همه ی ما یه سری دوست و رفیق دور و برِ خودمون داریم که احتمالا براشون یه درجه بندی یا سطح بندی هم تو ذهن خودمون داریم ؛ مثلا دوستای صمیمی ای که همیشه با همیم یا دردودل و رازهامون رو بهشون میگیم ؛ دوستای کاریمون که تو حوزه کاری با هم تعاملاتی داریم و یا دوستایی که خیلی بهمون نزدیک نیستن اما هرزگاهی با هم تفریح میکنیم یا اگر کاری داشته باشیم با هم در اون حوزه تعامل میکنیم.
اینکه میگم تو ذهنمون یه درجه بندی برای دوستانمون داریم به این خاطر هست که من فکر میکنم آدما خیلی با هم متفاوتن و دوستِ واقعی واقعی برای هرکس ممکنه خیلی کم یاب باشه اما این باعث نمیشه که با هیچ کس ارتباط دوستی نداشته باشیم چون دوستِ واقعی کمه ؛ هر کس که با شما تعامل داره ، بهتون کمک میکنه و یا با صحبت کردن اطلاعاتی رو بهتون منتقل میکنه میتونه یک دوست برای شما باشه ؛ اما در یک سطح و درجه ای از دوستی در ذهن شما، که شاید خودش هم ندونه!
اصولا ارتباطات باعث پیشرفت میشه و شما برای اینکه خودتون رو ارتقا بدید و بیشتر پیشرفت کنید ، باید بیشتر ارتباطات بگیرید ؛ ولو به اندازه یک گفتگوی بیست دقیقه ای با صرف هزینه دو فنجان قهوه :)
بحث ارتباطات خیلی گستردست که شاید بعدا بیشتر در رابطه باهاش بنویسم ، اما چیزی که اینجا میخوام درموردش صحبت کنم در رابطه با ارتباطات بین المللی هست ؛ ارتباطات بین المللی نه به معنای یک ارتباط رسمی با یه گروه ، سازمان یا شرکت ؛ بلکه به معنای یک دوستی نسبتا صمیمی با یک شخص در یک نقطه از جهان!
آدما تو نقاط مختلفِ دنیا ذهنیات متفاوتی با همدیگه دارن ، در روزمره خودشون چیزایی رو میبینند که شما نمیبینید ؛ اطلاعاتی دارن که میتونن بهتون انتقال بدن ، این اطلاعات رو شاید به هیچ روش دیگه ای نمیتونستید دریافت کنید و این خیلی خوبه ؛ و همچنین بالعکس یعنی شما هم میتونید به اونها کمک کنید که از جامعه خودشون یک قدم جلوتر بیوفتند ، فکرِ روشن تری داشته باشن و بهتر به اهدافشون برسن.
با یک خانم روسی اهلِ مسکو آشنا شدم، در حال یادگیری و تمرین گرافیک بود و علاقه به طراحی رابط کاربری وب سایت داشت، چون من طراح وب هستم و میتونم خروجی یک گرافیست رو به کُد تبدیل کنم مشورت ها و تعاملاتی در این حوزه با من داشت. در رابطه با نحوه فعالیت فریلنسری در ایران و روسیه صحبت کردیم و همچنین کار در کوورکینگ اسپیس ها. من هم در میان این گفتگوها، سعی کردم کمی از طراحی وب سایت در روسیه بیشتر بدونم که شاید به فعالیت کاریم در ایران کمک کنه.
در مصر با شخصی از اهل سنت آشنا شدم که تمایل به یادگیری فارسی داشت ، من هم در ازای آموزش فارسی، ازش عربی یاد میگرفتم. دین یکسان و مذهب متفاوتمون باعث شد کمی هم در این حوزه ها با هم صحبت کنیم، با اینکه بعنوان یک مسلمان میخواست ابراز کنه که نوه ی پیامبر رو میشناسه ، با کمی گفتگو مشخص شد اطلاعات خیلی اندکی در رابطه با حضرت سیدالشهدا (ع) داره. وقتی فهمید در راهپیمایی باشکوه اربعین حضور داشتم با شوق و ذوق ازم خواست در رابطه با اربعین براش صحبت کنم و عکس هایی که گرفتم رو براش بفرستم. حالا هم قرار هست در رابطه با عاشورا و امام حسین علیه السلام اطلاعات بیشتر و موثقی رو از من بگیره.
دوستی ها و ارتباطات دیگه ای هم در کشورهای مختلف برقرار کردم که برام خیلی مفید بوده...
دوستی با هر شخص در هر نقطه ای از دنیا، میتونه دربِ دنیای جدیدی رو برای شما باز کنه. دنیایی که توش میتونید زبان مردمان مختلف رو یاد بگیرید ، تو حوزه کاریتون اطلاعات بیشتر و به روزتری رو دریافت کنید ؛ ایده های نابی به ذهنتون خطور کنه ؛ به معنای واقعی روشن فکر بشین و همچنین با تفکرات ، عقاید و فرهنگ انسان های دیگه آشنا بشین و خودِ واقعیتون ( کشورتون ، دینتون ، مردمتون ) رو بهشون صادقانه معرفی کنید.
شما هم دوستی هایی از این نوع داشتید؟ اگر داشتید بازخورد ها و تاثیرات مثبتی که براتون داشته رو اینجا بنویسید :)
