تاریخ خاورمیانه در صده اخیر، سرشار از شگفتیهای مختلف است که شاید برای بسیاری از ملتهای دیگر به شکل داستانی سورئال به نظر برسد و نه ماجراهای واقعی. عراق، سوریه و باقی کشورهای این منطقه سالیان سال شاهد حجم غریبی از سیاستمداران بیرحم و دیوانه بودهاند که قطعا نام آنها تا ابد در سیاهترین صفحات کتاب تاریخ باقی خواهد ماند. زندگی عدی حسین، فرزند ارشد صدام حسین تکریتی نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ عدی حسینی که سالها سایه خشونت، ترس و تجاوز را نه فقط بر سر غیرنظامیان، بلکه حتی بر سر نزدیکترین افراد دایره حکومت عراق نیز افکند.
بدون شک، عدی حسین یکی از مرگآورترین افرادی است که در عصر ما زیست کرده است. علاقه بیمارگونه او به خشونت، قتل، تجاوز، شکنجه و... از او شخصیت وحشتناکی در بین عراقیها و حتی مردم باقی کشورهای عرب ساخته بود. دایره علایق عجیب او باعث شد که پس از مرگش علاوه بر تعداد زیادی از قربانیان و کشتهشدگان، کلکسیونهای عظیمی از خودروهای فوق لوکس، سلاحهای شخصیسازی شده، مشروبات الکلی گران قیمت، مجلات پورنوگرافی و... نیز از او به جا بماند.
اما گستره فعالیتهای عدی حسین فقط به امور نظامی خلاصه نمیشد و امپراطوری جرم و جنایت او در بسیاری از زمینهها فعال بود؛ کما اینکه خود عدی نیز در طول زندگی خود در پستهای مختلفی قرار گرفت. او در برهههای مختلف ریاست هفت روزنامه از جمله روزنامه "بابل" را به عهده داشت، همچنین ریاست ایستگاه رادیویی "صدای جوانان عراق" و شبکه تلویزیونی "الشباب" نیز به عهده او بود. در راس باشگاه موفق فوتبال "الرشید" قرار داشت (که خود آن را تاسیس کرده بود) و حتی بعدها در سال 1984 به ریاست کمیته المپیک عراق و اتحادیه فوتبال عراق در آمد. در کنار تمام اینها، موسس یک رستوران زنجیرهای به نام "Super Chicken" و یک شرکت بستنیسازی با نام "Wave" بود و هر دوی این تشکیلات، پوششی برای شبکههای گسترده قاچاق کوکائین وی بود؛ احتمالا اگر تا کنون به دنبال پیدا کردن منبع الهام شخصیت "گاس فرینگ" در سریال برکینگ بد بودهاید، اکنون جواب خود را گرفته باشید.
عدی حسین بیشتر شهرت خود را در دوران ریاست خود بر کمیته المپیک عراق به دست آورد؛ شهرت او، نه برای کسب نتایج ورزشی خوب بلکه برآورده از شکنجه و زندانی کردن ورزشکاران به علت عدم کسب نتایج مناسب بود. در سال 1993 و پس از ناکامی تیم ملی فوتبال عراق در راهیابی به جام جهانی 1994، عدی بازیکنان را مجبور کرد تا با استفاده از توپهای سیمانی تمرین کنند. بازیکنانی که عملکرد مناسبی نداشتند در گودالهای شن و ماسه زندانی میشدند و بعضا مجبورشان میکرد که به داخل چاههای فاضلاب بپرند. او حتی به این مقدار بسنده نکرد و در زمانی دیگر، کل تیم ملی والیبال عراق را در زندانی که سقف آن به قدری کوتاه بود که توانایی ایستادن و یا حتی نشستن در آن وجود نداشت، انداخته بود. جالب اینکه عدی حسین تمام این اقدامات هولناک علیه ورزشکاران را "تمرینهای انگیزشی" مینامید.
عدی حسین در طول زندگی خود به چیزهای زیادی اعتیاد داشت اما هیچکدام آنها به اندازه اعتیادش به ارتباطات جنسی و پورنوگرافی پررنگ نبود. در سال 2003 و پس از کشته شدن عدی حسین، وقتی سربازهای آمریکایی وارد کاخ او در بغداد شدند با صحنههای عجیبی از این اعتیاد او روبهرو شدند؛ اتاقهای حرمسرا مانند، پوسترهای بیشمار زنان برهنه بر روی دیوارهای کاخ، عکسهای برش خورده از صورت بازیگران بر روی بدن زنان دیگر و... . جالبتر اینکه رتبهبندی و نمرهدهی عدی حسین بر روی تک تک این عکسها و پرترهها مشهود بود! علاوه بر این موارد، آمریکاییها چندین دفترچه تلفن مملو از شماره زنان مختلف به همراه عکسهای آنها را کشف کردند. در این بین، اطلاعات زیادی از زنانی که از خیابانهای بغداد ربوده شدند و بعد از تعرض به قتل رسیدند وجود داشت. عدی حسین به معنای واقعی کلمه به هر چیزی که اراده میکرد، دست پیدا میکرد.
در واقع قرار بود که عدی حسین جانشین صدام حسین باشد. اما علاقه او به اعمال خشونت و قتل باعث شد که صدام به مرور او را کنار بگذارد و به برادر کوچکتر عدی، یعنی قصی حسین رو بیاورد. جرقه این اتفاق از 19 سالگی عدی اتفاق افتاد؛ وقتی که او در اکتبر 1988 در یک مهمانی به افتخار سوزان مبارک (همسر حسنی مبارک، رییس جمهور مصر) خدمتکار شخصی و دوست نزدیک صدام یعنی کامل حنا جیجو را به قتل رساند. صدام مدتی او را زندانی کرد و سپس او را به سوییس فرستاد اما دولت سوییس در سال 1990 عدی را مجدد به مقصد عراق اخراج کرد. زندگی در فضای صلحآمیز سوییس باعث نشد که از علاقه عدی به قتل و خشونت کاسته شود؛ به گونهای که در سال 1995 عموی خود (وطبان ابراهیم) را به گلوله میبندد و در نتیجه جراحات وارد شده، پای وطبان ابراهیم را قطع میکنند و در اتفاقی دیگر، به داماد صدام یعنی حسین کامل المجید در یک مهمانی تیراندازی میکند.
اما این قتلهای پر تعداد عدی حسین چندان بدون عواقب نبود و باعث شد که در سرتاسر عراق دشمنان زیادی پیدا کند. در غروب 12 سپتامبر 1996در بغداد، در حالی که عدی حسین سوار بر پورشه خود بود مورد سوء قصد واقع شد و خودروی او به رگبار بسته شد. عدی از این ترور جان سالم به در برد اما با وجود عملهای مکرر، دو گلوله در ستون فقرات او باقی ماند و این جراحات باعث شد که او تا آخر عمر لنگ بزند. مهاجمان نیز که قصد داشتند به جنایات عدی حسین در عراق پایان دهند، در نهایت همراه با اعضای خانواده خود اعدام شدند.
عدی حسین برای کنترل مردم عراق و پیشبرد منافع خود، ارتشی خصوصی به اسم "فداییان صدام" را بنا نهاد. فداییان صدام کاملا خارج از قانون و با دستورات مستقیم او عمل میکردند و دایره فعالیت آنها در محافظت از عدی خلاصه نمیشد، بلکه سرکوب و کشتار مخالفان، دزدیدن زنان از خیابانهای بغداد، ایجاد وحشت بر جامعه عراق، قاچاق کالا و کوکائین و... نیز از وظایف اصلی آنها بود.
عدی از طرفداران پر و پاقرص مجموعه جنگ ستارگان بود و به همین دلیل، لباس و کلاه فداییان صدام را طوری طراحی کرده بود که به لباس دارث ویدر شباهت داشته باشد!
فرزند صدام بودن این امتیاز را به عدی حسین داد که هر چیزی را که در زندگی اراده کند به دست آورد؛ ارتش خصوصی، دزدیدن زنان، سلاحهای گرانبهای مزین به طلا و نیکل و جواهرات و حتی خودروهای خاص و کمیاب از سراسر جهان. در میان کلکسیون خودروهای لوکس عدی حسین، به خودروهایی بر خواهید خورد که شاید در بسیاری از موزههای جهان هم به سختی یافت شوند. او تعداد بسیار زیادی از انواع پورشه، رولز رویس، فراری، جگوار، بنتلی، لامبورگینی و حتی خودروهای تاریخی و کمیاب مانند تاکسی کلاسیک لندن و فورد وودیواگن را در اختیار داشت.
وقتی که در سال 2003 نیروهای آمریکایی کاخ عدی حسین در بغداد را تسخیر کردند، برگ جدیدی از زندگی فسادآمیز و عیاشگونه او برای مردم عراق رو شد. آمریکاییها علاوه بر کلسیونی به ارزش یک میلیون دلار از گرانترین مشروبات الکلی دنیا، سیگارهای کوبایی، گاراژهای خودروهای لوکس، مجلات پورنوگرافی، سلاحها و باقی مجموعههای قابل توجه او، یک باغ وحش خصوصی به همراه دو یوزپلنگ، پنج شیر و یک خرس متعلق به عدی را پیدا کردند.
اما در نهایت، آمریکاییها در سال 2003 به عراق بازگشتند تا آنچه را که در سال 1991 به پایان نرسانده بوند، به اتمام برسانند. عدی حسین به همراه قصی و فرزندش مصطفی و محافظ شخصی آنها (عبدالصمد) در عمارت نواف الزیدان جایی در محله فلاح شمال شرقی موصل پناه داشتند. ظاهرا آنها قبل از پناه بردن به موصل، مقدار پول نزد عشایر عراقی در مرز سوریه و عراق قرار دادند و قصد داشتند که مدتی بعد به دمشق فرار کنند. گفته میشد پولی که از طریق کانالهای مختلف از این دو پسر رهبر سابق عراق کشف شد چیزی بیش از 3 برابر جایزه 30 میلیون دلاری دولت آمریکا بود که برای سر آنها گذاشته بود. نواف الزیدان که به آنها پناه داده بود، به همراه خانواده خود از ویلا خارج شد و به کمپ 101 هوابرد نیروهای ارتش آمریکا رفت و در ازای دریافت پاداشی 30 میلیون دلاری، مکان اختفای عدی حسین و برادرش قصی را تحویل آمریکاییها داد. عدی و قصی به مدت 4 ساعت از داخل ویلا با نیروهای آمریکایی جنگیدند تا اینکه در نهایت آمریکاییها با شلیک 10 موشک BGM-71 تاو به داخل عمارت، مخفیگاه آنها را تقریبا تبدیل به ویرانه کردند و در نتیجه هر دوی آنها کشته شدند و به این شکل، پرونده یکی از وحشتناکترین و پلیدترین انسانهای این کره خاکی که زنان و مردان زیادی را مورد آزار و تعرض و قتل قرار داده بود و سالها سایه ترس و وحشت را بر روی ملت عراق گسترانده بود، بسته شد.
با تغییر و اقتباس از: