در باب معنای زندگی
قبل از اینکه به معنای زندگی بپردازم می خواستم یک تحقیق جامعی راجع به شادی نشان بدهم. البته منظور از شادی واژه pleasure هست نه joy
Joy به معنای خوشی یعنی ارضا خواسته و هوس که مستلزم فعالیت نیست مثل لذت شهر بازی،روابط جنسی بدون صمیمیت ،کشیدن مواد مخدر و.... که زودگذر هست و غیر ماندگار.
Pleasure به معنای لذت و شوقی که همراه با کارها هست تلقی میشود، مثل لذت داشتن نوه ،رابطه جنسی همراه با صمیمیت که لذت پایدار تشکیل میدهد و زود گذر نیست.
این نکته حائز اهمیت است که شادی امروزه به یک هدف تعریف شده و سرمایه داری به دنبال تعریف معنا از طریق شادی هست در حالی که ما نمیتونیم تنها دنبال شادی بریم. غم و ناراحتی برای زندگی لازم هست.بقای ما تحت تاثیر غم بوده است.از دیدگاه تکاملی نیز به حس های منفی نیاز داریم.
یکی از پازل های زندگی دیدگاه ما به پدیده لذت هست : اگر همیشه دنبال شادی هستم هیچ وقت بهش نمیرسیم. شادی برای کسانی به ارمغان میاد که دنبالش نیستند ما باید بپذیریم زندگی رو با تمام حس هاش. حتی روزاهایی ممکنه هیچ کاری نکنیم و ناراحت باشیم باید بپذیریم . این پذیرش در ایجاد زندگی معنادار برای ما نقش داره.
این تحقیق توسط موسسه Brooking institute انجام شده و برخی عوامل خوش حال کننده در سنین مختلف را نشان میدهد.
تحقیق دیگر مربوط به تحقیق 75 ساله هاروارد می باشد که مهمترین عامل معنا دهنده زندگی و عامل شادی را دوستی میداند.
خب برسیم به معنا .معنا شاید یک بحث لاکچری جدید برای دنیای مدرن است و 100 سال پیش شاید کمتر کسی به این موضوع فکر میکرد.یافتن معنای زندگی نسبت به مباحث دیگر کمی دشوار تر است . به همین خاطر من نه به طور مستقیم معنای زندگی را معرفی خواهم کرد ،بلکه نشانه ها وسوال ها و معناسازهایی که به ما کمک میکنند تا ما خودمان معنای زندگیمان را پیدا کنیم معرفی خواهم کرد تا راه برای قرار گرفتن در مسیر معنای زندگی پیدا کنیم البته این امر یکشبه نمی شود و کلی رنج و سختی دارد و باید در طی زمان به جواب سوال ها برسیم.
اگه به شما بگن شما مسئول نجات جهان هستید چه کاری برای نجات جهان انجام میدهید؟ مثلا رسیدیگی به محیط زیست . یکی میگه من آموزش و آگاهی به همه رو انجام میدم. یکی میگه من روی سلامت جسمی انسان ها کار میکنم.اون چیزی که ارزش به حساب میاد میتونه به زندگیت معنا بده جواب به این سوال.
در این مقاله 4 مورد زیر مورد بررسی قرار میگیرد.
1- معنا دقیقا چیست؟
2- می شود به معنا هم فکر کرد. نباید از کنارش گذشت
3- نظر بزرگان درباره معنا
4- کجا دنبال معنا بگردیم.
معنا با انگیزه متفاوت است وقتی معنا در زندگی ورود میکند خیلی از بی انگیزگی ها و بی حوصلگی ها در زندگی انسان از بین میرود. به این معنی نیست که همیشه در بالاترین انگیزه باشیم ، چون انگیزه به هورمون ها و حال 1 ساعت پیش ما ارتباط دارد ونوسان زیادی دارد. پس بهتر است یک تکیه گاه محکمی داشته باشیم.
این نکته حائز اهمیت است اگر هویت و کاراکتر ما بر مبنای چیزی که فانی هست بذاریم اشتباه کرده ایم. معنا از بین رفتنی نیست بنابراین چیزهایی که فانی هستند نباید معنای زندگی باشند چون اگر از بین بروند بعدش دچار پوچی خواهیم شد. برمبنای اونا نباید زندگی کرد و دل نباید بست ،مثل فرزند .
