Moh Send
Moh Send
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

هزینه آموزش

مسلما چیزهایی که می نویسم برداشت فردی من است و ممکن است در تضاد با آرا و نظرات شما باشد. متاسفانه به دلیل اتمسفری که در آن بزرگ شدم از ابتدا یک سری هزینه ها در رده ی هزینه های لوکس طبقه بندی می شد که خب در سیستم مالی و برنامه ریزی خانواده ی ما جایگاهی نداشتند. یکی از این هزینه ها، هزینه برای آموزش بود. به طور مثال از کودکی برای هر چیزی امکان پرداخت هزینه و حتی خروج از چارچوب صرفه جویی وجود داست بجز کلاس زبان. این موضوع با ایده ی خودآموزی و عدم نیاز به هزینه برای آموزش در هم آمیخته شده بود و به نوعی به آن رسمیت می بخشید.

این ماجرا شاید ساده به نظر برسد اما به اغلب بخش های زندگی تعمیم یافت و تقریبا باعث شد که ورزش انفرادی بر باشگاه، خودآموزی موسیقی بر آموزشگاه هنری، یادگیری تجربی مهارت شغلی بر دوره های فنی آزاد و حتی عدم حضور در کلاس های دانشکده (در عین دولتی بودن) بر حضور در محضر استاد ترجیح داده شوند.

در واقع کل این تفکر مسموم از سبک تربیتی و نگرشی که به من تحمیل شد نشات گرفت و بعدتر با اشتباهاتی از جانب خودم به بخش های دیگر نیز تعمیم یافت. به خوبی به یاد دارم که حتی زمانی که برای اولین بار در یک کلاس آموزش خوشنویسی ثبت نام کردم به بهانه های محتلف به جز چند جلسه پراکنده در کلاس ها حاضر نشدم. این یعنی آموزش ابتر و دست و پاشکسته و حتی شکل گیری دیدگاه غلط نسبت به آموزشگاه و مراکز آموزشی و جریان های رقابتی موجود در آن ها و ...

من دیگر هیچ وقت کلاس زبان نرفتم، کلاس های آمادگی کنکور هم، همین طور کلاس آموزش ساز و بعدتر کلاس های آموزش مهارت های فنی مرتبط با شغل و رشته تخصصی ام. تا حدودی توانایی خودآموزی و تمرکزم بر خودخوانی افزایش یافت اما در عوض فکر می کنم فرصت های بسیاری را از دست دادم. مخصوصا در مقایسه با افرادی که در پیرامونم برای آموزش هزینه کردند، به نظرم آن ها خیلی جدی تر و مدون تر روند آموزش را طی کردند و حتی صرفنظر از بهره گیری از آموزش و راهنمایی اساتید، نسبت به پیشرفت و سنجش و ارزیابی خود مقیدتر و شفاف تر عمل کردند ولی من با خودآموزی هی بیشتر و بیشتر در ابهام دست و پا زدم.

امروز می بینم که زبان را غیر اصولی یاد گرفته ام و با وجود توانایی بالا در مهارت خواندن و دایره لغات نسبتا عالی، در زمینه ی مهارت های دیگر بشذت احساس ضعف می کنم. در زمینه موسیقی دلسرد شده ام، مهارت های تخصصی بسیاری را با صرف هزینه ی بسیار بالای سعی و خطا آموخته ام و در بخش هایی از مسائل شاید پایه ای احساس ضعف می کنم. بعضی از درس های دانشگاه را به بهانه ای بدون حضور سر کلاس پاس کردم و حالا فکر می کنم که می شد چند ساعتی را هم سر این کلاس ها وقت تلف کنم (چرا که شاید تنها کلاس هایی که نباید می رفتم و رفتم کلاس های دانشکده بود).


ادامه دارد...

آموزشهزینهسبک زندگیتجربه فردی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید