آقای مهدی یراحی، خواننده مردمی و انقلابی عصر حاضر ایران، در روز ۳۰ آبان ۱۴۰۱، سرود انقلابی دیگری را پس از «سرود زن» و با نام «سرود زندگی» منتشر، و راه انقلاب را دوباره به صدای خویش مزین و روشن کردند. این سرود، همچون «سرود زن»، انقلابیون را همگام و همدل و یکدل نمود و قدرت را به پاهای ما بازگرداند و هدف انقلاب را بازمعنا کرد. باز باشکوه و استوار خواهیم ایستاد و در همخوانیهای گسترده، پایکوبان، این سرود را به گوش آزادگان ایران خواهیم رساند و نشان خواهیم داد که ایستادهایم تا حقوقی را که سالها پامال ستم شدهاند، بازپس بگیریم.
این سرود روحبخش و قدرتمند، بارها و بارها در خانهها و دلهای ما طنین و شور و شوق، و در مغارههای هراسناک ستمگران و شیاطین لرزه بر جانهای تاریکشان خواهد افکند. ماییم ایستاده، یکپارچه، یکصدا، عاشق و شجاعانه، تا ایران را از ویرانگرانش پس گرفته، اقوام ازیادرفته خود را در آغوش بگیریم و زندگی را در اتحادی بینهایت زیبا و رنگارنگ از سنتهای دیرین کشورمان دوباره معنا بخشیم.
زندگی چیست، جز آفرینش و گردش همآهنگ اجزاء ریز و اشعار دلانگیزی که طبیعت بر جان ما ریخته و میریزد؟ زندگی چهطور ممکن است، در قفسی که نور خورشید بر آن نمیتابد و نسیم در آن راه نمییابد و باران زمینش را نمیشوید؟ زندگی چه میطلبد، جز آزادی برای گشودن دستهای درختان و شکوفا شدن آزادانه غنچهها؟
خونی که در این انقلاب بر زمین ریختهاند، از شهداییست که تن را به خاک سپردهاند و در اندیشه و قلبهای عاشق و آزادیطلب ایران جاودانه جای گرفتهاند. از یاد نخواهیم برد و نخواهیم بخشید. ما ایستادهایم، و ای کاش آنان که چشمبسته سرها و دستها و پاهای ما را میشکنند، نگاهی بر خود اندازند و زنجیرهایی را که آنان را وادار به خشونت و ظلم کردهاند ببینند و خود را آزاد کنند. ما ایستادهایم، و آزادی میطلبیم، برای هر آنکس که زندگی را میفهمد و آزادی را میخواهد و اندیشه را ارزش مینهد.
متن و ترجمه انگلیسی این سرود برآمده از قلب و نشسته بر جان، از Video-Motionی آن که در اینستاگرام، توییتر، یوتوب و ساندکلاد خود آقای یراحی به اشتراک گذاشته شده بود، برداشت شده است. به امید فردای آزاد، همه با هم خواهیم خواند و در خلوت خود زمزمه خواهیم کرد، تا هرگز از یاد نبریم، علتها و قدرت و اندیشهای را که ما را به این حرکت عظیم وا داشت و در این مسیر به گام برداشتن ترغیب کرد. تا هرگز از یاد نبریم مهساها، نیکاها، کیانها و تمام مردان و زنانی را که برای زندگی ما و رهایی ما از بندگی ضحاکهای ماردوش، جان خود را فدا کردند؛ که چگونه مظلومانه، محکوم شدند به آتش قساوت این بیایمانان دروغبنیان.
توجه: بر اساس صحبتی که با خانم مونا برزویی عزیز داشتم، متوجه شدم که ایشان شاعر این ترانه نیستند و از شاعر آن هم اطلاعی ندارند. شایعاتی که در فضای مجازی، اعم از توییتر و تلگرام و اینستاگرام، در این رابطه مطرح شده بودند، هیچیک صحت ندارند و باید صبر کنیم تا خود آقای یراحی، نام شاعر را چند روز بعد ذکر کنند. (درست همانطور که نام خانم برزویی به عنوان شاعر اثر «سرود زن» چند روز پس از انتشار ترانه، مطرح شد و مورد تقدیر و تشکر عموم مردم قرار گرفت.) البته اینکه خانم برزویی در این اثر همکاری نداشتهاند، نه ارزش این اثر را میکاهد و نه جایگاه ایشان را در جامعه و در قلبهای ما متزلزل میکند.
