وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِم مِّن رَّبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم ۚ مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ ۖ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ ﴿٦٦﴾
و اگر آنان تورات و انجیل و سایر کتابهای آسمانی و احکامی را که از جانب پروردگارشان بر آنان فروفرستاده شده است برپا میداشتند، قطعاً از فراز سرشان و از زیر پاهایشان (از آسمان و زمین) بهرههای فراوان میبردند. البته برخی از آنان معتدل اند (تسلیم خدایند و بر دین پایدار) ولی بسیاری از آنان کارهایی که انجام میدهند نارواست.
المیزان می گوید اقامه تورات و انجیل به معنای اجرای احکام و پذیرش عقاید آنهاست. و عبارت "و ما انزل الیهم من ربهم" منظور کتابهای آسمانی دیگری است - مانند مزامیر داود - که در بر امتهای پیشین نازل شده است.
المیزان می گوید ما انزل الیهم منظور قرآن نیست چون قرآن ناسخ آن کتابهاست و اقامه ناسخ و منسوخ با هم ممکن نیست. منظور از اقامه تورات و انجیل هم منظور آن عباراتی که به اسلام اشاره می کند نیست. چون این موضوع با فعل اقامه همخوانی ندارد.
حالا برای ما این سوال مطرح می شود که آیا اگر یهودیان و مسیحیان عصر نزول قرآن که در کنار پیامبر میزیستند به تورات و انجیل عمل می کردند خداوند نعمتهایش را از زمین و آسمان بر آنها نازل میکرد؟
و رفتار گروهی از آنها را تایید کرده و گفته اکثر آنها بدعمل هستند (یعنی اقلیتی نیک کردار هستند) و گروهی مقتصد؟ یعنی آن گروه اندک - با وجود اینکه یهودی و مسیحی هستند - تایید شده اند؟
ظاهرا که اینطور است.
البته به هر حال شریعت اسلام بهتر و رساننده تر از شرایع پیشین است وگرنه دلیلی نداشت که خداوند شریعت جدیدی نازل کند.