فرصت افرینی چیست؟ فرصتآفرینها چه شکلی هستند؟ به جای 2 تا پا 4 پا دارند؟ 2 تا بینی دارند؟ به جای 2 تا چشم 5 تا چشم دارند؟ پاهای بلندتری دارند؟ قد کوتاه تر یا بلندتری دارند؟ راز آفرینش فرصتهاشون چیه؟ فرصت ها را چگونه خلق می کنند؟ راز موفقیتشون را در 2 بخش دیدیم. یکی الگو و یکی باور. فرصتآفرینها این طوری قدم برمی دارند. با الگو بودن و باور قلبی داشتن.
اگر فردی این 2 تا ویژگی را اجرا کند، به عقیده خبرگان فرصتآفرینی جز فرصتآفرینان موثر خواهد بود. چون مشکل ما مشکل اجراست. چه کنیم که اول الگو باشیم؟ یعنی کسانی که فرصتآفرین هستند، به جای اینکه از درون آموزش بگیرند، خودشان الگوی دیگران هستند. خودشون مرجع دیگران هستند. خودشان در نقش منبع الهام دیگران هستند. چیکار کنیم منبع الهام دیگران باشیم؟ رمز فرصت آفرینی کجاست؟
در این قسمت، یک دایره فرصتآفرینی داریم. تفاوت افراد فرصتآفرین و افراد پیرو درون این دایره پنهان شده است. این دایره 3 حلقه داره: چرا، چگونه و چه. با استفاده از چهارچوب مفهومی دایره فرصت آفرینی به بررسی این موضوع می پردازیم که چگونه برخی از اشخاص به فرصتافرینان بزرگ تبدیل می شوند، دستاوردهای بزرگی دارند و کمک می کنند دیگران نیز دستاوردهای بزرگی داشته باشند.
Why چرا
How چگونه
What چه
تفاوت افراد فرصتآفرین در جهت حرکت این دایره است. آدمهای معمولی که 95 تا 99 درصد افراد اجتماع را تشکیل میدهند، از بیرون به داخل می روند. یعنی از چه می روند به چرا. آدمهای فرصتآفرین از داخل به بیرون حرکت می کنند. یعنی از چرا شروع می کنند و به چه می رسند.
دانشجوهای معماری را ببینید. برای انجام پروژههایشان ماکت درست می کنند. چرا؟ چون می خواهند اول را آخر ببینند. می خواهند آینده پروژه را ببینند. آن ها به خوبی واقف هستند که فرصت، لایه لایه است. ممکن است بگویندکه در حال ساخت خانه هستند. سوال بپرسید که خانههایشان چند طبقه است؟ پاسخ دهند: 4 طبقه است. امیدواریم به 40 طبقه هم برسیم و اگر پول داشتیم تا 400 طبقه هم می رویم. امکان ندارد. فرصتها به هیچ وجه این گونه به وجود نمیآیند.
آدمهای فرصتآفرین آینده را میبینند. آینده را می دانند. آن را خلق می کنند. معمارها این موضوع را به خوبی متوجه شده اند. اما گ.یی خیلی از ما این مهم را نادیده می گیریم. از طرف دیگر باید به این مهم توجه داشت که فرصتآفرین ها به یک یار تمام قد نیاز دارند. این یار تمام قد می تواند دانش، علم و یا حتی یک فرد باشد. یاری که همراهشون باشد. برای دیدن و شناسایی فرصتها، نمی توان تیشهای عمل کرد. باید ریشه ای حرکت کرد. همه چیز مال من نه! فرصتآفرین ها همیشه نیم نگاهی به طرف مقابل دارند. بعضی وقت ها افراد فقط جلو می روند و می درّند. فرصتآفرینها همیشه طرف مقابل را می بینند. منافع دیگران را در نظر می گیرند. ما حتی اگر در مذاکرات هم نیم نگاهی به اطراف نداشته باشیم، عملا بازی مهره هایمان را از دست خواهیم داد. یک ضرب المثل آفریقایی می گوید که زمان گرسنگی شیرها که فرا برسد، همه سیر خواهند شد. فرصت آفرینی رابطه مستقیمی با آینده پژوهشی دارد. موضوعات آیندهپژوهی در برگیرنده گونههای ممکن، محتمل و دلخواه برای دگرگونی از حال به آینده هستند. دقیقا همان موضوعی که فرصت آفرینی به دنبال خلق آن است. فرصت آفرینان، به دیگران آموزش نمی دهند؛ آن ها باعث تغییر خود، دیگران و اجتماع اطرافشان می شوند.