تقديم به زنان و مردان شریف سرزمینم
سخت هراسیدهای از دلِ یکرنگِ ما
شرحِ شجاعت بخوان، از خطِ آهنگِ ما
ای زده چندی به ننگ، تکیه به اورنگِ ما
شیشه در آوردهای، تا شکنی سنگِ ما
به نفرینِ گیرندهی مادران
به فریادِ پاشیده بر آسمان
به خشمِ خروشیده از خاوران
به عصیانِ بِشْکوهِ نسلِ جوان
برون کن سر از زیرِ یوغِ بردگی
بر آور سرودِ زندگی!
رها کُن دل از بغضِ مانده در گلو
تو هم با همه جهان بگو
رها شو، رها شو، زِ قیدِ آرزو
نگه کن، نگه کن، به صبحِ پیشِ رو!
چه مانده از این شب، به جز دو لکّه غم؟!
به شادی بزن، طرح تازهای رقم
بزن پا، بزن پا، به تختِ واژگون!
بِشو دست و صورت به آبشارِ خون
به مهسا، به نیکا، به خشم و خون نگر
به آبانِ از کشته لالهگون نگر
(نگر) به پروانهها، در حصار پیلهها
به آزاده، در بند و حصرِ میلهها
برای شهیدانِ خفته در خفا
آه، برادر مزن، شیشهی خواهر به سنگ
خام مباش و مخور، نانِ حرام از تفنگ
آنچه به خون شستهای، جانِ عزیز من است
گوش کن ای هموطن، بانگِ رَسای زن است
برون کن سر از زیرِ یوغِ بردگی
بر آور سرودِ زندگی!
رها کُن دل از بغضِ مانده در گلو
تو هم با همه جهان بگو
زن، زندگی، آزادی
زن، زندگی، آزادی
زن، زندگی، آزادی
زن، زندگی، آزادی
زن، زندگی، آزادی
زن، زندگی، آزادی
زن، زندگی، آزادی
زن، زندگی، آزادی
You are desperately frightened of our hamonious hearts
Read the account of courage from our song line
Oh, You who have infamously occupied our throne
You've brought glass to break our stones
To the mothers' curse that will haunt you
To the cries splashed in the sky
To the rage erupted from Khavaran
To the glorious rebellion of the young generation
Free your head from the yoke of slavery
Sing the Anthem of Life!
Free your heart from the grudge lingered in your throat
You also recite with the whole world
Free yourself, save yourself from the bondage of desire
Behold, Behold the coming morning!
What is left of this night but two spots of grief?!
Joyfully draw up a novel plan!
Strike the overturned throne!
Wash your hands and face in the waterfall of blood!
Behold Mahsa, Nika, the rage and blood
Behold the Bloodshot Aban, embracing the killed tulips
(Behold) To the butterflies imprisoned in cocoons,
To the free-spirited people behind bars,
For the martyrs buries in secret
Oh, brother don't break your sister's glass with stone
Don't be deluded and don't earn your ill-gotten daily bread by gun
What you've washed with blood is my dear soul companion
Listen, fellow countryman, it is the sonorous voice of the woman
Free your head from the yoke of slavery
Sing the Anthem of Life!
Free your heart from the grudge lingered in your throat
You also recite with the whole world
Woman, Life, Freedom
Woman, Life, Freedom
Woman, Life, Freedom
Woman, Life, Freedom
Woman, Life, Freedom
Woman, Life, Freedom
Woman, Life, Freedom
Woman, Life, Freedom
در صورتی که سرود زن را نشنیدهاید، یا میخواهید آن را بازخوانی کنید، میتوانید به مقاله زیر مراجعه کنید:
متن سرودِ زن اثر مونا برزویی و مهدی یراحی (برای همخوانیهای بیشتر و پرشورتر)