حسین شیبه
حسین شیبه
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

درخت ما

اگر الان بخواهیم انقلاب کنیم چه کار باید کرد؟

انقلاب وقتی میکنیم که اوضاع خیلی بد باشد. یک عده مشغول خرابکاری اند. این خرابکاری در همه جا ریشه دوانده. باید همه این بته های فاسد ریشه کن شود. بعد کل زمین شخم زده شود. بعد از اول یه چیزی بکاریم. بعد هر روز به نهال های تازه مان آب بدهیم. هر لحظه مراقبش باشیم. آفت کش بزنیم. حصار بکشیم. پرنده های خرابکار را از دورش کیش کنیم. سال به سال غصه اش را بخوریم. توی ذهن مان رویای میوه هایش را بسازیم. شب ها خواب سایه اش را ببینیم.

یک بار این کار را کرده ایم. چقدر سخت بود! یادتان هست؟ من که یادم نیست. یعنی اصلا نبودم که یادم باشد. به دنیا که آمدم این نهال بیش از یک دهه بود که از دوست و دشمن و غریبه و آشنا کتک خورده بود، اما همه بزرگترهایی که کاشته بودند و آبش داده بودند، پایش ایستاده بودند. بزرگ بود. اما الان خیلی بزرگتر شده.

کلی هرس کردیم و از شاخه های خشک و آفت زده اش بریدیم. هنوز هم خیلی دارد. خیلی حرص مان می دهد. این درخت را ما نکاشتیم. اما آن قدر بزرگ شده ایم که بتوانیم پی کارش را بگیریم. اگر دعا کنید همین آفتهای مانده را هم می کشیم.

در طول این سالها، تا دلتان بخواهد هم میوه کرمو داده. اما سبد سبد هم میوه تازه داده. کلی از هسته هایش را در خانه های همسایه کاشته ایم. جوانهایش بیرون زده. چند وقت دیگر جنگل می شود. خلاصه اینکه درخت به این خوشگلی انقلاب نمی خواهد اصلاح می خواهد. هرس می خواهد. درد دارد. زحمت دارد. اما از ریشه کندن این عروسک حیف نیست؟

انقلابدهه فجرانقلاب اسلامی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید