شماها ولایت مدار نیستید. ولایت سوارید. برای رسیدن به اهداف خود سوار بر مفهومی به نام ولایت میشوید. آخیش! بالاخره ما هم یک برچسبی بچسبانیم. نمیشود که همیشه برچسب بخوریم. در این مملکت یک عده قلیلی هستند که خود را به شدت ولایتمدار میدانند. این عزیزان به هرکس مانند آنها نباشد و مانند آنها فکر نکند و مانند آنها عمل نکند، یک برچسب میچسبانند و به او میگویند معلومالحال. به یک عده میگویند روغنفکر و به عده دیگری میگویند عدالتخوار و به دیگران میگویند غربگدا و داعش وطنی و فوفول انقلابی و... خلاصه برای هرکسی یک برچسبی آماده کردند و برای گریز از گفتوگو و پاسخگویی و شنیدن نقدها از این برچسبها سواستفاده میکنند. حالا بگذارید برای یک بار هم که شده آنها را به روش خودشان معرفی کنیم.
_
ولایتسوارها عدهای از مقامات و مسئولان و مردم هستند که جایگاه اجتماعی فعلی آنها مناسب است. یعنی هنوز به بدبختی نیفتادند. هنوز بچهشان چند شب گرسنه نخوابیده، هنوز مادرشان به دلیل نداشتن هزینه عمل فوت نکرده، هنوز در دادگاه به صورت قانونی حقشان پایمال نشده. آنها شغل مناسب دارند، منزل مناسب دارند، ماشین ایرانی بالای ۲۰۰ میلیون سوار میشوند. خیلی دنبال کار نمیگردند و یک عموحاجی از نزدیکان برایشان کار پیدا میکند و خیال میکنند به خاطر استعداد و نبوغ و تحصیلات خودشان است که استخدام شدند. این جماعت معلوم است که از شرایط راضی هستند و هیچگونه نقدی به حکومت را برنمیتابند. البته حق دارند. آنها نقد به حکومت را مساوی با به خطر افتادن جایگاه اجتماعی خود میدانند. یعنی خیلی هم دغدغه ولایت ندارند. بیشتر دغدغه آرامش و رفاه خود را دارند.
_
این افراد وقتی رهبری حرفی میزند بدون ذرهای تفکر آن را میپذیرند و اگر کسی آن حرف را نقد کند به او حمله میکنند و او را ضدولایت و نامسلمان و بیبصیرت و عدالتخوار و... خطاب میکنند. بعد وقتی خود رهبری میآید حرف منتقدان را تایید میکند و عذرخواهی میکند بابت اشتباه خود، این افراد جشن و سرور برپا میکنند که واااای ما چقدر رهبر فهمیدهای داریم و وقتی اشتباه میکند و آن را میپذیرد و بهبه و چهچه. در اینکه آن رهبر فهمیده است شکی نیست ولی در فهم و درک و شعور این افراد تردید بسیار است. آنها معتقدند ولایت بر عدالت مقدم است. این حرف جذابی است ولی با همین استدلال میتوان گفت ولایت بر صداقت هم مقدم است. ولایت بر امانت هم مقدم است. بر هدایت هم، بر قضاوت و... یعنی مهم نیست در حکومتی دروغ و بیعدالتی و... باشد. وجود واژه ولایت کافی است. این افراد بیشتر از اینکه طرفدار ولایت باشند، طرفدار آقای خامنهای هستند و این بزرگترین اجحاف در حق ولایت است. خدای ناکرده، زبانم لال اگر قسمت نشد آقای خامنهای پرچم را به دست امام عصر (عج) بدهند و شخص دیگری پس از ایشان رهبر شد، آیا این ولایتمدارانِ امروز باز هم ولایتمدار دوآتیشه باقی خواهند ماند؟ یا مثل عاشقان امام خمینی پس از رحلت ایشان با ولی فقیه بعدی زاویه میگیرند؟ اگر رهبر بعدی فردی نزدیک به گفتمان هاشمی رفسنجانی یا حسن خمینی بود چه؟ آیا این افراد باز هم تکتک دستورات آنها را بدون ذرهای تفکر و پرسشی با جان و دل قبول میکنند؟ اگر رهبر بعدی جایگاه اجتماعی آنها را به خطر انداخت چطور؟
_
این افراد همیشه از ولایت و رهبری خرج میکنند برای رسیدن به اهداف خود. از طرف میپرسند چرا سرمایهدار معروف با تو در یک خانه شریک است؟ چرا نمیآید با مردم عادی شریک بشود؟ میگوید حضرت آقا هم هدیه میگیرند. من هم مثل حضرت آقا هدیه میگیرم. من و حضرت آقا که شغل نداریم، زندگیمان با همین هدیهها میگذرد. آن یکی پست میگذارد و مینویسد زمان پخش فلان سریال مناسب زمان نمازخواندن پسر گوگولی من نیست. وقتی صداوسیما بسیج میشود و کل کنداکتور را برای آقازاده تغییر میدهد و مردم شاکی میشوند و اعتراضها بلند میشود، جناب میآید میگوید حضرت آقا هم در سخنرانی سال هفتاد و بوق، فرمودند در پخش اذان از تلویزیون دقت شود. خب دوست عزیز من اگر دغدغه تو حرف رهبری بود چرا از اول به این موضوع اشاره نکردی؟ چرا این همه سال سکوت کردی؟ مسئولان تلویزیون که رفقای خودت بودند. قشنگ مشخص است که بعد از انتقادها و اعتراضها نشستی سایت خامنهای دات آی آر را زیر و رو کردی تا یک جمله پیدا کنی برای اثبات حرف خودت. و الا آن رهبر طفلک حرفهای زیادی زده که گویا فعلا صلاح نیست به آنها بپردازید. شاید سی سال بعد فرزندتان به مشکلی خورد آن وقت میآیید سراغ این حرفها و خود را ولایتمدار میخوانید و بقیه را عدالتخوار و... خلاصه که با روش و مرام خودتان اگر بخواهم حرف بزنم شما یک مشت ولایتسوار هستید که به جای گام برداشتن در مسیر ولایت، سوار بر ولایت شدید و طی طریق میکنید. مظلوم ولایت، طفلک رهبر و بیچاره مردم.
خلاص