محدثه محمدی
محدثه محمدی
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند!

چالش این ماه طاقچه خواندن کتابی مرتبط با فلسفه بود. من که همیشه و در هر مرحله از زندگی‌ام از فلسفه فرار کرده‌ام (متأسفانه استاد بهاء‌الدین خرمشاهی نام خودزندگی‌نامه‌شان را «فرار از فلسفه» گذاشته‌اند؛ وگرنه من از همین نام استفاده می‌کردم!) واقعاً چالش سختی را برای انتخاب کتاب پشت سر گذاشتم. به‌تازگی من هم به کتاب صوتی معتاد شده‌ام و اصرار دارم که برای چالش هر ماه، یک کتاب صوتی انتخاب کنم. چون سال‌ها بود که دلم می‌خواست کتاب «تسلی‌بخشی‌های فلسفه» را یک بار هم که شده بخوانم، به‌سرعت کتاب صوتی آن را با صدای آرمان سلطان‌زاده خریدم. تعریف این گوینده را در این‌جا و آن‌جا شنیده بودم و بدون توجه به نظرات مردم، آن را خریداری کردم. اما بعد از مدتی من هم به همان نظر مردم رسیدم: گوینده در پایان جملات صدایش را پایین می‌آورد و همین موضوع در بسیاری از موارد باعث می‌شود که پایان جمله را متوجه نشوید. به همین دلیل کتاب را نیمه‌کاره رها کردم.

بعد از نیمه‌کاره رها کردن کتاب (احتمالاً بعداً کتاب را از کتابخانه امانت بگیرم) به این فکر کردم که در گذشته کتابی خوانده‌ام که مرا به فلسفه علاقه‌مند کند؟ و فکرم سمت کتاب «هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند» رفت. آن موقعی که خواندن آن کتاب را شروع کردم، به دو نتیجه رسیدم: از کتاب‌های فلسفی‌ای که می‌خواهند چیزی را ثابت کنند، بدم می‌آید. راستش برای من مهم نیست که ما در جهان اختیار داریم یا نه، جوهر و عرض دقیقاً چیست، زندگی معنا دارد یا نه و خیلی سؤالات فلسفی دیگر. و دومین نتیجه این بود که به من به کتاب‌هایی علاقه دارم که به جنبهٔ عملی زندگی مربوط می‌شوند. خلاصه اینکه از نظریه‌پردازی بدم می‌آید و دوست دارم که فلسفه را در زندگی‌ام به مغز ببندم. به نظرم کتاب «هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند» مناسب‌ترین کتاب برای آدمی مثل من بود.

دانیل کلاین (که الان رفتم چک کردم و دیدم ۸۴ سالش است!) دفترچه‌ای مختصر و مفید از دوران جوانی‌اش پیدا می‌کند که زمانی در آن جملات فلسفی موردعلاقه‌اش را یادداشت می‌کرده و نظرات خود را درمورد آن جملات می‌نوشته. آخرین جملهٔ دفترچه‌اش از نیبور است: «هر بار معنای زندگی را فهمیدم عوضش کردند». کلاین تصمیم می‌گیرد برداشت خودش از جملات را در سن 75 سالگی و بعد از سال‌ها تجربه بنویسد. دسته‌بندی جملات هم نوعی معضل به حساب می‌آمده که کلاین در نهایت تصمیم می‌گیرد جملات را براساس میزان تأثیرگذاری‌شان بر زندگی خود بیاورد. او کتابش را با جمله‌ای از اپیکور شروع می‌کند:

«لذت چیزی را که در اختیار داری، با آرزو و میل چیزی که نداری ضایع نکن. به‌ خاطر داشته باش چیزی که اکنون داری، چیزی بوده که زمانی آرزوی داشتنش را داشتی.»

حالا که چند سال از خواندن کتاب می‌گذرد، با خودم فکر می‌کنم که این کتاب باعث شد تا به مفاهیمی بیندیشم که قبلاً هیچ‌وقت به آن‌ها فکر نکرده بودم. برای مثال من هیچ‌وقت به این فکر نکرده بودم که رنج کشیدن خوب است یا بد. همیشه فکر می‌کردم اگر رنج نمی‌کشیدیم، زندگی بهتری داشتیم. ولی بعد از خواندن کتاب، بیشتر به فکر فرورفتم. و راستش هر بار سعی می‌کنم با دوستی راجع‌به این موضوع صحبت کنم و نظر او را هم بدانم. هنوز که هنوز است، توضیحات کلاین در ذیل جمله‌ی دیوید پیرس، ذهنم را به خود مشغول کرده است.

حالا که دوباره به این کتاب برگشته‌ام تا یادداشت چالش این ماه را کامل کنم، می‌بینم که بسیاری از جمله‌ها را هایلایت‌ کرده‌ام و در یادداشت‌های بسیاری عقاید خودم را هم گفته‌ام. انگار این کتاب باعث شده که من کمی به فلسفه‌ورزی روی بیاورم!

اگر بخواهم خلاصه بگویم، کتاب «هر بار که معنی زندگی را فهمیدم، عوضش کردند» یکی از بهترین کتاب‌ها برای شروع فلسفه است. یک فارغ‌التحصیل فلسفه 75 ساله، سخنان فیلسوفان و متفکران محبوبش را در یک کتاب گرد آورده و درباره‌ی موضوعات فلسفی صحبت می‌کند. موضوعاتی که شاید همه‌ی آن‌ها بخواهند به یک سؤال پاسخ دهند: «چگونه می‌توانید بهترین زندگی ممکن را تجربه کنید؟»

https://taaghche.com/book/61580/%D9%87%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%87-%D9%85%D8%B9%D9%86%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D9%81%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AF%D9%85%D8%8C-%D8%B9%D9%88%D8%B6%D8%B4-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%AF-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D8%B1%D8%AF-%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%81%D9%87-%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF
چالش کتابخوانی طاقچهمعنی زندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید