محمد رضا ساجدی بخشایش
محمد رضا ساجدی بخشایش
خواندن ۳ دقیقه·۱۷ روز پیش

گفتار دوم عدالت (رابطه عدالت و فقر - علل فقر)

در گفتار قبلی راجع به عدالت توزیعی صحبت کردیم و گفتیم که برخی مواقع مراد از عدالت قسم خاصی از عدالت است که عدالت توزیعی نام دارد. مفاهیمی چون قسط و عدالت اجتماعی نیز معنای نزدیکی به عدالت توزیعی دارند. ما گفتیم که عدالت توزیعی یعنی نفی تفاوت های نابجا یا همان تبعیض. ولی بیشتر درباره تبعیض در ثروت صحبت کردیم و یک شاخصی هم دادیم که نشود سر دیگران کلاه گذاشت. البته تبعیض در مسائل دیگر هم هست، مثل تبعیض در آموزش و ... .
حال می خواهیم درباره نسبت فقر و عدالت صحبت کنیم. ما ادعا می کنیم که هر جا فقر هست بی عدالتی نیز هست. البته اینجا منظور از عدالت، عدالت به معنای عام است نه عدالت توزیعی. واضح است که در جایی که عدالت توزیعی نیست فقر به وجود می آید چون یک عده ثروت های کلان و امتیاز های فراوانی دارند و همه مواهب مال آنهاست و آنها آقایی می کنند و بقیه برده ی این افراد می شوند و آن طبقه ی بالا استخوان هم برای طبقه پایینی نگه نمی دارد. حال یک پرسش مطرح می کنیم، چرا در شعب ابی طالب که پیغمبر رهبر مردم بود و جامعه شان هم توحیدی بود فقر بود؟ در آن جامعه عدالت توزیعی بود ولی یک چیز در جهان نبود، عدالت! یعنی ظلم بود ولی این ظلم از طرف پیغمبر و اصحابش و مومنین نبود بلکه از طرف آنهایی بود که آنها را تحریم کرده بودند. البته علت فقر در کشور ما فقر این مورد نیست، هم نرسیدن به عدالت توزیعی مطلوب است و هم قضیه ظلم و تحریم آمریکا است و هم فساد در داخل کشور است و هم شبه مدرن شدن جامعه است که در ادامه درباره آن توضیح خواهم داد.
این قضیه ی کاملا دقیقی است که هر جا فقر هست بی عدالتی و ظلم نیز هست. حال ممکن است یک فکر پیش بیاید که حتما باید پای یک عامل شرور وسط باشد که ظلم اتفاق بیفتد؟ نه، چون هر چیزی که خلاف فطرت و سرشت دنیا و انسان باشد ظلم است و شاید خیلی از ما مردم به این معنا ظالم باشیم. یعنی می خواهم بگویم که عموم ما مردم به این معنا ظالم هستیم و خودمان هم خبر نداریم. علت فاصله گرفتن ما از فطرت، شبه مدرن شدن جامعه ما است. یک مثال درباره ی انحراف از فطرت یا همان ظلم، اصالت پیدا کردن لذت است، یعنی وقتی در دنیای مدرن، لذت اصالت پیدا کرد و بهشت زمینی که در آن هیچ سختی وجود ندارد یک هدف شد، ظلم اتفاق می افتد چون خدا انسان را همراه با سختی آفریده و شما خلاف قاعده و سرشت جهان و انسان می خواهید عمل کنید. حال وقتی ظلم هست فقر هم خواهد بود. اینکه علت بخشی از فقر حاصل شبه مدرن شدن است را به روش دیگری در گفتار دیگری برای شما ثابت خواهم کرد.
البته من معتقد به نفی مطلق ظواهر و دستاورد های مدرنیته نیستم ولی معتقد به راه نوینی هستم که تمدن جدیدی را می سازد و ما را از این وضعیت خارج می کند. یک نکته هم بگویم که راه برون رفت را کسی به طور کامل و دقیق معین نکرده است و این راه طی گذشت زمان و آزمون و خطا پیدا می شود.
یک علت دیگر که باعث می شود فقر ایجاد شود فساد در داخل است. در این باره حرف زیادی برای گفتن ندارم لذا همین جا صحبتم را تمام می کنم.

عدالتفقرمدرنیته
علاقه مند به موضوعات و مسائل دینی و فلسفی و اجتماعی-سیاسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید