بدا به حال آنها که خودشان را جا کردند داخل یک تفکر و از هرچه موافق آن تفکر باشد طرفداری میکنند و با هرچه مخالف آن تفکر باشد میجنگند. آنها آدمها را تقسیم میکنند به خودی و ناخودی بعد در موردشان تصمیم میگیرند. آنها ایرادهای خودیها را ماله میکشند و خوبیهای غیرخودیها را نمیبینند. اما ما اینطور نیستیم. سعی میکنیم که نباشیم. ما نمیتوانیم صفر و صدی باشیم. ما از ویژگیهای مثبت تعریف میکنیم حتا اگر دندان تیز دشمنمان باشد و از ایرادها انتقاد میکنیم حتا اگر قلب ضعیف پدرمان باشد. ما ملتی هستیم که این وسط گیر کردیم و از همه طرف حرف و توهین میشنویم. این سزای افرادی است که نمیخواهند دلبسته و مرید بیچون و چرای مکتبها باشند.
_
طرفداران طب سنتی و اسلامی از پزشکی مدرن انتقاد میکنند و طرفداران پزشکی مدرن، طب سنتی و اسلامی را مسخره میکنند. هردو گروه هم برای اینکه نزد گروه مقابل کم نیاورند محاسن یکدیگر را نمیبینند. همانطور که ایرادات خود را نمیبینند. ولی ما هم ایرادات پزشکی مدرن را میگوییم و هم ایرادات طب سنتی را. منتها این وسط از هردو گروه فحش میخوریم.
_
طرفداران جمهوری اسلامی به شدت مخالفان را میکوبند و ضدانقلاب هم به شدت ایرادات جمهوری اسلامی را میگویند. منتها مایی که ضدانقلاب را قبول نداریم ولی ایراداتی در جمهوری اسلامی میبینیم و تذکر میدهیم، از هردو گروه فحش میخوریم.
_
یک عده مخالف رئیسی هستند و به او رأی ندادند و یک عده طرفدار سفت و سخت رئیسی هستند. منتها مایی که به رئیسی رای دادیم ولی به خودمان هم اجازه میدهیم انتقاد کنیم از هردو گروه فحش میخوریم.
_
یک گروه مخالف صداوسیما هستن و عاشق شبکههای ماهوارهای و یک گروه هم طرفدار سفت و سخت صداوسیما هستند چون رسانه جمهوری اسلامی است. منتها مایی که اصلا شبکههای ماهوارهای را قبول نداریم ولی به شدت به صداوسیما هم انتقاد میکنیم از هردو گروه فحش میخوریم.
_
خلاصه جامعه در هر موضوعی به دو قطب تقسیم میشود و شما هم لاجرم باید وارد یکی از این دو قطب بشوی. لازمه ورود به این قطبها هم این است که قطب مقابل را تحت هر شرایطی بکوبی و از قطب خودی تحت هر شرایطی تعریف و تمجید کنی. اگر وارد این دو قطب نشوی باید خودت را برای فحش خوردن از هر دو قطب آماده کنی. اما اگر به یکی از دو قطب بپیوندی حداقل در یک قطب فحش میخوری و تو هم میتواتی فحش بدهی تا لااقل دلت خالی بشود.
_
ماجرا وقتی سخت میشود که تو وارد هیچ یک از این قطبها نشوی و در یک روز از همه طرف فحش بخوری. از طرفداران رائفیپور و از مخالفان رائفیپور، از موافقان واکسن و از مخالفان واکسن، از طرفداران مجلس انقلابی و از مخالفان مجلس انقلابی و... ناگهان به خودت میآیی و میبینی تو یکه و تنها در یک روز از دهها لشکر مختلف فحش خوردی و حرف شنیدی.
_
اشتباه نکنید دوستان. اکثر موضوعات مانند موضوع عاشورا نیستند که حتما یک طرف حق مطلق باشد. جمهوری اسلامی و مجلس انقلابی و رئیسی و صداوسیما و رائفیپور و... نعوذبالله امام حسین (ع) نیستند که معصوم باشند و بیایراد. پس اگر کسی ایراد آنها را میگوید کافر و مشرک و منافق و حرامزاده نیست که شکمش از حرام پر شده باشد و... حتا اگر یک نفر فقط ایرادها را میگوید باز هم دلیل نمیشود او را غیرخودی بدانیم. چون هستند افرادی که صبح تا شب فقط تعریف و تمجید و بهبه و چهچه میکنند، پس باید باشند افرادی که صبح تا شب ایرادها را فریاد بزنند.
_
افرادی که وارد دوقطبی جامعه نمیشوند تضمین کننده بقای جامعه هستند. چطور؟ تا وقتی چنین افراد بیطرفی هستند که فارغ از جناحبندیها و گروهها و احزاب سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، ایرادات و ویژگیهای مثبت هردو گروه را میگویند، روزنه امیدی وجود دارد که این قطبها به هم نزدیک بشوند و اتحاد ملی شکل بگیرد. اما بترسید از زمانی که این افراد را زیر فحشها و تهمتهای خود له کنید. آن روز جامعه تبدیل میشود به دو قطب متضاد و متنفر از هم که میخواهند سر به تن قطب مخالف نباشد. آن روز منتظر استشمام بوی الرحمان مملکت خود باشید.
خلاص