چند وقت پیش، مزاحمت پلیس برای یک اینفلوئنسر چینی در شبکههای اجتماعی چین خبرساز شد. جرم این اینفلوئنسر این بود که کیمونو که یک نوع لباس سنتی ژاپنی است به تن داشته و در خیابانی که محل تمرکز رستورانهای ژاپنی است منتظر گرفتن غذا بوده است. هشتگ مربوط به این مسئله که بیش از ۹۰ میلیون بازدید داشت، نهایتا توسط دولت چین سانسور شد. با افزایش حساسیت روی این اتفاق این خانم اینفلوئنسر چینی در سایت ویبو که معادل چینی توییتر است روایت خود را از ماجرا ارائه کرد. به گفته این خانم مامور پلیس گفته است که اگر لباس هانفو پوشیده بود با او برخورد نمیشد اما به عنوان یک چینی نباید کیمونو بپوشد. در پاسخ به این سوال که چه جرمی رخ داده است پلیس جواب داده است: دنبال دردسر گشتن و دعوا راه انداختن (寻衅滋事). این جرم در چین تعریف بازی دارد و دامنه گستردهای از رفتارهای مختلف میتوانند به صورت بالقوه مصداق آن به حساب بیایند، دولت چین برای دستگیری فعالان مدنی و مخالفان دولت اغلب از این جرم استفاده میکند.
این اولین باری نیست که مردم چین به دلیل پوشیدن کیمونو در دردسر میافتند. اما در موارد قبلی معمولا حساسیت محل یا سالگرد واقعهای خاص، منجر به این واکنشها میشد. اعتراض به پوشیدن کیمونو ریشه در تاریخچه تیره و تاریک بین چین و ژاپن دارد. در طول اشغال چین توسط ارتش امپراتوری ژاپن در جریان جنگ جهانی دوم، ارتش ژاپن فجایع بشری بزرگی را در چین رقم زد که جای زخم آن هنوز در دل چینیها تازه است، چیزی که تحمل درد این فجایع را برای مردم چین سختتر کرده است امتناع دولت ژاپن از عذرخواهی رسمی به خاطر اقدامات فجیع ارتش ژاپن در طول جنگ جهانی دوم است. مخصوصا که پروپگاندای دولت چین با هدف تقویت ملیگرایی روی این فجایع تاکید سنگینتری کرده و این تصور منفی نسبت به ژاپن را تقویت نیز کرده است.
چند وقت پیش با ترور شینزو آبه با این که سیاستمداران چینی عرف دیپلماتیک را حفظ کردند و مرگ او را به خانوادهاش و ژاپن تسلیت گفتند ولی مردم چین ترسی از جشن گرفتن آشکار بابت کشته شدن او نشان ندادند و رستورانهای بسیاری با ارائه تخفیفهای بالا خوشحالی خود را از کشته شدن آقای آبه نشان دادند. با روی کار آمدن شی جینپینگ در چین، این روند ملیگرایی در چین قدرت بیشتری هم گرفته است. و روز به روز به شدت آن افزوده میشود و هر روز به کارهایی که میتواند «باعث آزرده شدن احساسات وطنپرستانه چینیها» شود افزوده میشود.
با افزایش محبوبیت سریالهای تاریخی در چین، علاقه جوانان چینی به پوشیدن لباس هانفو هم تشدید شده است. هانفو (汉服/Hanfu) در معنی یعنی لباس هان که از نام نژاد هان در چین گرفته شده است که اکثریت جمعیت چین امروزی را تشکیل میدهند و اغلب مترادف مردم چین استفاده میشود. منظور هانفو تقریبا تمام لباسهای تاریخی از سلسلههای مختلف چین است. گروهی از جوانان چینی تلاش کردند که هانفو را به نوعی پوشش عادی تبدیل کنند و پیشرفتهایی هم در این زمینه داشتهاند. رویکرد شی جینپینگ هم موافق با این حرکت وطنپرستانه است که به دنبال احیای هویت تاریخی چین و غرور ملی از دست رفته چینیها است. او این رویکرد خود را با جا انداختن عبارت «رویای چینی» (Zhongguo meng/中国梦) مطرح کرده است. در اندیشه شی جینپینگ هدف اصلی رویای چینی «احیای ملت چین» است. (zhonghuaminzu weida fuxing/中华民族伟大复兴). این رویکرد شی در تضاد کامل با رویکرد مائو در طول انقلاب فرهنگی است. در طول انقلاب فرهنگی بسیاری از مظاهر تاریخی و هویتی چینی به بهانه در تضاد بودن با روحیه کمونیسم و تمجید از سرمایهداری و ظلم به طبقه کارگر، به شدت سرکوب شد. اما به نظر میرسد که بعد از گذشت چند دهه، شی از روشی کاملا متفاوت به دنبال ایجاد یک انگیزه محرک قوی برای جذب کردن جوانان چینی است.
جنبه دیگر وطنپرستی و دیدگاههای ملیگرایانه مدرن در چین، روند جدیدی است که خود را در پروپگاندای «دئویین» (نسخه داخلی اپلیکیشن تیک تاک) حزب نشان داده است. پروپگاندای تیک تاکی به حرکات به وضوح سازمان یافتهای در شبکه اجتماعی تیک تاک اطلاق میشود که سعی دارند خود را حرکتی خودجوش جا بزنند ولی طراحی و پیادهسازی ابتدایی آن و استفاده از سناریوهای یکسان و از پیش تعریف شده به همراه کیفیت ضعیف تولید آنها ماهیت اصلی آنها را آشکار میکند. در یکی از پروژههای پروپگاندای تیک تاکی این داستان روایت میشود که ضبط کننده ویدیو با یک خارجی مواجه شده است و شخص خارجی او را به خاطر جواب ندادن به سوالاتی که به انگلیسی پرسیده (و در نتیجه انگلیسی بلد نبودن) مورد تمسخر قرار داده ولی نهایتا شخصیت ویدیو به زبان انگلیسی به شخص خارجی گوشزد میکند که او باید چینی یاد بگیرد، چون چینی زبان آینده دنیا خواهد بود (و ثابت میشود که علیرغم تسلط به انگلیسی با اهداف وطنپرستانه پاسخ سوالاتی که به انگلیسی پرسیده شده بودند را نمیداده است، هرچند لهجه نه چندان خوب ضبط کننده ویدیو حکایت از سطح زبان پایین او دارد).
با افزایش رفاه طبقه متوسط چین و گسترش فعالیتهای اقتصادی این قشر و همچنین ایجاد امکان سفر شهروندان طبقه متوسط به کشورهای خارجی، علاقه چین به گسترش زبان چینی افزایش یافته است. چینیها گسترش زبان چینی را نشانی از قدرت تازه به دست آورده خود میدانند و رویکرد طبقه متوسط به این سمت گرایش دارد که طرف خارجی باید زبان آنها را بلد باشد، نه بالعکس. این روند جدید در موج مدرن ملیگرایی در چین، توسط موسسه کنفیسیوس که بازوی فرهنگی برونمرزی حزب کمونیست چین است دنبال میشود. اعطای بورسیه به افرادی که مسلط به زبان چینی هستند و ایجاد بستر مساعد برای آموزش کم هزینه و حتی رایگان زبان چینی به خارجیها از جمله اقدامات چین برای گسترش نفوذ زبان خود در خارج از مرزهای چین است.
ملیگرایی که در یک دهه اخیر در چین شدت گرفته است خود را در سیاست بینالمللی چین هم نشان داده است یا شاید بهتر است بگوییم که ملیگرایی که در سیاست بینالمللی چین شدت گرفته، در یک دهه اخیر ملیگرایی در سطح جامعه را نیز تشدید کرده است. این سیاست که از طرف رسانهها، دیپلماسی گرگ جنگی (Zhanlang Waijiao/战狼外交) لقب گرفته است بخشی از سیاست «دیپلماسی کشور بزرگ» (Daguo Waijiao/大国外交) شی جینپینگ در ده سال اخیر بوده است. این سیاست که مولفههای آن رویکرد تهاجمیتر سیاست خارجی، درگیری ایدئولوژیک با غرب و تلاش برای ایفای نقش موثرتر در مسائل بینالمللی است در یک دهه اخیر جایگزین سیاست خارجی «پنهان کردن قدرت و ارتقای توان» (Taoguang Yanghui/韬光养晦) دنگ شیائوپینگ شده است. تحت سیاست دنگ، دیپلماسی چینی به شکل فعالی به دنبال اجتناب از درگیری بود و سیاست مبتنی بر همکاری را دنبال میکرد. چین با اجتناب از تلاش برای به دست آوردن جایگاه رهبری در سیاست بینالمللی تمرکز خود را روی افزایش توان اقتصادی گذاشته بود. اما اندیشه شی جینپینگ در تلاش برای تغییر این رویکرد سنتی دوران دنگ است.
گرگ جنگی (در فارسی به گرگ مبارز ترجمه شده است) نام یک فیلم به شدت وطنپرستانه چینی است که در آن شخصیت نقش اول وارد یک واحد عملیاتهای ویژه ارتش آزادیبخش خلق چین به نام واحد گرگهای جنگی میشود و طی ماجراهایی یک مزدور آمریکایی که سابقا عضو یگان ویژه نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بوده شکست میدهد. تم وطنپرستانه این فیلم در کنار ساخت پرهزینه آن و محبوبیت بالای آن بین مردم چین باعث شده است که دیپلماسی تهاجمی اخیر چین بر اساس این فیلم «دیپلماسی گرگ جنگی» خطاب شود.
دکتر دیلن لو استادیار سیاست عمومی و امور بینالملل دانشگاه صنعتی نانیانگ سنگاپور سه عامل را در شکلگیری این سبک دیپلماسی موثر میداند. اولی بلندپروازیهای شی در زمینه سیاست خارجی است که به شکل دیپلماسی کشور بزرگ مطرح شده است. دومی ارائه مشوق به دیپلماتهای چینی است. در ارزیابی عملکرد دیپلماتهای چینی عامل جدیدی اضافه شده است که فعالیت در زمینه روابط عمومی را مد نظر قرار میدهد، این عامل فعالیت در شبکههای اجتماعی و داشتن رویکردی قاطع و تهاجمی را به عنوان یک امتیاز مثبت برای دیپلمات در نظر گرفته است. این مشوق باعث شده است که دیپلماتهای چینی نقش فعالتری در واکنش به اظهارنظرهای ضدچینی رسانهها و مقامات غربی داشته باشند. البته این مشوقها محدود به کارکنان دولت نیست.
با آغاز نفوذ گسترده اینترنت در جامعه چینی، دولت چین به صورت سازمانیافته تلاش کرد تا با ایجاد پستهای جعلی و سازماندهی شده روی روند بحثهای آنلاین تاثیرگذار باشد. این منجر به ایجاد اصطلاح «حزب نیم یوآنی» یا «وومائودانگ (Wumaodang/五毛党)» شد این اصطلاح برخواسته از این شایعه بود که این افراد به ازای هر پست اینترنتی پنج مائو معادل نیم یوآن از دولت پول میگیرند. البته چنین ادعایی هرگز ثابت نشده است و پژوهشگران بیشتر باور به این دارند که این پستها به عنوان الزامی شغلی برای اعضای حزب یا کارکنان سازمانهای مختلف نوشته میشوند. در واکنش به این ادعاها برخی دیگر در فضای مجازی خود را زیگانوو مینامند (ziganwu\自干五) که خلاصه عبارت (自带干粮五毛/Zidai Ganliang Wumao) است به معنی وومائویی که آذوقهاش را خودش آورده (یعنی مستقل است).
عامل سوم ورود نسل جوان به عرصه سیاست خارجی است. سیاستمداران جوانی مثل سخنگوهای وزارت خارجه چین ژائو لیجیان، گنگ شوآنگ و هوآ چونیینگ با اعتماد به نفس بالا و فعالیتی که پیش از این در دستگاه دیپلماسی چین وجود نداشت به کنشهای دیپلماتیک و رسانهای غربی واکنش نشان میدهند.
