1.نخستین مرد جوان با عجله به سمت پهلوی فیل دوید. او دستهایش را باز کرد و پهلوی تخت و وسیع حیوان را لمس کرد. هوا را بو کشید و با خود فکر کرد: "این یک حیوان است، بینی من بویش را احساس میکند، اما این حیوان شبیه به یک دیوار است." او با عجله به سمت شهر برگشت تا این کشف را به مردم شهر اطلاع دهد.لو و مکمیلان نشان دادند مشخصهی هدف شامل بررسی یک هدف ویژه و نیز بزرگتر در پژوهش است. بسیاری از بحث های آن ها در رابطه با هدف، شامل تبیین ویژگیهای کارآفرینی با بررسی تعاریف قبلی کارآفرینی است و هدف زیر را برای پژوهش کارآفرینی ارائه میدهند: "تلاش برای توضیح و تسهیل نقش کسب و کار جدید در پیشبرد روند پیشرفت اقتصادی" آن ها پیشنهاد کردند پژوهش در حوزهی کارآفرینی در صورتی پیشرفت خواهد کرد که مطالعات به صراحت به این هدف کلی علاقمند باشند. شین و ونکاتارامان هدف پژوهشهای کارآفرینی را مشخص نمودند. آن ها حوزهی کارآفرینی را این گونه تعریف کردند: بررسی علمی فرصتهای ایجاد خدمات و کالاهای آینده به چه صورت، توسط چه کسی و با چه اثراتی، کشف، ارزیابی و مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. در نتیجه، این حوزه شامل مطالعهی منابع فرصت، فرآیندهای کشف، ارزیابی و بهرهبرداری از فرصتها و مجموعهای از افرادی است که آن ها را کشف و ارزیابی نموده و از آنها بهرهبرداری میکنند.
پژوهشگران سازمانها اساساً با 3 سؤال پژوهشی در رابطه با کارآفرینی مواجهند:
فرصتهای خلق خدمات و کالاها چرا، چه هنگام و به چه نحو به وجود میآیند.
چرا، چه هنگام و به چه نحو برخی افراد و نه بعضی دیگر، این فرصتها را کشف نموده و از آن ها بهرهبرداری میکنند.
شیوههای متفاوت مورد استفاده برای بهرهبرداری از فرصتهای کارآفرینی، چرا، چه هنگام و به چه نحو با هم تفاوت دارند.
2. دومین مرد نابینا، در حالیکه هوا را بو میکرد، خرطوم فیل را بغل کرد. فیل از این اتفاق تعجب کرده بود و با صدای بلند خرخر کرد. مرد جوان نیز به نوبهی خود تعجب کرد و فریاد زد: " این فیل شبیه مار است، اما به قدری بزرگ است که نفس گرم آن صدای خر و پف میدهد. " او به سمت شهر دوید و داستانش را تعریف کرد.لو و مکمیلان توسعهی نظریه در کارآفرینی را از دو منظر بررسی کردند: انطباق راهبردی و بومشناسی جمعیت. آن ها عنوان نمودند چشمانداز انطباق راهبردی در کارآفرینی بر آزادی افراد در تصمیمگیری شامل شناسایی فرصتها، جمعآوری منابع برای بهرهبرداری از آن فرصتها و راهبردهای دخیل در دنبال کردن آن فرصتها از طریق شرکتها، تمرکز دارد. در مقابل، چشمانداز بومشناسی جمعیت بر عوامل محیطی هم به عنوان پیش نیاز فعالیت شرکت و هم سازوکارهایی برای انتخاب شرکتهای جدید تأکید دارد. شین و ونکاتارامان در عین حال که سهم سایر رشتهها و چشماندازها را به رسمیت میشناسند، بر این باورند حوزهی کارآفرینی که بایستی به عنوان حوزهای منحصربه فرد از علوم اجتماعی، موضوع سودمندی لحاظ شود، باید چارچوبی مفهومی داشته باشد که مجموعهای از پدیدههای تجربی توجیهنشده و پیشبینینشده توسط چارچوبهای مفهومی موجود در سایر حوزهها را تشریح و پیشبینی کند. آنچه در این اظهارنظر نهفته است، این باور است که حوزهی کارآفرینی، نظریهی خود را بسط خواهد داد.
