سال 1400 بعد از اعلام گزارش سالانهی ویرگول، در لینکدین از این کسب و کار تشکر و برای اون آرزوی موفقیت کردم. بخشی از این آرزو، عدم ابتلا به «انحصارگرایی» و «زیر پای گذاشتن حقوق کاربران و مشتریان» بود.
این روزها اما ویرگول همان مسیری رو طی کرده که پیشتر، بیشتر کسب و کارهای خرد و کلان داخلی طی کردند. مسیری که ظاهرا در این شعر زیر روح اون رو میشه دید:
تا پول داری رفیقتم، قربون بند کیفتم!
در ویرگول، جای «پول» و «بند کیف» میتوان «فعالیت نویسندگان» رو در نظر گرفت؛ تنها سرمایه حقیقی کسب و کارهای تولید و انتشار محتوا. و حالا که ویرگول به شکلی خر خودش رو از پل گذرونده و با کمک همین نویسندگان اسم و رسمی به هم زده، همون آفت «انحصارگرایی» این کسب و کار رو به انسداد و حذف رگباری محتواها مشغول کرده.
خیلی پیشتر وقتی که قصد داشتم برای یک پست خودم محتوای صوتی به پست اضافه کنم، دچار مشکل شدم. اون محتوای صوتی یک آهنگ بیکلام خارجی بود. دو سه بار تلاش کردم تا محتوای صوتی به پست اضافه بشه اما هر بار پاک میشد. به خاطر رابط کاربری(UI) نه چندان جالب ویرگول فکر میکردم مشکل از سمت من هست که مراحل رو به درستی انجام ندادم. اما بعد ویرگول در ایمیلی این طور توضیح داد:
در این مورد، حق با ویرگول بود. اما سوالی که از تیم ویرگول دارم دقیقا همین هست:
آیا صرف بسندهکردن به «خلاف قوانین سایت» بودن یک متن، میتونه به کاربر کمک کنه تا مشکل متن خودش رو بفهمه و دفعات بعد از تکرارش جلوگیری کنه؟
اخیرا متنهای برخی از نویسندگان فعال در ویرگول، حذف شدند(این موضوع پیشتر هم بوده و متاسفانه از اون زمان تا به امروز پیشرفتی در پاسخدهی ویرگول دیده نشده). حساب کاربری بعضی کاربران هم کاملا و به طور دائمی مسدود شده. آیا توضیحی بیش از «خلاف قانون عملکردن» به این دوستان داده شده؟ فرضا اگر فرد از قوانین سایت تخطی کرده باشه، آيا نباید تفهیمش کرد که فعالیتش دقیقا مغایر با کدام یک از قوانین سایت بوده(تا لااقل کاربر مشکل رو فهمیده باشه تا تکرارش نکنه).
در تجربهی خودم که بالاتر توضیحش داده شد، اگر ویرگول به گفتن «دوست عزیز، متن شما به دلیل مغایرت با قوانین سایت، از حالت انتشار خارج گردید.» بسنده میکرد، حقیقتا نمیتونستم بفهمم که دقیقا از کدوم قانون عدول کردم!
توضیحات تکخطی ویرگول در حذف و انسداد متن و حسابهای کاربری نویسندگان، تبدیل به نوعی رفع تکلیف و توجیه صرف شده. جدای از اینکه این توضیحات و این اعمال قانونها، قانعکننده نیستند، خود ویرگول هم میتونست با ارائه توضیحات دقیق و جزئی، خودش رو درگیر این کلیگوییها و مکاتبات نکنه. اما متاسفانه و به قول شاعر، ویرگول «عِرض خود میبرد و زحمت ما میدارد»!
این نکته کمی فراتر از مشکلات اخیر هست.
مدتهاست که به ویرگول این نقد منصفانه و صحیح وارد شده که چرا دربارهی نحوه انتخاب پستهای منتخب هیچ توضیح درستی ارائه نمیده. مطمئنا متوجه «محرمانگی علمی و فنی» هستیم و از ویرگول هم نخواستیم جزئیات الگوریتم توصیهگر یا معماری موتور جستجوی سایتش رو تمام و کمال منتشر کنه!
