زمانیکه برای نخستینبار پایِ بازی پادشاه صلیبی نشستم، همهچیز توی ذوقم زد. یک بازی بیمنطق و خستهکننده که هیچجای آن درست کار نمیکند. ولی کافی بود کمی تحمل کرده تا منطق پشت آن را درک کنم. آنگاه متوجه شدم با قوانین جدیدی در بازیهای استراتژیک روبرو هستم و اتفاقا روبروشدن با چالشهای آن، باعث شد تا با فضایی هیجانانگیز و لذتبخش روبرو شوم. در ادامه درباره تجربهام از این بازی برای شما نوشتم.
---***----
بازی کریسیدر کینگ یا «پادشاه صلیبی» مجموعه بازی در سبک گرند استراتژی است که شرکت «پارادوکس دولوپمنت» نسخه اول آن را در سال ۲۰۰۴ وارد بازار کرد. و سپس نسخههای دوم و سوم آن نیز به ترتیب در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۲۰ منتشر شدند. من برای نخستینبار با نسخه ۲۰۱۲ آن آشنا شدم و بازی را با پیشفرض ذهنی که از بازیهای استراتژیک داشتم، آغاز کردم.
اگر از طرفداران بازیهای استراتژیک باشید، میدانید منطق و قاعده کلی این بازیها به این شرح است. ما برای پیروزی باید به دنبال جمعآوری منابع، ارتقاء ساختمانها و تربیت نیرو باشیم. بهعبارتی محدودیت ما منابع است و با دسترسی به منابع و نیرویهای مناسب، پیروزی بر حریف قطعی است. اما منطق بازی کریسیدر کینگ، به چنین چیزهایی محدود نمیشود و پیچیدگیهای خاص خودش را دارد.
آغاز بازی با دست خالی
شما بازی را بهعنوان یک فئودال (دوک، کنت، پادشاه یا امپراتور) در قرون وسطی شروع میکنید. در این بازی شما توانایی تربیت هیچ نیرویی را ندارید و تعداد نفراتی که در اختیار دارید به جغرافیای حکومت شما، ارتباطتان با فئودالهای زیر دست و مهارتهای کاراکتر شما محدود است.
زمانیکه شما با یک فرد رابطه خوبی داشته باشید، این فرد نیروهای بیشتری را در اختیار شما میگذارد. این رابطه به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ مانند مذهب یا قومیت شما و فرد مقابل. یا سرزمینهایی که فرد مقابل روی آنها ادعای مالکیت دارد و شما حاکم آن مناطق هستید.
همهچیز به زور نیست
رفتار و تصمیمات شما نیز میتواند باعث تغییر نظر افراد نسبت به شما شود. مثلا اگر یک فرد را بیدلیل زندانی یا اعدام کنید، این باعث میشود زیردستان یا کل خاندان و دوستان آن فرد ناراحت و عصبانی شوند. سپس ممکن است این افراد دسیسه کرده و شما را به قتل برسانند، یا از حکومت خلع کنند. منتها همه چیز به رابطه شما با دیگران خطم نمیشود.
عوامل دیگری همچون پرستیژ، مهارتهای جنگی و دیپلماسی نیز میتواند در تعداد نیروهای شما تاثیر بگذارد. به عنوان مثال اگر شما سطح پرستیژ پایینی داشته باشید و باعث نارضایتی یک گروه شوید، آنها به سرعت میتوانند با افراد دیگر متحد شود و با شما بجنگند. اما هرچه سطح پرستیژتان بالاتر برود، افراد زیردست با سختی بیشتری میتوانند دسیسه کنند یا جنگ براه بیندازند.
فقط به خودتان متکی نباشید
یکی دیگر از عوامل قدرت گرفتن شما ایجاد اتحادهای مستحکم است که میتواند در جنگها، بکارتان بیایند و یا حتی باعث شود که افراد از حمله به شما اجتناب کنند. برای ایجاد اتحاد با همسایگان و یا فئودالهای قوی چند راه وجود دارد؛ سادهترین راه ازدواج است. اما معمولا افراد قدرتمند به سادگی به ازدواج دخترشان با شما یا پسرتان حاضر نمیشوند. مگر اینکه از پرستیژ یا اعتبار خانوادگی بالایی برخوردار باشید که باعث افزایش اعتبار برای خاندان آنها شوید.
در مقابل اگر پادشاه باشید، معمولا همه به ازدواج با دختر شما متمایل هستند که این امر میتواند مشکلاتی را در آینده برایتان ایجاد کند. زمانیکه یک حاکم با دختر شما ازدواج میکند، فرزندان او میتوانند روی سرزمینتان ادعای حاکمیت کنند و در آینده جنگهایی را برای بدست آوردن این سرزمینها بهراه بیندازند. به این صورت متحدان قدیمی شما تبدیل به دشمنانی جدید میشوند و هرچه این افراد قدرتمندتر باشند، مشکل ایجاد شده بزرگتر خواهد بود.
یکی از راهحلهای جلوگیری از این مشکل، ازدواج دختران درون خاندان است. ولی در اینجا نیز بازی مشکلی بزرگ بر سر راه شما قرار میدهد. اگر چند نسل پشت سر هم ازدواج بین دختر عمو و پسر عموها باشد، بیماریهای ژنتیکی در خاندان بروز میکند. بیماریهایی مانند فلج، کند ذهنی، بیماریهای خونی و غیره که باعث ضعیفشدن خاندان در نسلهای بعدی است.
جنگ دلیل میخواهد؛ حتی اگر قدرت اول باشید
بازیهای استراتژیک تمام جنگی مانند «مدیوال» یا «رُم» به راحتی میتوانیم جنگ به راه بیندازیم و با داشتن نیروی بیشتر، شهرهای دشمن را فتح کنیم و جنگ را تا شکست کامل طرف مقابل ادامه دهیم. اما در سری بازیهای کریسیدر کینگ اینگونه نیست.
در بازیهای کریسیدر کینگ برخلاف سایر بازیهای استراتژیک، بیدلیل نمیتوانید جنگی بهراه بیندازید. شما برای شروع یک جنگ به دلیل نیاز دارید؛ این دلیل میتواند سیاسی یا مذهبی باشد. مثل ادعای مالکیت، گسترش دین و غیره.
کلام آخر
در پایان باید بگویم اگر شما در این سالها بازیهای استراتژیک متداولی را بازی کرده باشید، احتمالا در نگاه اول از بازی کریسیدر کینگ خوشتان نخواهد آمد. (همان اتفاقی که برای من افتاد) اما اگر به این بازی فرصت دهید و قلقهایش را یاد بگیرید، حتما دیدگاهتان نسبت به آن تغییر خواهد کرد و به یکی از بازیهایی تبدیل خواهد شد که همواره برای گذراندن اوقات فراغت به سراغ آن خواهید رفت.