متن آیات در سایت تنزیل
ترجمه آیتی: اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از چيزهايى كه چون براى شما آشكار شوند اندوهگينتان مىكنند، مپرسيد. و اگر سؤال از آنها را واگذاريد تا به هنگام نزول قرآن، برايتان آشكار خواهد شد. خدا از آنها عفو كرده است كه آمرزنده و بردبار است.(101)مردمى كه پيش از شما بودند از آن چيزها سؤال كردند و بدان سبب كافر شدند.(102)
تا جایی که ما در جلسه امان متوجه شدیم تفسیرها دو نظر درباره این آیات دارند: بعضی می گویند منظور سوال از چیزهای مخفی مانند زمان مرگ و صحت نسب (پدر من چه کسی بوده است؟) و سرانجام پدران (پدر من در بهشت است یا جهنم؟) و امثال اینهاست. همانطور که می بینید این سوالات با آیه 102 همخوانی ندارد.
بعضی هم گفته اند منظور سوال و جستجو در مورد جزئیات احکام شریعت است که خداوند بیان نکرده. این دسته می گویند خداوند از سر تفضل و رحمت بخشی از احکام را مسکوت گذاشته اما وقتی افراد از آنها سوال کنند گفته خواهد شد و آن افراد بعدا از عمل به احکام سر باز می زنند. به عنوان مثال می گویند یک نفر از حضرت رسول پرسید آیا حج هر سال واجب است یا فقط یک بار. و حضرت این آیه را خواندند.
ما چند سوال داشتیم که نتوانستیم این نظریه را هم بپذیریم:1) اگر شریعت چیزی است که خیر بشر در آن است، چرا باید مسکوت گذاشته شود؟ مثلا اگر برای سلامت روحی انسان مسلمان ضروری است که هر سال به حج رود (همانطور که ضرورت دارد روزی 17 رکعت نماز بخواند) چرا گفته نشود؟ مگر خداوند احکام دشواری مانند جهاد و انفاقهای مداوم را مسکوت گذاشته؟ 2)اگر جزئیات یک حکم اهمیت چندانی ندارد یا قابلیت قانون شدن ندارد یا به هر دلیل دیگری صلاح نیست بیان شود، چرا با پرسش یک فرد بیان می شوند و باعث پیچیده شدن شریعت می گردند؟
نکته دیگری که به ذهنمان رسید این بود که قاعدتا خداوند از ناراحت شدن نابجای کسی ابایی ندارد. اگر کسی عمر خود را صرف چیز اشتباهی کرده و حالا از پیامبر در مورد درستی رفتار خودش سوال کند، قاعدتا جواب این سوال برای او بسیار ناراحت کننده و در عین حال بسیار نجات بخش است.
به هر صورت ما ماندیم و سوالاتمان در مورد این آیه.