یادداشتهای قرآنی من
یادداشتهای قرآنی من
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

سوره مائده - آیه 13

فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ ۙوَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُوا بِهِ...

در آیه 7 سخن از میثاقی بود که مومنین با خدا در هنگام پذیرش دین او بسته اند: إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ

و در آیات بعد از آن (تا آیه 14) اشاره ای به نقض میثاق توسط امتهای پیشین و مومنین به ادیان گذشته است و نتایج نقض میثاق برای آنها.

المیزان می گوید این هشداری است برای مومنین "كسى كه بخواهد واقعا تسليم خداى تعالى باشد بجز اين نمى شود كه به رسولان او ايمان بياورد، و دست از پيروى غير خدا و رسولان او بردارد، دعوى هر كس كه از راه مى رسد و مردم را به اطاعت و خضوع در برابر دستورات خويش مى خواند نپذيرد، در برابر جباران و طاغوتها و غير آنان سر تسليم فرود نياورد، حتى از احبار و رهبان و يا از خاخامها و كشيشها هيچ سخنى را بدون دليل قبول نكند، و خلاصه اينكه بداند كه غير از خداى تعالى و هر كس كه خدا اطاعتش را واجب كرده باشد از احدى نبايد اطاعت كند."

آیه 13 نتایج نقض میثاق بنی اسرائیل را بیان می کند: "به خاطر نقض میثاقشان آنها را لعنت کردیم (لعنت به معنی دور شدن از رحمت خداست) و دلهای آنها را سخت کردیم". تفسیر هدایت می گوید دل اگر میان بیم و امید باشد نرم می گردد. چنین کسی بیم دارد که خداوند نعمتهای موجودش را از او بگیرد و امید دارد که خداوند نقصها و مشکلاتش را برطرف کند. به نظرم قرار گرفتن در معرض انذارها و تبشیرهای ادیان و نادیده گرفتن آنها باعث سخت شدن قلب آدمی می شود.

آنها کلمات خدا را از جای درست آن منحرف می کنند.

المیزان می گوید که تحریف بخشی از دین باعث می شود بخشهای دیگر هم فاسد شود: "آرى دين احكامى غير مربوط به هم نيست ، مجموعه اى از معارف و احكامى است كه همه به هم ارتباط دارند، بطورى كه اگر بعضى از آنها فاسد شود فساد آن بعض باقيمانده را هم فاسد مى كند" به عنوان مثال بسیاری از دستورات و اعمال مستحبی در دین توصیه شده که در کنار اعمال اساسی دین (مانند پرستش خدا به یگانگی، توجه به انسانهای دیگر و درد و رنجهاشان) معنی پیدا می کنند وگرنه برای کسی که اساس دین را نادیده گرفته این اعمال چه فایده ای می تواند داشته باشد؟

چه کسانی چنین کاری می کنند؟ چه کسانی توانایی انجام چنین کاری را دارند؟ عوام به اندازه و توان خود و علما هم به اندازه و توان خود کلمات خدا را تحریف می کنند.

علما چرا چنین کاری می کنند؟ لاجرم به خاطر منافع دنیوی که از تحریف و تغییر دین بدست می آورند. فکر می کنم این منافع حداقل در سه قسمت هستند: منافعی که از طرف حکومتها و فرادستان تامین می شود، منافعی که از طرف مردم و مریدان بدست می آید و منافعی که با توجیه زشتکاریها و گناهان حاصل می گردد.

به همین دلیل در تمام طول تاریخ هرجا که دین برای مردم اهمیتی داشته، حکومتها علمایی را در اطراف خود داشته اند تا تباهکاریهای آنها را توجیه کنند. این علما با مخفی کردن بخشهایی از دین و با منحرف کردن بخشهایی از جایگاه اصلی آن، دین خدا را تبدیل به چیزی در راستای منافع فرادستان می کنند: ظلمهای بزرگ را نادیده می گیرند و متدینین را سرگرم مشکلات کوچکتر می کنند، فساد را عادی و همه جایی جلوه می دهند و معترضان به فساد فرادستان را خارج از دین می خوانند. سخن گفتن بر خلاف منافع حاکمان، تفرقه افکنی می شود و حقیقت جویی فتنه ...

به همین ترتیب وقتی مردم، به جای دین حقیقی خداوند، دینی تحریف شده را بپسندند، حتما علمایی پیدا می شوند که آن دین را به مردم عرضه کنند: دینی که در آن انصاف و راستگویی اهمیت کمتری دارد از مناسک و ظواهر دین، دینی که نفرت و کینه مردمان را در دل داشتن گناهی جزئی است اما شراب و قمار کبائری نابخشودنی، دینی که رنج دیگران به ما ربطی ندارد، دینی که آخرت ما مستقل از وضعیت جامعه ماست، دینی که تکالیف مالی و مادی چندانی بر ما بار نمی کند ...



قرآنعلما
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید