترین راه حل را در هر شرایطی پیدا کند. خودکاوی راهیست که میتوان با آن مشکلات و چالش های پیش رو را حل کرد. شما میتوانید با یاد گرفتن تکنیک های خودکاوی به تنهایی بهترین مشاور و روانشناس خود باشید.

قسمتی از متن کتاب :  خواسته ها و توقعا خود را محدود نگه می دارد و همیشه به چیزهای کم قانع است. تمایلات جاه طلبانه خود را در سطحی محدود نگه می دارد. خواسته های خود را منحصر و محدود به چیزهای جزئی، مادی و نیازهای اولیه زندگی می نماید. نیاز دارد به این که فردی بی اهمیت گمنام و نامتشخص بماند و همیشه زیر دست باشد. استعدادها، ظرفیت ها و امکانات وجودی خود را ناچیز شمرده و برای توجیه آن تواضع و فروتنی را فوق العاده ارج می نهد. نیاز شدید به پس انداز دارد. از داشتن یا ابراز نمودن آرزوها و خواسته های بلند پروازانه و جاه طلبانه وحشت دارد. همان گونه که انتظار می رود سه خصوصیت و گرایش مذکور اغلب با هم وجود دارند زیرا هر سه منجر به پذیرش و قبول ضعف و ناتوانی می گردند و نتیجتا شخص زندگی ، هدف ها و رفتارهای خود را بر مبنای آن پی ریزی می کند. اینها نقطه مقابل گرایش به اتکا به خود احساس توانایی درونی و تقبل مسئولیت است. ولی به هر حال این سه علامت و مشخصه تشکیل یک “سندروم” را نمی دهند. زیرا هر یک به تنهایی هم می توانند موجود باشند.

6.گربه ی درون

خلاصه : این کتاب سعی دارد به ما بگوید گربه ی درون ما از کجا بوجود آمده و چطور میتوان این گربه را شناخت و با آن کنار آمد؟کجاها میتوان تغییرش داد و کجاها باید کنارش نشست و نوازشش کرد؟ این کتاب را نمیتوان مثل کتاب های قبلی کتابی فلسفی یا روانشناسی معرفی کرد. این کتاب با کلامی آهنگین و در قالب یک داستان ساده از یک مرد و گربه هایش شما را به اصل تفکر نزدیک کند. اگر به خواندن کتاب هایی با نثر روان همراه با منظوری شفاف عادت دارید ممکن است سبک این کتاب برای شما چندان خوشایند نباشد.

قسمتی از متن کتاب : طی چند سال گذشته هواخواه متعهد گربه‌ها شده‌ام، و حالا دیگر قبول دارم که آن موجود روح یک گربه است، یک اهلی. به طور حتم نشان از گربه و دیگر حیوانات دارد: خفاش‌های میوه‌خوار، گالاکو، لِمورهای پرنده با چشم‌های بسیار زرد که درون درختان می‌زیند و روی زمین ناتوان‌اند، لِمورهای دُم‌طوقی و لِمورهای موش‌مانند، سمورها، راکن‌ها، مینک‌ها، سمورهای آبی، راسوهای وحشی و روباه‌های شنی.
پانزده سال پیش خواب دیدم که گربه‌ای سفید به دام انداختم. به دلایلی می‌خواستم پسش بزنم و از خودم برانمش، اما خودش را به من می‌مالید و خیلی غم‌انگیز می‌نالید.


ممنونم که تا انتهای این مقاله با من همراه بودید. برای خرید هر یک از کتاب ها با ارسال رایگان و پراخت درب منزل با شماره تلفن 02154063 تماس بگیرید.


کتابکتاب بازکتاب خوبدرونگراهامعرفی کتاب
محمدرضا خسروی هستم عاشق تکنولوژی و مطالعه کتاب، تو حوزه کتاب مشغول به فعالیت هستم و بخش تکنولوژیه کارو سرو سامون میدم، اینجا میخوام بهتون کلی مجموعه کتاب معرفی کنم که ازشون استفاده کنید چرا که راه ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید