ایده این مقاله بیان و اندیشیدن در مورد وضعیت و کاربردهای نظریه در پژوهشهای کارآفرینی با استفاده از مقالهی مروری لو و مکمیلان در رابطه با مبحث کارآفرینی به عنوان یک نقطهی شروع است. مقالهی مروری آنها 6 تصمیم ویژه و کلیدی را که پژوهشگران بایستی در انجام پژوهشهای کارآفرینی لحاظ کنند، پوشش میداد:
هدف، چشمانداز نظری، تمرکز، سطح تحلیل، قاب زمانی و روششناسی.
نگرش مهم برگرفته از مقالهی مروری لو و مکمیلان بیان میکند: این تصمیمات مشخصهی طراحی، بههمپیوسته بوده و نمیتوان آن ها را به شیوهی مستقل اتخاذ نمود مقالهی ما با تأیید این بینش، بررسی میکند انتخاب چشمانداز نظری در کارآفرینی به چه نحو براساس فرضیات مطرحشده پیرامون دیگر تصمیمات مشخصه، عمل میکند.بنده قصد دارم شیوهی ساخت این فرضیات در توسعهی نظریهی کارآفرینی را بر اساس مقالهی مروری شین و ونکاتارامان تحت عنوان "نوید کارآفرینی به عنوان یک حوزهی پژوهشی" بررسی کنم. بنده از 6 تصمیم مشخصهی لو و مکمیلان به عنوان چارچوبی برای این بحث استفاده خواهم کرد. در مقالهی شین و ونکاتارامان تمامی این تصمیمات مشخصه برای بررسی مسائل کلیدی تعریف شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند.
این مقاله از 6 تصمیم ویژه و کلیدی برای تحقیقات کارآفرینی
(هدف، چشمانداز نظری، تمرکز، سطح تحلیل، قاب زمانی و روششناسی)
که در مقاله لو و مکمیلان برای کاوش فرضیات ناگفته در توسعهی نظریهی کارآفرینی مطرح نمودند، استفاده میکند. مقالهی شین و ونکاتارامان تحت عنوان "نوید کارآفرینی به عنوان یک حوزهی پژوهشی" به عنوان مدلی برای درک بهتر موضوع، تحلیل شده و توصیه میشود.
در دوردستترین گوشههای کویر، شهری واقع شده بود که تمامی مردم آن نابینا بودند. پادشاه و ارتشش از آن منطقه عبور کردند و خارج از شهر اردو زدند. پادشاه یک فیل بزرگ داشت که از آن برای کارهای سنگین و ترساندن دشمنانش در جنگ استفاده میکرد. مردم شهر راجع به فیلها چپزهایی شنیده بودند، اما هیچگاه فرصت دیدن آن را نداشتند. 6 مرد جوان عجول مصمم بودند بفهمند فیل چه شکلی است.
هدف این مقاله بیان و بررسی وضعیت و کاربردهای نظریه در پژوهشهای کارآفرینی با استفاده از مقالهی مروری لو و مکمیلان در رابطه با مبحث کارآفرینی به عنوان یک نقطهی شروع است. مقالهی مروری آنها 6 تصمیم ویژه و کلیدی را که پژوهشگران بایستی در انجام پژوهشهای کارآفرینی لحاظ کنند، پوشش میداد:
هدف، چشمانداز نظری، تمرکز، سطح تحلیل، قاب زمانی و روششناسی.
یک نگرش مهم برگرفته از مقالهی مروری لو و مکمیلان بیان میکند: تصمیمات مشخصهی طراحی، بههمپیوسته بوده و نمیتوان آن ها را به شیوهی مستقل اتخاذ نمود.
ایدهی اصلی این مقاله این است که توسعهی نظریه در پژوهشهای کارآفرینی به این نکته بستگی دارد که آیا ما در رابطه با فرضیاتی که در مورد چنین پدیدهای مطرح نمودهایم، آگاهی داریم یا خیر. برخی شواهد نشان میدهد پژوهشگران کارآفرینی از فرضیات خود آگاهی ندارند. گارتنر متوجه شد که پژوهشگران کارآفرینی باورهای بسیار متفاوتی در رابطه با ماهیت کارآفرینی دارند و دیدگاههای آن ها از اینکه کارآفرینی به عنوان یک پدیده از چه اجزایی ساخته شده، بسیار متفاوت است. آنچه در یافتههای آن ها نهفته بود، این ترس است که پژوهش مبتنی بر این دیدگاههای متفاوت به عدم هماهنگی نتایج و ایدهها منجر خواهد شد. دستیابی به نتایج متفاوت بدون نوعی حس آگاهی مشترک از ویژگیهای بنیادین کارآفرینی صرفاً لایهی دیگری از سردرگمی اضافه خواهد کرد. بنده بر این باورم: "صرفاً با بیان صریح آنچه بدان باور داریم میتوانیم به درک نحوهی یکپارچه شدن تمامی این اجزای مختلف کمک کنیم." من مطمئن نیستم که حوزهی کارآفرینی طی دههی اخیر به نوعی حس شفافیت نظری دست یافته باشد. با وجود خلق نظریههای بسیاری در حوزهی کارآفرینی، پژوهشگران این حوزه شاهد عدم یکپارچهسازی تلاشهای منجر به ارائهی نظریه در یک طرح منسجم هستند. نقل قول زیر نمودی از این نگرانیها است:
یک مورد جالب حاصل از این اقدامات این است که هر رشته، شیوهی منحصر به خود را در بررسی کارآفرینی دارد و این شیوه چندان تحت تأثیر چشماندازهای سایر رشتهها قرار نمیگیرد.
"به عبارت دیگر به جای یک یا چند دیدگاه چندرشتهای در رابطه با این حوزه، شاهد چندین دیدگاه تکرشتهای هستیم."
با وجود تعداد بالای مقالات انتشاریافتهای که میتوان آن ها را مرتبط با نظریهی کارآفرینی دانست، هیچ نظریهای در رابطه با کارآفرینی نداریم که مقبولیت عام یافته باشد. با وجود پتانسیلی که این ترکیب متنوع از رشتهها با خود به همراه دارد، یک نقطه ضعف بزرگ این است که در بسیاری از موارد، پژوهشگران یک رشته تمایل دارند مطالعات کارآفرینی پژوهشگران سایر رشتهها را نادیده بگیرند.
چنین به نظر میرسد که تلاشها در ارائه نظریه در حوزهی کارآفرینی شباهتهایی با داستان "مردان کور و فیل" داشته باشد. شش مرد کور بخشهای مختفی از بدن فیل را لمس کردند و توصیفهایی متفاوتی از ویژگیهای این حیوان داشتند. این داستان بیانگر نوعی هماندیشی از مسائل یکپارچهسازی دیدگاههای متفاوت از یک پدیدهی بزرگ و پیچیده است. بنده به 2دلیل این داستان را در بخشی از این مقاله بیان نمودم.
.1در تلاش برای یافتن اصل داستان به شیوههای بیان متفاوتی دست یافتم.
.2داستان مردان کور و فیل نوعی تناقض روشنگر در رابطه با کشف و بیان است.
بنده قصد دارم شیوهی ساخت این فرضیات در توسعه نظریهی کارآفرینی را بر اساس مقالهی مروری شین و ونکاتارامان تحت عنوان "نوید کارآفرینی به عنوان یک حوزهی پژوهشی" بررسی کنم. بنده از 6 تصمیم مشخصهی لو و مکمیلان به عنوان چارچوبی برای این بحث استفاده خواهم کرد. در مقالهی شین و ونکاتارامان تمامی این تصمیمات مشخصه برای بررسی مسائل کلیدی تعریف شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند. من بر این باورم مقالهی شین و ونکاتارامان سهم نظری قابل توجهی در حوزهی کارآفرینی دارد و تبعات مهم و غیر قابل انکاری نیز برای پژوهشهای کارآفرینی خواهد داشت. این نه تنها حاصل تلاش دو پژوهشگر بسیار بااستعداد، بلکه پژوهشی است که میتواند همچنان نمودی از توانایی یکی از ژورنالهای بزرگ حوزهی کارآفرینی باشد که راه پیشروی این حوزه را روشن میکند. بنده بر این باورم بحث و بررسی مقالهی شین و ونکاتارامان میتواند به ایجاد راهی برای پژوهش کارآفرینی کمک کند و پژوهشگران را قادر سازد در این حوزه تصمیمات آگاهانهای در مورد کارایی سهم پژوهشی خود بگیرند.