با این حال این سوال پیش میاد که:
پست یکی از دوستان اخیرا در بخش پستهای منتخب قرار گرفت و بعد از مدتی، همون پست به خاطر مغایرت با قوانین سایت از حالت انتشار خارج شد!
آیا اصلا الگوریتمی در کار هست؟ و جزئیتر از اون، آیا اصلا اون پشت صحنه مشخص هست که ویرگول دقیقا داره چه کار میکنه؟!
عملکرد ضعیف ویرگول در چنین مواردی و البته به دلایلی فرامتنی، به ما این اطمینان رو میده که حتما یک اپراتور انسانی در چنین تصمیماتی دخالت داره. از جهاتی قابل درک هست اما آیا فکر کردید که چه قدر این مثال بالاتر یاد شده میتونه از بیرون و از دید کاربران، مضحک و مسخره به نظر برسه؟! ویرگول آیا اصلا به اعتبار خودش پیش نویسندگانش فکر کرده؟
دوستان تیم ویرگول، اگر قصد دارید به یک سری ارزشها در فضای کسب و کار پایبند نباشید، بعضی از ادعاهایی که اخیرا در این پست اینستاگرامتون کردید رو هم از این بیانیه حذف کنید.
ابوالفضل بیهقی در بخشی از اثر سترگ خودش این طور نوشت:
این است علی(امیر علی قریب، از بزرگان هم عصر بیهقی) و روزگارش و قومش که به پایان آمد و احمق کسی باشد که دل در این گیتی غدار و فریفتگار ببندد و نعمت و جاه و ولایت او را به هیچ چیز شمرد.
با اتفاقاتی که در چند سال اخیر بر سر فضای مجازی، اینترنت(بخوانید فیلترنت یا صیاهنت!) و کسب و کارهای داخلی پیش آمد، اهمیت و ارزش کاربران بیش از پیش ثابت شده. احمق کسی که دل به چنین شرایطی بسته و ارزش کسب و کارش رو به قوانین گره زده نه کاربرانش!
برای فهمیدن اینکه ویرگول یک کپی نسبتا خوب از وبسایت medium هست، چند دقیقه کارکردن با ادیتورش کافی بود. با این حال باید درک کرد که اگر انحصارگرایی نبود، خیلی از کسب و کارهای داخلی قافیه را به رقبای خارجی میباختند. در چنین شرایطی انتظار «انحصارگرا» نبودن از کسب و کارهای داخلی، خوشبینانه و سادهلوحانه به نظر میرسه!
مطمئنا کسب و کارهای داخلی به خاطر فشاری که از طرف نهادهای قانونی بهشون وارد میشه، قابل درک و همذاتپنداری هستند(ماجرایی که برای دیوار و مدیریتش پیش اومد گواهی بر این قضیهست)، اما متاسفانه این وضعیت شبیه داستانک زیر شده:
زن و شوهری در یک خیابان تاریک به چند تن از اراذل و اوباش برخوردند. اراذل گفتند در صورتی این زوج رو رها میکنند که زن برای حضرات اراذل برقصه! زن ناچارا و برای نجات خودش و همسرش رقصید و اراذل هم زوج رو رها کردند. بعد از این ماجرا مرد با دلخوری به همسرش گفت: «درک میکنم که به خاطر زندهموندن این کار رو کردی، ولی میتونستی صرفا یک دستی بالا پایین کنی و یک چرخی بزنی، نه اینکه خوشرقصی کنی!»
پس اگر مجبورید(و ما هم میدونیم که مجبورید!)، حداقل خوشرقصی نکنید!
ادامه حیات در ویرگول، منوط به بازگشت نویسندگان و پاسخدهی قانعکننده ویرگول خواهد بود. گفتنی هست که دیگر شبکههای اجتماعی (مثل لینکدین و اینستاگرام) شامل قوانین ویرگول نیستند و در صورتی که ویرگول به انحصارگرایی خودش ادامه بده، باید بدنامی این صفت رو هم به جان بخره.
پ.ن: این پست نه دچار خودکشی خواهد شد، نه میل به پرش از ارتفاع داره، نه سابقه بیماری زمینهای داره، و نه کار خودشونه! اگر شهید شد، پیدا کنید شهیدکننده را!
پ.ن: عنوان پست از این ویرگولنوشت وام گرفته شده.