این کتاب یه جور راهنمای عملی برای شناخت و پرورش هوش هیجانیه؛ همون چیزی که بیشتر از هر مهارت دیگهای به کارمون میاد، چه توی محیط کار باشه چه تو زندگی شخصی. خوندنش آدم رو سر شوق میاره، چون مدام با مثالها و تمرینهای ساده نشون میده چطور باید از احساساتمون استفاده کنیم و ارتباطهامون رو بهتر بسازیم.

دکتر تراویس بردبری، همبنیانگذار مؤسسهی TalentSmart، متخصص حوزهی هوش هیجانیه. با کلی پژوهش و مشاوره به شرکتهای بزرگ، دقیقاً میدونه چطور باید نکات مهم رو ساده و کاربردی توضیح بده. ترکیب دانش علمی با زبون روانش، کتابو جذاب و کاربردی کرده.
قبل از این هم توی همین حوزۀ هوش هیجانی کتابهای پرفروش و شناختهشدهای داشته؛ معروفترینش (Emotional Intelligence 2.0) که با جین گریوز نوشته و توی دنیا خیلی طرفدار پیدا کرد. میشه گفت «Emotional Intelligence Habits» نسخۀ تکاملیافتهتر یا ادامۀ منطقی اون کاره؛ یعنی این بار بیشتر روی ساخت عادتهای روزانه و عملیاتی تمرکز میکنه که بتونن هوش هیجانی رو تو زندگی واقعی تقویت کنن. در واقع، «هوش هیجانی 2.0» بهت یاد میده چطور بفهمی کجا هستی و چی کار کنی، و «Emotional Intelligence Habits» بهت نشون میده چطور این مهارتها رو به عادتهای موندگار تبدیل کنی.
کتاب یسری تمرین جالب داره که در ادامه چندتاشو آوردم :
ثبت احساسات روزانه:
مثلاً هر شب یه دفترچه بردار و دو سه خط در مورد احساسات مهم اون روزت بنویس. چی باعثش شد؟ چطور تغییرش دادی؟ این تمرین کمک میکنه بهتدریج بفهمی محرکهای هیجانیات چیا هستن و چه عکسالعملی بهشون داری.
توقف ۶ ثانیهای:
خیلی وقتا یه حرف یا اتفاق کافیه تا جوش بیاری و از کوره در بری. کتاب پیشنهاد میده قبل از هر واکنشی، ۶ ثانیه مکث کنی، نفس عمیق بکشی و بعد واکنش نشون بدی. همین چند ثانیه کافیه که خیلی از حسرتهای بعدی رو دور بزنی.
آگاهی از زبان بدن:
توی آینه یا موقع حرف زدن با بقیه، حواست به حالت صورت و بدنت باشه. ببین چه پیغامی داری منتقل میکنی؟ گاهی اخم کنی یا دست به سینه باشی، خودت نفهمی اما طرف مقابل حس سردرگمی یا مقاومت دریافت کنه. با یه کم توجه میتونی کلی تأثیر مثبت بسازی.
گرفتن بازخورد از نزدیکان:
کتاب میگه از یه نفر که بهت نزدیکه (رفیق، همکار یا یکی از اعضای خونواده) بخواه بهت بگه توی موقعیتهای احساسی چطوری رفتار میکنی و چطوری به نظرت میاد. اینجوری میفهمی دیدگاه بقیه چیه و کجا باید بیشتر روی خودت کار کنی.
تمرکز روی کلمات مثبت:
وقتی فکرهای منفی میاد سراغت یا جملههای کلافهکننده تو ذهنت تکرار میشه، کتاب توصیه میکنه آگاهانه یه سری جملهی مثبت و واقعی آماده داشته باشی و باهاشون جایگزین کنی. بعد از یه مدت، ذهنت به گفتوگوی درونی مثبت عادت میکنه و حال روحیت بهتر میشه.
شناسایی محرکهای احساسی :
یک دفترچه تهیه کنید و رویدادهایی را که باعث واکنشهای احساسی شدید در شما میشوند، یادداشت کنید. سپس تحلیل کنید که چرا این رویدادها چنین احساسی را در شما ایجاد کردند
چالش "نه گفتن"
در طول یک هفته به درخواستهایی که باعث استرس یا اضافهکاری شما میشوند، "نه" بگویید. این تمرین به تقویت قدرت ذهنی و مدیریت بهتر زمان کمک میکند.