۲ روز پیش، و پس از گذشت ۲۳ روز از آغاز «جنبش مهسا امینی»، پزشکی قانونی جمهوری اسلامی ایران، بیانیهای کامل در شرح علت فوت نامبرده ارائه کرد، که در آن ذکر شده بود با بررسیهای کامل و دقیق انجامشده، بیماری زمینهای علت مرگ بوده است. این بیانیه در خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری و تحلیلی شرق، روزنامه آنلاین دنیای اقتصاد، حساب خبرگزاری ایسنا در توییتر و سایت تحلیلی-خبری عصر ایران، منتشر شد و در دسترس عموم مردم قرار گرفت.
هرچند مقالاتی هم وجود داشتند که در مورد این بیانیه و گزارش پزشکی قانونی تردیدهایی را مطرح نمودند و آن را زیر سؤال بردند. از جمله این مقالات میتوان به این موارد، که همگی از «بخش فارسیزبان بنگاه خبرپراکنی بریتانیا (BBC)» هستند اشاره کرد:
همچنین که خود خانواده امینی هم از عدم استفاده از پزشکان معتمد شکایت کرده و بیانیهای مطرح کرده بودند که در سایتهای همشهری آنلاین، خبرگزاری تحلیلی خبرآنلاین و سایت تحلیلی-خبری عصر ایران به صورت کامل قرار گرفته است.
بیانیهای که در ادامه میآید، سخن سالها سرکوب و خفقان است، که حالا پس از حوادث روزهای اخیر، و با امید به آزادی، عشق به زندگی، و ایمان به زنان و مردان ایرانی، و برای ساختن «ایران قوی، آزاد و آباد»، به قلم من، به رشته تحریر در آمده است. بیانیهای که قصد دارد در مقابل پزشکی قانونی و حکومت جمهوری اسلامی ایران بایستد:
بیاعتمادیای که حکومت برای خود در طی سالها انکار اخبار و دستگیری خبرنگاران و برکنار کردن اساتید و رجال سیاسی و به خون کشیدن دانشجویان و دانشآموزان مملکت پدید آورده، موجب حرکت این جمع بزرگ در زیر پرچمی به نام «مهسا امینی» بوده است. چه، حتی اگر این زن، این دختر جوان که در همین خاک و در همین سرزمین سر برافراشته بود، چنین که گفتهاند جان باخته باشد، حال که این سیل خون در خیابانها جاری شده و مثل هر بار، گلوله پاسخ معترضین بوده است، دیگر فایدهای ندارد. [نگاه کنید به: صحیفه امام خمینی: جلد ۵: صفحات ۲۴۴ و ۲۴۵]
وقتی که همیشه اولین پاسخ حکومت، انکار و خدشهدار کردن اخبار و اطلاعرسانی ناقص و سرکوب بوده است، و وقتی همیشه در افکار عمومی، واکنش به اینگونه حوادث «حتما خیانتی در کار است» بوده و هست، این یعنی که حکومت در جایجای تصمیمات خود، بیشمار اشتباه داشته است. این یعنی که آموزش و پرورش مملکت، تحت نظارت همین حکومت، نتوانسته حتی به مقاصد و اهداف خود برسد و مدافعین کافی با دلایل کافی، برای وجود خود ایجاد کند، چه رسد به اینکه به اهداف والای انسانی و عالمانه و عارفانه و آرمانشهری پا گذاشته باشد...
حتی اگر این زن، جان خود را برای مشکلات زمینهای باخته باشد، مردم زاهدان که این روزها خونین بر خاک میافتند، مشکل زمینهای برای مردن با گلولهها نداشتهاند [مطالعه بیشتر: خبرگزاری آناتولی / ایران اینترنشنال / Independent فارسی / BBC News فارسی]. نیکا شاکرمی مشکل زمینهای برای مردن با صورت خرد شده و بدن مورد تجاوز واقع شده و تن افتاده از بام نداشته است [مطالعه بیشتر: نیکا شاکرمی]. دخترانی که به نام «غیرت»، یا آنگونه که ما میشناسیم «بیشرفی» و «پستفطرتی» و «جنایت» و «سرکوب»، سالهاست در این کشور سر بریده میشوند و هیچ رسانه دولتی دم نمیزند، که نکند راه به بیگانه داده شود و عنان اختیار حکومت از کف برود، بیماری و مشکل زمینهای برای مردن پس از جدا شدن سرهاشان نداشتهاند [مطالعه بیشتر: قتل ناموسی در ایران]. این در حالیست که دیدیم که همین حکومت چگونه پرچم خونخواهی را در رسانههایش برای پلیس کشتهشده بالا برد و به سرعت و تنها در ۲۴ ساعت مجرم را دستگیر و مجازات نمود [مطالعه بیشتر: رادیو فردا / تابناک / پیشخوان].