این سوال در ابتدا میتواند کمک کند چه چیزهایی را حاضرید از اساس و پایه زندگیتون حذف کنید و باز به زندگیتون ادامه بدید؟ هویتتون روی چی میذارید؟ میتونه در یافتن معنای زندگی به ما کمک کنه.
برای یافتن معنا چند نشانه ای که به ما کمک خواهند کرد تا معنا را پیدا کنیم معرفی خواهم کرد .
1-Pain and suffering 2-sacrifice 3-flow 4-failure 5-death- 6-sadness- 7- no to what important things?
8-صبح و عصر زندگی-9-انجام کار برای خود آن کار(امر کارآمد و ناکارآمد ) 10-خدا
11- خوبی 12–شرافت13 -عهد-14-حقیقت15 –عشق16 –آزادی17 -مسیولیت 18 –بخشودن
19-اعتماد20-دوستی 21-هنر
Oswald hanfling فیلسوف بریتانیایی در کتاب خود به اسم "در جست و جوی معنا" که نشر کرگردن چاپ کرده است، موضوع یک مهمانی را مطرح میکند برای ورود به بحث معنای زندگی، که خیلی جالب می باشد. فرض کنید در یک مهمانی هستید همه چیز عالی هست ؛ غذا دلپذیر، مهمانان شیک و تمیز نشسته اند و شما حس خوبی دارید شب آخر هفته و موضوعی نیست شمارا ناراحت کنه رو تصور کنید، که در این حین یک نفر به شما ناسزا میگوید و مورد پرخاش قرار میدهد .اینجاست که شما با خودتان میگویید من در این مهمانی چه کار میکنم. آبرویم رفته است و به من بی احترامی شده. در این شرایط چه میکنید؟
هنفلینگ میگوید این اتفاق درزندگی هم اتفاق میفتد ممکن است شما در اوج خوشحالی ، عزیزی را از دست دهید ، تصادف کنید و صدمه شدیدی ببینید و... به این سوال فکر کنید؟ کجای زندگی تون بوده که به معنای زندگی فکر کردید؟ کجای زندگیتون بوده که ریتم زندگیتون به هم ریخته و براتون سوال شده ؟ بیمارستان ؟ شکست؟
مارک منسون در کتاب life purpose میگه تهش که از دنیا رفته باشم میخواهم چی کار کرده باشم؟
مارتین هایدگر فیلیوف آلمانی راه حل خوب برای معنا میده نویسنده کتاب "هستی و زمان "که به آرای فلاسفه کتاب بسیار عالی میباشد.
بیان میکنه که فکر کردن راجع به معنا بدون تفکر به مرگ نمیشود. اگر دنبال معنای زندگی هستی باید به مرگ فکر کنی. مرگ اندیشی چیزی نیست که مخصوص دین باشه ، یعنی دین بیاد تایید کنه به یاد مرگ باش ، بیشتر راجع بهش فکر کن.درتمام مکاتب فلسفی توصیه به فکر کردن درباره مرگ شده .
ویکتور فرانکل بنیان گذار مکتب معنادرمانی میگه خیلیا میومدن پیش من میگفتن زندگیمون معنایی نداره ، فرانکل میگه چرا خودکشی نمیکنی؟ میگفتن به خاطر خانوادم ،کارم خیلی دوست دارم ، اون موقع در جواب طرف میگه از این میتونی به معنای زندگیت برسید.
سوال مهم
چرا خودکشی نمیکنی؟ اونروزی که میمیرم میخوام چه کارهایی کرده باشم ودرحال مرگ باشم. این ها را حتما بر روی کاغذ بنویسید.
اگه کاری که هر روز میکنی تو رو یک قدم به مرگ نزدیک تر کنه ، چه چیزی اجازی میدی تو رو بکشه؟
هر نفس مارار به مرگ نزدیکتر میکند چه کارایی در طول روز انجام میدهید که اگر بهتون بگن این کارا شما رو داره به سمت مرگ ببره شما حس خوبی پیدا میکنید میگید اشکال نداره بذار ببرد.
پس یک چیزی که در بحث رسیدن به معنا علاوه بر مرگ هست بحث sacrifice . حاضری چه چیز هایی رو تو زندگیت قربانی کنی و به ازاش به چه چیزهایی میخوای به دست بیاوری؟ بفهمی یک قدم نزدیک تر میشه به یافتن معنا.ما بدون قربانی کردن به معنا و ارزش توی زندگی نمیرسیم.
