برای چالش این ماه طاقچه اولین کتابی که به ذهنم آمد، کتاب «والدن» بود. بهترین کتاب درمورد زندگی در طبیعت. اما متاسفانه ماه اسفند بهقدری عجیب بود که فرصت نکردم این کتاب را بخوانم. دروغ چرا. حتی فرصت نکردم یک کتاب در ماه اسفند بخوانم. به همین دلیل مجبورم یکی از کتابهایی را معرفی کنم که در ماههای قبل خواندم. کتاب نوجوانی که قرار بود اگر فرصت داشتم آن را معرفی کنم. من هم کتاب «محدودهی مرگ» را انتخاب میکنم. اولین چیزی که در این کتاب توجهم را جلب کرد، پشت جلد آن بود.
وقتی الی زنی آشفتهحال و گریان را کنار رودخانه میبیند که تهدیدکنان میخواهد کتابی را توی آب بیندازد، فکر نمیکند و فقط عمل میکند. او کتاب را از دست زن میقاپد و پا به فرار میگذارد. وقتی شروع میکند به خواندن، کمکم غرق داستان وهمآلود کتاب میشود. داستانی که صدها سال پیش، در مزرعهای اتفاق میافتد و ماجرای یک دختر و دو پسر است که به او علاقهمند هستند. و البته معاملهای عجیب با مرد همیشه خندان. شبحی خبیث که عمیقترین آرزویت را برآورده میکند. آن هم فقط به شرط پرداختن بهایی سنگین.
کتاب «محدودهی مرگ» نوشتهی کاترین آردن است که نشر پرتقال آن را با ترجمهی نگار شجاعی منتشر کرده است. چاپ هفتم این کتاب در سال ۱۴۰۱ منتشر شده است. نام اصلی این کتاب در زبان انگلیسی "small spaces" است. داستان این کتاب درمورد دختری یازده ساله بهنام اُلی است که مادرش را از دست داده است و هنوز پس از یک سال در سوگ مادرش به سر میبرد. او در کلاس ششم دبستان درس میخواند و دختری بسیار باهوش است. ابتدای کتاب را که متوجه شدید. الی در حین خواندن کتابی که از دست آن زن گرفته است، همراه با همکلاسیها و معلمش برای بازدید به مزرعهی درهی مهآلود میرود و آنجاست که الی میفهمد صاحب مزرعه همان خانم گریانی است که کتاب را از او دزدیده است. آن خانم فقط یک جمله به الی میگوید: «شبها از جاهای بزرگ دوری کن. فقط به جاهای کوچک برو.»
درونمایهی داستان بهنوعی شبیه بیشتر کتابهای نوجوان بود. گروهی از نوجوانان برای نجات دوستانشان به ماجراجویی میروند و در این ماجراجویی با مسائل مختلفی روبهرو میشوند. نویسنده در ابتدای کتاب از تکنیک داستان در داستان استفاده کرده و بسیار هم موفق عمل کرده است. خواننده دوست دارد ماجراهای الی را در کنار ماجراهای مزرعه در صد سال پیش دنبال کند و معمای کتاب را حل کند. خواننده منتظر است الی به خواندن کتاب بپردازد و محتوای داستان موازی آشکار شود. تعلیقات و گرههای داستان لحظهبهلحظه بیشتر میشود. هر وقت گرهی از داستان باز میشود گره دیگری ایجاد میشود و خواننده مجبور است داستان را تا به آخر دنبال کند. به همین دلیل این کتاب از آن دسته کتابهایی است که خوانندگان نوجوان میتوانند آن را در یک نشست بخوانند و از خواندن آن لذت ببرند. نویسنده از تکنیک فلشبک یا ارجاع به گذشته استفاده میکند و روابط الی با مادرش را به تصویر میکشد. یکی از سوالات مهم خواننده این است که مرگ مادر الی چگونه است؟توقع میرفت که نویسنده به مرگ مادر الی بیشتر بپردازد اما کمتر به این موضوع اشاره میشود.
شیوهی روایت نویسنده در ابتدای کتاب همراه با توصیفات و صحنهپردازیهای بسیار است. فضای اصلی کتاب در روستایی در ورمانت در فصل پاییز میگذشت. نویسنده سعی دارد در اول کتاب خواننده را با فضای داستان و شخصیتهای کتاب بیشتر آشنا کند. از زمان شروع سفر الی و دوستانش سرعت روایت کتاب روی دور تند میافتد و در زمانیکه الی دوستانش را گم میکند و به پیدا کردن مرد همیشه خندان نزدیک میشود، سرعت روایت کتاب سرعت زیادی میگیرد. پایانبندی کتاب خواننده را راضی میکند اما در ذهن او سوالات زیادی باقی میگذارد. سوالاتی مانند اینکه مرد همیشه خندان کیست و چرا اینگونه رفتار میکند؟نویسنده از قصد این سوالات را بیجواب میگذارد تا با انتشار جلدهای بعدی به این سوالات پاسخ دهد. جلدهای بعدی این کتاب با نامهای « صدای مردگان» و «دریاچهی تاریک» به فارسی ترجمه شده اند.
چالش این ماه طاقچه خواندن کتابی بود که با آن به دل طبیعت سفر کنی. من با این کتاب به روزهای پاییزی یک روستا در ورمانت سفر کردم و با الی و دوستانش در مزرعهی درهی مهآلود همراه شدم تا معمای مرد خندان را حل کنم. ترسناک بودن فضای کتاب، حضور مترسکها و فضای پاییزی کتاب باعث شده است که این کتاب به یکی از کتابهای محبوب هالووین تبدیل شود و بسیاری از نوجوانان در این زمان این کتاب را میخوانند. اگر میخواهید برای نوجوانان فامیل عیدی بگیرید، کتاب «محدودهی مرگ» گزینهی خوبی است. برای خریدن این کتاب روی طاقچه حساب کنید. طاقچه هم نسخهی چاپی کتاب را دارد، هم نسخهی الکترونیکی. حتی میتوانید کتاب را از طاقچه بینهایت بخوانید.