از همان لحظه که حکومتی، جایگاه خود را به خون نگاه میدارد و خون بر زمین میریزد، رو به ویرانی رفته است؛ و از همان لحظه که اسناد را بپوشاند تا در دنیا بوی چرک و خونش پخش نشود، فساد را نمودار کرده است. مگر علی، مالک اشتر را پند نداده بود که از چنین اعمال شنیع و درندهخویی همواره دوری کند؟ [نهجالبلاغه: نامهها: نامه ۵۳: بندهای ۱۶ و ۱۷، و ۲۲۷ تا ۲۳۳]
مسئله این نیست که ایران، آمریکای دیگر بشود. مسئله این نیست که شهوت و برهنگی حکمفرما شود. مسئله این نیست که دنیای غرب آرزو و آرمان ملت شده است. مسئله «آزادی بیان و امکان بروز عقیده مخالف» است. مسئله «خود بودن و خود را نشان دادن» است. مسئله این است که «جامعه حق انتخاب داشته باشد». مسئله این است که «جامعه اشتباهات حاکمیت را بدون سانسور ببیند».
حالا که پردههای رأفت دریده شدهاند و حجاب از روی سالها سرکوب برداشته شده و دنیا همصدا شدهاند، پزشکی قانونی توانسته اخبار و اطلاعات خود را بروز دهد. اما دیدیم که برای فرو ریختن ساختمان متروپل، چگونه ۳روزه توانستند راه ۲هفتهای را برای آزمایش DNA بروند و سریعا اعلام کنند که جسد متعلق به کیست [مطالعه بیشتر: ایسنا / همشهری آنلاین / تابناک / ویدیوی تشخیص جسد توسط برادر متوفی]. اگر چنین توانایی در مملکت هست، گفتن جمله «در این حادثهای که پیش آمد، دختر جوانی درگذشت که دل ما هم سوخت [متن کامل]» تنها آتش به دل سوخته و دردمند مردم انداختن است؛ که این مردم، هیچگاه دلسوزی نخواستهاند و طالب حق خود بودهاند و خواستار نتیجهگیری در راه پیشرفت ایران. این مردم تنها به دنبال «ایران قوی» بودهاند، حال آنکه خود آنها بارها و بارها افسردهشان کردند و دلشان را شکستند و تنشان را بر زمین کوفتند. و این چیست جز حرکت کردن برای نابودی رؤیاهای جوانان و یکی کردن آنها با سیستمی که انتظار دارد انسان، ماشین و رباتی باشد در خدمت خواستههای خودش؟ این چیست جز «ویرانی ایران» به دست همانان که به حرف، و فقط به حرف، خود را حامی «ایران قوی» میدانند؟
که اینان همان خوکصفتان شرابخوارهاند که روزها به نماز جماعت میپردازند و علی را میکشند و در مقابل مردم از خدا طلب بخشش میکنند و مردم خویش به لجنخوارگی وامیدارند و خود جشنهای عظیم میگیرند و غذای رنگین میخورند. که سالهاست دیدهایم آنان که دم از ولنگاری و دروغها و دغلکاریهای غرب و آمریکا میزنند، چگونه فرزندان خود را به همان غرب میفرستند و ارز و بودجه و منابع کشور را در راه غرب به باد میدهند. [مطالعه بیشتر: تابناک / همشهری آنلاین / خبرگزاری آناتولی]
ایران را به یغما بردهاند و با افراط پای ایرانی و مسلمان و کرد و لر و ترک و افغان و... را بستهاند، و حالا که فساد از سرتاسر این نقاب چرکین بیرون زده، خود را مبادی آداب و خبرگزار حقیقتجو نشان میدهند. و باز هم دم از تجزیهطلبانی میزنند که کمین کردهاند تا کشور را به چند دسته تقسیم کنند، حال آنکه بزرگترین تجزیهطلبان همانهایی بودند که کرد و لر و بلوچ و... را در خاک و خون و ویرانی رها کردند [مطالعه بیشتر: خبرگزاری تسنیم / ویدیوی اشکهای دختر زاهدانی برای کمآبی]. چه، امروز شاهدیم که همه ایران یکصدا ایستادهاند و شانهبهشانه هم با این کفار دروغگو که خود را داعیهدار مسلمانی و اتحاد و دوستی میدانند و خون مردم خود را بر زمین میریزند، مبارزه میکنند. میبینیم که امروز ایران، خود سنگر ایران شده است، تا دشمن غاصب را کمر شکسته، به بند بکشد و نه از این خاک، که از تمام جهان بیرون کند. [مطالعه بیشتر: اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران]
خانه از پایبست ویران است و انتظار دارند که با قطع ارتباط مردم با دنیا [مطالعه بیشتر: قطعی اینترنت سراسری ۱۳۹۸ ایران / خبر سراسری / دویچه وله] و اختناق خبری و چند تکه گزینگویه و سخنرانی و دستورهای عجولانه برای سرکوب، همهچیز را جمع کنند. مشخص است که هنوز هم بیان نمیدانند و مشخص است که گفتگو و آدابش را نفهمیدهاند؛ چه، طالب گفتگو، اسلحه زمین میگذارد و دهانْ بسته نگاه میدارد، تا ابتدا ریشه مشکل و خواسته مردم را فهمیده، پاسخ دهد و پاسخ بشنود. و اگر حالا، گفتگو را با اسلحه آغاز کردهاند و شلیک و زد و خورد، باید آماده باشند که در پاسخ، کشور را با خونشان شسته، دروازههای جهنم را از وجود نحسشان سیراب کنند.
۱۶ مهر ۱۴۰۱