حاضری به خاطر رسیدن به چه چیزی درد تحمل کنی؟ برای خودت بنویس؟
ما اشتباها فکر میکنیم که احساسات خوب به ما معنا میده همش دنبال احساس خوبی هستیم. حاضری چه احساس بدی رو تحمل کنی تا در برابرش به احساس خوب برسی.
به ما اشتباه آموزش داده شده کیفیت زندگیمون بر اساس تجارب خوبمون یا حال خوبمون بسنجیم ولی کیفیت زندگیمون بر اساس تجارب منفیمون و واکنش ما به اوون شرایط سنجیده میشه مثلا یکی عزیزی از دست بده چه واکنشی انجام میده نوع واکنش نشون دهنده کیفیت زندگی اون فرد هست.
برای چه چیزی حاضرید درد تحمل کنید ؟ کجا حاضرید مقاومت کنید؟ چه رنجی رو تحمل کنید؟ به خاطر چه چیزی رنج تحمل کنید و اینکه چه رنجی رو تحمل بکنید؟ مثلا من به خاطر پزشک شدن حاضرم 7 سال بی خوابی و رنج و تحمل کنم.
به خاطر جه ارزش هایی چه رنج هایی تحمل کنیم؟ مثلا حقیقت یابی ، مادرشدن ، صداقت و...
برگردید به 8 سالگیتون بعد خود الانتون رو ببینید چه ویژگی الانوتون هست که 8سالگیتونوو به گریه میندازه یعنی نمیخواستید به اینجا برسید و بین خود حال و آینده ارتباط برقرار کنید. الانتون با خود آیندهتون 50-60 سالگی میتونید ارتباط بر قرار کنید چه چیزی دوست دارید بذارید و برید اگر بین حال و آینده خودتون نتونید ارتباط و تصویر معناداری پیدا نکنید احتمال اینکه در بی معنایی بیفتید زیاد است.
یه سوال از خودتون بپرسید چند سال دیگه چه ارتباط معناداری با الانتون دارید، تصویر سازی کنید.
اگر کسی به 20 سال بعدش فکر کنه راحت تر معنای زندگیو پیدا میکنه مثل شرکت بیمه که عکس 30 سال بعد افراد رو میذاشت و با این کار موجب شد که افراد 2 برابر بیمه میخردیدن Future self –present self))
-اگر میدونستی که قراره یک سال دیگر بمیری دوست داری چه کاری انجام داده باشی و چه کاری انجام میدادی و دوست داری چجوری ازت یاد بشه.(توی فرصت های بحرانی چی برات ارزشمند تره)
چه کاری هست که وقتی پاش میشنیدید یادتون میره که غذا بخورید یا برید دستشویی!
چه کاری هست که توش غرق میشید. اون معنا نیست ولی میتونه یکی از زیر مجموعه های معنا است
مثلا من به گل و گیاه علاقه دارم معناش این نیست که باغبان بشم معناش اینه که پرورش و رشد برای من لذت بخش هست. شاید کار دستی من علاقه مندم . تو چه کاری flow دارید اونو تعمیم بدید به مسایل بزرگتر.
- چطور میتونی خودتون در آغوش بگیری : گذشتمون ببینی چه کارایی بوده که شکست برای خودمون تعریف کردیم ،نگاه گذتشه نگر میتونه به ما جهت بده که شکست ها معنای ما نیستند.
چه چیزی را توی زندگیت شکست تلقی میکنی و چرا شکست تلقی میکنی؟ اگه پیروز میشدی به چه چیزی میرسیدی؟ اون چیز توی زندگیت معنا ایجاد میکنه.
6-انجام کار برای خود آن کار
بریکمن بحث این که هنر به چه درد میخوره رو مطرح کرده که خیلیا میگن الان هوش مصنوعی اومده ، هنر و فلسفه دیگه ناکارآمد شدند not useful هستن بریکمن میگه اتفاقا به خاطر همین ناکارامدیشه که کارآمدهست برای تو کاری که انجام میدی برای پول انجام دادی معنا نداره اگر کاری را فقط برای انجام اون کار انجام دادی معناداره اتفاقا 30 ساعت وقت گذاشتی یه پرتره کشیدی از دیدگاه دنیای مدرن این معنا نداره ولی اگر
به خاطر خود اون کار انجام دادی معنا داره.من این کارو فقط به خاطر همون کار انجام میدم.
چه کاری هست از دیدگاه شما کار آمد ولی از دیدگاه دیگران ناکارامده ؟ چه کاری رو فقط به خاطر اون کار انجام میدید؟ نه به دلیل دیگری مثل پادکست تولید کردن. فوتبال بازی کردن بچگی به خاطر برد و باخت نبوده.اگه وسیله رو هدف تبدیل نکردی برد کردی . چول وسیله ای میشه برای آسایش نه هدف زندگی.بازی کنی برای بازی نه برای برد و باخت احتمال بردت بیشتره.مسیر محور باشید نه نتیجه گرا.
ارسطو میگه اگر کاری به خاطر خودش انجام بدی خوبی مطلقه، ما در جامعه ابزار زده زندگی میکنیم.اگر به خاطر حال خودت گلدوزی کنی خوبه ولی الان به این سمت کشیده میشه که فایده نداره بیا این هنرتو نمایشگاه بزن بفروش یا عکس بگیر تو اینستاگرام بذار یا کارگاه آموزش گلدوزی آنلاین برگزار کن یا با کارگاه ها قرار داد ببند. گلدوزی که خودش هدف بوده الان وسیله ای میشه برای مقام یا رسیدن به پول. الان احتمال اینکه کسی کاری رو به خاطر خودش انجام بده احتمالش کم شده.
بهتره اولین هدف ما باید خود اون کار باشه.
چه کاری رو حاضری به خاطر خودش انجام بدی جدا از اینکه جهان چه دیدی نسبت به اون کار داره؟
7-خدا
تکلیفمونو با خدا مشخص کنیم؟ تکلیف ما با خدا در تعیین معنای زندگی ما تاثیر گذار هست. اگه هست من چه ارتباطی دارم چه انتظاری دارم. روانشناسی اثبات کرده spirituality در زندگی تاثیر مثبت دارد.
پازل معنا ادامه دارد:
–شرافت-عهد-خود-حقیقت-عشق-آزادی-مسیولیت -بخشودن
8-شرافت
شرافت یعنی من میخوام با یه آدمی ارتباط بگیرم با اون آدم به چه دلیل ارتباط میگیرم؟ فقط برمبنای سود یا ارتباط با خود آدم یا نتیجه ای که اون ارتباط با اون آدم حاصل میکنه؟ نتیجه چیه؟ لذت ،پول قرض میده ،یه چیزی یاد میده یا فقط دوست دارم باهاش دوست باشم؟
کانت میگه هرچیزی یا قیمت داره یا شرافت داره.
به بقیه بدون انتظار کمک میکنیم؟ صرف برمبنای روابط انسانی ؟
رابطه شرافتمندانه اینه که فرای جایگاه به عنوان یک انسان به بقیه نگاه کنیم و روابط خودرو ایجاد کنیم.به پایین تر از خود احترام بذاریم .
در رابطه شرافتمندانه دنبال نتیجه نیستیم
یکی از اصیلی ترین عوامل ایجاد شادی در انسان طبق تحقیقات هاروارد رابطه شرافتمندانه می باشد.
اول رابطه برمبنای شرافت بنا کنیم بعد برمبنای روابط دیگر و این در تناقض با روابط دیگر نیست.
9-عهد
امروزم رو میتونم به فردام ربط بدم به شرطی که قول بدم چرا چون reflective consciousness دارم .ما به خودمون عهدهایی میبندیم چه با خودمان چه با دیگران مثل ازدواج ،تجارت و فروش کالا در جامعه ابزار زده خیلی از قول ها براساس داد و ستدهست . این نوع عهد اگر چه لازم زندگی و لی بهترین و باکیفیت ترین عهد بستن نیست. ذات ما قول عهد یا پیمان بستن بالاتری تعریف شده . ذات ما عهد چیزی بالاتر تعریف میکنه تا چیزی که الان هست مثل ازدواج که عهد میکنی تا ابد بهترین زندگی را برای همدیگر رقم میزنید. اگه ما طبق عهد عمل نکنیم اون زمان خلاف ذات انسانی عمل کردیم و قطعا خلل در زندگی ایجاد میشه و جلوی معنا رو خواهد گرفت.عمل به عهد به معنادار شدن زندگی کمک میکنه.محال زندگی داشته باشی هعی قول بدی و عمل نکنی و بگی زندگیت معناداره
10-مسیولیت
مسئولیت معنا ایجاد میکنه ما باید مسئولیت پذیر باشیم. کسی که مسئولیت پذیر نیست روابط انسانی رو تداوم نمیده و معنای زندگی رو نابود میکنه.