چنین به نظر میرسد که شاهد تغییر در چشماندازهای نظری باشیم، اما به ظاهر، این عمدتاً در قالب سطح تحلیل انجام میگیرد. لو و مکمیلان به دنبال نظریههای مرتبط با سازمانها (انطباق راهبردی) و محیط (بومشناسی جمعیت) هستند، اما شین و ونکاتارامان بر نظریههایی تأکید دارند که به احتمال زیاد رفتار فردی را از دیدگاه اقتصاد تشریح میکنند. بنده تعصبات ذاتی در شین و ونکاتارامان را که نشان میدهد آن ها هیچ چشمانداز نظری مرتبط با درک افراد و فرصتها را لحاظ نکردهاند، درک نمیکنم.
3. سومین مرد جوان، عاج فیل را لمس کرد. او سطح سخت، هموار و تیز عاج را احساس کرد، به صدای خراشیده شدن ماسهها زیر عاج گوش داد و سپس زمانی که فیل عاجش را بلند کرد، توانست نوک تیز آن را احساس کند. با خود فکر کرد: شگفتآور است، فیل مانند یک نیزه، سخت و تیز است، اما مانند حیوانات، بو و صدا دارد. او نیز به سمت شهر دوید.لو و مکمیلان نشان دادند که مشخصهی تمرکز به شناسایی پدیدهی خاصی که بایستی در پژوهش کارآفرینی بررسی شود، مربوط میشود. آن ها پژوهش قبلی در رابطه با شخصیت و بستر اجتماعی کارآفرینان را بررسی نموده و بر اهمیت مطالعهی کارآفرینی به شیوهای چارچوبمحور و فرآیندمحور تأکید دارند. آن چه به صورت تلویحی در دیدگاه آن ها نهفته است، تأکید بر کارآفرین به عنوان محور کارآفرینی است، هرچندکه آنها اذعان نمودند فعالیتهای کارآفرینان نه تنها مبتنی بر مشخصههای خود آن ها، بلکه مبتنی بر تأثیرات فرایندهای سازمانی، محیطی و ایجاد سازمان نیز هست. شین و ونکاتارامان در تعریف این مشخصهی تمرکز برای پژوهشهای کارآفرینی به صراحت بیان میکنند:
ما از جنبههای زیر با این چارچوبها تفاوت داریم:
.1تمرکز ما بر وجود، کشف و بهرهبرداری از فرصتها است.
.2بررسی تأثیر افراد و فرصتها توسط ما، به جای تبعات و پیامدهای زیستمحیطی
.3 لحاظ نمودن چارچوبی گستردهتر از چارچوب ایجاد شرکت
بنده بر این باورم شین و ونکاتارامان در تلاشند پیشنهادات لو و مکمیلان را در تمرکز فرآیندمحور و چارچوبمحور گستردهتر بررسی کنند. من مشخصهی تمرکز در شین و ونکاتارامان را این گونه تفسیر میکنم: نیاز به پژوهشهایی که بایستی فرصتها و افراد و نه صرفاً افراد را به رسمیت بشناسند. بهرهبرداری از فرصتها نیز فرآیندی است که جایگاهی فراتر از ایجاد شرکت دارد. تفاوت اساسی دیدگاه کارآفرینی شین و ونکاتارامان با تمرکز پژوهشهای قبلی کارآفرینی، تأکید بر فرصتها است.
4. چهارمین مرد جوان دستانش را پایین آورد و یکی از پاهای فیل را لمس کرد. او دور تا دور پا را بررسی کرد و در آغوش گرفت و پوست خشن آن را نیز احساس کرد. سپس فیل آن پا را روی زمین کوبید و مرد جوان آن را رها کرد. او با خود فکر کرد: تعجبی ندارد که این فیل دشمنان پادشاه را میترساند، این مانند تنهی درخت یا یک ستون قدرتمند است ولی با این وجود خم میشود، بسیار قوی است و با قدرت زیادی به زمین ضربه میزند. او که خودش هم کمی ترسیده بود به شهر بازگشت.لو و مکمیلان مشاهده نمودند که کارآفرینی در 5 سطح تحلیل اتفاق میافتد: فردی، گروهی، سازمانی، صنعتی و جامعه. آن ها عنوان نمودند بینشهای مهم مرتبط با کارآفرینی را زمانی میتوان کسب نمود که پژوهشگران قادر باشند مطالعات با ماهیت چندسطحی را انجام دهند. ظاهراً شین و ونکاتارامان مشخصهی سطح تحلیل را در استدلالهای خود نگنجانده اند، هرچندکه پژوهشهای آن ها چنین القا میکند که با دیدگاه کارآفرینی با ماهیت چندسطحی سر و کار داشتهاند. در عین حال که بحث آن ها در رابطه با کشف و بهرهبرداری از فرصتها بر استدلالهایی تمرکز دارد که ظاهراً نیازمند اقدامات افراد هستند. اما از طریق شیوههای بهرهبرداری، بینشهای خود را از افراد به شرکتها و مؤسسات بسط دادند.
5. پنجمین مرد جوان دُم فیل را در دست گرفت. او گفت: "نمیدانم این همه هیجان برای چیست. فیل چیزی جز یک تکه طناب پوسیده نیست." سپس دُم را رها کرد و به سمت شهر رفت.لو و مکمیلان عنوان نمودند کارآفرینی فرایندی است که با گذشت زمان اتفاق میافتد و بایستی پژوهشگران تلاش کنند پژوهشهای قاب زمانی را بسط دهند تا بازهی وسیعتر عوامل اثرگذار بر این فرآیند را دربرگیرد. مثالهای آن ها برای قابهای زمانی مورد استفاده در پژوهشهای کارآفرینی، از تمرکز بر روند آغاز کار تا مراحل رشد در سازمانهای رشدیافته را شامل میشود. چنین به نظر میرسد هیچ روش مستقیمی برای نحوهی بررسی قاب زمانی در بستر چارچوب نظری شین و ونکاتارامان وجود نداشته باشد. منفرض میکنم یک قاب زمانی مناسب، ایجاد فرصتها، کشف و بهرهبرداری از آن ها را شامل شود.
6. ششمین مرد جوان خیل عجله داشت و نمیخواست از بقیه جا بماند. او صدای هوایی را که به خاطر حرکت گوشهای فیل ایجاد میشد، شنید و فشار آن را احساس کرد. سپس گوش فیل را گرفت و آن را احساس کرد. خندید و با خود گفت: "این فیل شگفتآور مانند یک پنکهی زنده است." او نیز همانند دیگران، خشنود از نخستین برداشت سریع خود، به سمت شهر برگشت.لو و مکمیلان روشهای زیادی برای پژوهشهای کارآفرینی ارائه نمودند.این ها به استفاده از توسعهی نظریه و آزمودن فرضیه ختم شدند. با توجه به توصیههای قبلی در مورد لزوم وجود رویکردی فرآیندمحور در پژوهشهای کارآفرینی، آن ها مطالعات را بسط دادند. آن ها به عنوان راهی برای آزمودن فرضیه، تلاشهای بیشتر در راستای طراحیهای تجربی را توصیه کردند. شین و ونکاتارامان نشان دادند روشهای متنوع بسیاری برای کاوش در پرسشهای برخاسته از چارچوب آن ها نیاز است. در رابطه با توسعهی نظریه، بنده چنین فرض میکنم روشهای بسیاری برای ایجاد و آزمودن فرضیه، مناسب هستند و مطالعهی کارآفرینی به هیچ روشی وابسته نیست.