تاثیر نسل جدید محدود به ورود افراد جوانتر به وزارت امور خارجه چین نیست. این سیاستها و رویکرد تهاجمیتر حزب کمونیست از طرف قشر جوان چین هم حمایت میشود. یکی از اقشار فعال در فضای مجازی که به شدت حامی و دنبالهروی دیپلماسی گرگ جنگی چین هستند صورتیهای کوچک (小粉红/Xiao Fenhong) لقب گرفتهاند. صورتیهای کوچک معمولا دختران نوجوان و جوان بین ۱۵ تا ۲۵ ساله هستند که به شکل فعالی در فضای مجازی از سیاستهای حزب دفاع میکنند و علاقه خود را به سیاستمداران چینی را نشان میدهند. تا حدی که جایگاه سیاستمداران چینی برای آنها مثل جایگاهی است که بازیگران یا خوانندههای معروف برای دختران دیگر دارند. این میزان علاقه نشان میدهد که تلاشهای چین برای تربیت نسلی که شیفته حزب باشد موفق بوده است و پروپگاندای معرفی شده به مدارس نتیجه موثری داشته است.
مردم چین مخصوصا نسل جوان با افتخار سیاستمداران چینی را گرگ جنگی خطاب میکنند. یکی از صورتیهای کوچک که مدیر اکانت طرفداران ژائو لیجیان در ویبو است، در مصاحبهای توضیح داد که چطور طرفداران ژائو در مورد کراواتهای او تبادل نظر میکنند و اخبار زندگی شخصی و لباسهای او بخث داغ بین صورتیهای کوچک است. با این که اعضای پختهتر این گروههای طرفداری، اعضای جوانتر را تشویق میکنند تا بیشتر روی فعالیتهای دیپلماتیک گرگهای جنگی تمرکز داشته باشند، اما از رفتار آنها مشخص است که نگاه آنها به گرگهای مبارز، نگاه به یک شخصیت قهرمانی داستانی است تا افرادی که دیپلماسی کشور آنها را به پیش میبرند.
مثل هرچیز دیگری در مورد چین، درک سیاست چین بدون درک درست یین و یانگ شدنی نیست. یین و یانگ مفهوم کلی است که بیشترین نفوذ را در مکتب تائویسم دارد ولی روی تمام مکاتب و تفکرات و مذاهب چینی هم تاثیر گذاشته است. منظور از یین تاریکی، زنانه بودن، سردی، سکون، ماه و غیره است در حالی که یانگ در نقطه مقابل این مفاهیم یعنی روشنایی، مردانه بودن، گرما، جنبوجوش، خورشید و غیره است. در تعریف یین و یانگ هیچ کدام از این مفاهیم بر دیگری برتری ندارد و بلکه دو نیروی نه متضاد بلکه مکمل هم به شمار میروند. منظور از «خیزش یین و افول یانگ» یعنی نیروهایی که بر یین دلالت دارند به یانگ برتری یافتهاند و هارمونی جامعه از این طریق از بین رفته است. این ایدهای است که اخیرا در جامعه چین مطرح شده و وضعیت امروزی فرهنگ چین را نقد میکند.
سیاسی شدن فعالیتهای جنبی جوانان چین محدود به فن پیجهای صورتیهای کوچک نیست. سال پیش وزارت آموزش چین برنامهای را منتشر کرد که بر اساس آن دولت میخواست «مردانگی» را در پسران چینی «پرورش» دهد. این ابتکار عمل میخواست این کار را با افزایش ساعتهای ورزش در مدارس و تشدید فعالیتهای بدنی در طول مدرسه انجام دهد. به گفته آقای افشین الهی که به عنوان محقق در زمینه ورزش و معلم ورزش در چین فعالیت میکنند ظرفیت استخدامی معلمان ورزش در مدارس چین افزایش یافته است و ورزش در کنار ادبیات چینی، ریاضی و علوم به یکی از چهار درس مهم دوران مدرسه تبدیل شده است. البته به گفته آقای الهی، خانوادهها در جلسات اولیا و مربیان وقت زیادی صرف پیگیری وضعیت تحصیلی فرزند خود در این زمینه نمیکنند و پیگیری وضعیت تحصیلی فرزند خود در درس زبان انگلیسی را نسبت به ورزش اولویت میدهند.