11-آزادی
شما چه انتخاب هایی توی زندگیتون با چه مسیولیت هایی آزادی را تجربه کردید؟وقتی چه مسیولیت هایی را بپذیرید فکر میکنید آزاد ترید.
12-بخشودن
درجامعه ابزار زده بخشودن در ازای چیزی صورت میگیره. بخشش بدون انتظار به زندگی معنا میده .شما حاضرید چه چیزی را صرفا به خاطر بخشش ببخشید؟
13-عشق
دوست داشتن به خاطر خود آن فرد نه به خاطر پولدار بودن یا چیز دیگر معنا دهنده هست.
14-بازی
در بازی Flow ایجاد میشود و ما گذر زمان را حس نمیکنیم و افراد با عقاید مشترک و متضاد را دورهم جمع میکند و نقطه مشترک هر تفکر و گرایشی میشود. بازی معناساز هست در واقع. بازی ما ار از جهان بیرون کشیده و به چیز دیگه ای نمیتونیم فکر کنیم از فکر کردن به خیلی از مسائل بیهوده دست میکشیم.
15-اعتماد
امروزه دارد کمرنگ میشود و ابزار زده .بانکی تبلیغ میکند اعتماد شما سرمایه ماست بعد خودکارش را با زنجیر میبندد .اعتماد ادامه دهنده دوستی یکی از معناساز های زندگی می باشد.باید اعتماد پذیر باشیم معنارا تداوم میدهد.نتیجه اعتماد هدف مشترک بین انسان هاست.
16-دوستی
دانشگاه هاروارد به مدت ۷۵ سال وضعیت جسمانی و روانی دو گروه را مورد مطالعه قرار داده است: به دلیل مدت زمان زیادی که به این تحقیقات اختصاص داده شده، نسل های متفاوتی از محققان این بررسی را به عهده داشتند. از جنگ جهانی دوم به بعد (زمانیکه امکانش وجود داشت) نمونه های خون و اسکن های مغز این افراد گرفته می شد. بر طبق مدیر مطالعات بزرگسالان در دانشگاه هاروارد یکی از مواردی که مهم ترین نقش را در شکل گیری حس خوشبختی این افراد بازی می کرد از این قرار است:
« روابط خوب باعث شادی و سلامت افراد می شود. تمام.»
چیزی که در سلامت انسان اثر می گذارد تعداد دوستان نیست بلکه کیفیت آنهاست.» «یکی از عوامل عشق است. دیگری راهی برای سازگاری با زندگی است تا عشق را از انسان دور نکند.» برای مثال اگر شما عشق تان را یافته باشید اما به دلیل از دست دادن کار، فرزند یا یکی از والدین در غم و اندوه غرق شوید و راهی برای بیرون آمدن از آن پیدا نکنید، عشق تان را از دست خواهید داد.
از آنجاییکه عشق برای رسیدن به شادی لازم است، راهی برای دور نشدن آن بیابید. مثلا به روانشناس مراجعه کنید یا با کسی مشورت کنید.
پس اگر از این به بعد تصمیم گرفتید تا شب در اداره بمانید و به همراه همسرتان بیرون نروید یا به جای رفتن با خواهرتان به بازار در منزل بنشینید و کار کنید به یاد بیاورید که اولویت شادی در زندگی چیست؟ زندگی خوب در گرو روابط خوب است.
17-هنر
معنا به زندگی می بخشه دیدن یک نقاشی گوش دادن به موسیقی شجریان هنر میتونه نقطه مشترک افکار مختلف باشه حتی اثبات شده هنر تشریح سروتونین را در مغر افزایش میده.
دنیای مدرن، هنر را خیلی مهم میداند، چیزی نزدیک به معنای زندگی. شاهد این احترام و توجه را میتوان خیلی جاها دید: افتتاحیهی موزههای جدید، هدایت منابع چشمگیر دولتی به سمت تولید و نمایش هنر، تمایل حامیان هنر به افزایش دسترسی به آثار (بهویژه برای کودکان و گروههای اقلیت)، قدر و منزلت نظریهی هنر آکادمیک و قیمتگذاریهای هنگفت بازار هنر.