هریک از ما بدون استثنا در عوالم مختلفی زیست میکنیم گاهی معنویت، گاهی سیاست، گاهی علم، گاهی سراغ روشها میرویم گاهی یقه حکومتها را میگیریم، گاهی مفسر تاریخ میشویم، گاهی تربیت را اصل میدانیم گاهی ریشه همه مشکلات را دوری از قرآن و روایات میدانیم، سیدمرتضی هم به همه مصیبتهای بشر فکر کرده و راه حلی دارد، اما عالَم آوینی، ملکوت عالَم است، هیچگاه از ملکوت عالم بیرون نمیآید انگار سر سرچشمه نشسته و البته رفتن سر چشمه کار راحتی نیست بلکه کار هرکسی نیست.
آوینی میداند هرآنچه در این دنیاست ریشه در یک حقیقت معنوی دارد که جز با توحید و ولایت بهدست نمیآید ریشه ملکوتیِ عالم اگرچه جهت نگاه انسان را تعیین می کند و بهمعنای پاک کردن صورت مشکلات نیست اما جهتِ نگاه که درست شد مسیر صحیح زندگی نمایان میشود
کتاب ماجرای فکر آوینی را که خواندم متوجه شدم سیدمرتضی اما در همان عالمی زیسته که خمینی زیست، ملکوت از چشمهای خمینی رخت نمیبندد همانطور که از فکر و قلم آوینی جدا نمیشود.