حواریون از حضرت مسیح علیه السلام می پرسند آیا رب تو می تواند از آسمان برای ما سفره و غذایی نازل کند؟
سوال از چند جهت عجیب و در واقع بی ادبانه است. اول اینکه می گویند ربک : پروردگار تو. نمی گویند "خدا" یا "پروردگارمان". این شبیه به تعبیری است که بنی اسرائیل در مکالمه با حضرت موسی به کار می بردند (وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَن نَّصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ) دوم اینکه می گویند آیا خدا می تواند ...؟ گویی در توانستن او تردیدی هست. سوم این که از خدا آیه و معجزه جدیدی می خواهند، بعد از اینکه آیات و معجزات بسیار از مسیح علیه السلام دیده بودند. المیزان می گوید منظور آنها از استطاعت، وجود مصلحت است، یعنی آیا خداوند مصلحت می داند که چنین کند؟
بعد از این درخواست حضرت مسیح به آنها می گوید تقوا پیشه کنید اگر مومنید. ظاهرا که این حرف نوعی سرزنش و توبیخ است و آنها هم در جواب عذر می آورند و درخواستشان را توجیه می کنند.
خدا هم می گوید من این مائده را نازل می کنم اما اگر بعد از آن کافر شوید به شکل استثنایی شما را عذاب می کنم.المیزان می گوید دلیل این وعده عذاب شدید این است که اینها گویی از هوس و به بازیچه از خدا معجزه خواسته اند و این کار از مومنین زشت تر است.
به هر حال برای ما این سوال حل نشد که آیا واقعا حواریون تا این حد رشد نایافته بودند؟
آیا ممکن است آنجه که حضرت مسیح می گوید تقوا پیشه کنید، دارد راه نزدیک شدن به خدا و کسب یقین را به آنها یادآوری میکند و هدفش سرزنش آنها نیست؟