حرکت دیگر حزب حمایت از مطالعه و تحقیق در زمینه تاثیر پدیده «سلبریتیهای اینترنتی» روی ارزشهای دوران بلوغ است. سی زیفو یکی از اعضای کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین در این باره گفت: زنان خانهدار و معلمهای زن پسران چینی را لوس بار آوردهاند. اگر اقدامی انجام ندهیم پسران ما ظریف، ترسو و زنانه بار خواهند آمد. این مقام چینی این مسئله را یک مسئله امنیت ملی قلمداد کرد و گفت زنانه شدن پسران چین، بقا و توسعه چین را تهدید میکند. منظور حزب از سلبریتیهای اینترنتی، افرادی است که در چین با نام نیانگپائو (Niangpao/娘炮) شناخته میشوند، نیانگپائو به مردانی سوسول گفته میشود که ظاهری لطیفتر دارند و از محصولات آرایشی و تزئيناتی استفاده میکنند که منطبق بر تصور سنتی از ویژگیهای مردانه نیست. گسترش نفوذ آن دسته از خوانندهها، بازیگران و چهرههای معروف در شبکههای اجتماعی که آرایش میکنند و ظاهری از خود ارائه میکنند که همسو با استانداردهای سنتی مردان سرسخت نیست باعث نگرانی و واکنش حزب شده است.
از سال ۲۰۱۹ رسانههای دولتی چین گوشوارهها و موهای رنگ شده سلبریتیهای مرد را سانسور میکنند که بخشی از ممنوعیت نمایش نیانگپائوها در رسانههای ملی است، این ممنوعیت به صنعت بازیسازی چینی و شرکتهای اینترنتی هم ابلاغ شده است تا از حضور نیانگپائوها در برنامهها، به عنوان شخصیتهای بازیهای اینترنتی و شبکههای اجتماعی ممانعت شود. بعضی ملیگرایان چینی با گفتمان: «نیانگپائوها به کشور آسیب میزنند / 娘炮吴国» از سال ۲۰۱۸ در اینترنت و رسانههای اجتماعی علیه آنها تبلیغ میکنند، در بعضی موارد حتی نیانگپائوها خائن به حزب و کشور نیز شمرده شدهاند. ملیگرایان تندرو و برخی مقامات حزب مردانگی را به ملیگرایی ارتباط دادهاند و این باور را دارند که تصویر مردان سوسول در رسانهها جوانان را گمراه میکند، احیای وطن را به تاخیر انداخته و قابلیت کشور برای دفاع از خود و جنگ با دیگران را تضعیف میکند.
هرچند به نظر میرسد این اقدامات صرفا ناشی از نگاه سنتی سیاستمداران چینی به نقشهای جنسیتی باشد ولی جاشوآ آیزنمان استادیار دانشگاه نوتردام نظر دیگری دارد. او میگوید شاید عوامل ژئوپلوتیک پشت تصمیم حزب کمونیست برای تقویت مردانگی بین پسران چینی باشد. به نظر او ممکن است دولت چین نگران افول یانگ در چین باشد. به گفته او توجه چین به قدرت بدنی مردمش در دوران «قرن سرافکندگی» شروع شد. این دوره که به سالهای ۱۸۳۹ تا ۱۹۴۹ اتلاق میشود، دورانی بود که در آن چین استعمار و شکستهای پیاپی را به دست بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و ژاپن تجربه کرد. روایتی که به بچههای چینی آموزش داده میشود این است که تحت رهبری حزب کمونیست، چین خود را تقویت کرده است تا دربرابر غرب مقاومت کرده و نهایتا آنها را شکست دهد. چیزی که در مورد سیاست تقویت مردانگی در چین بیشتر مایه نگرانی آیزنمان است گرایش بارز این سیاست به ارائه مفهومی از مردانگی است که خود را با خدمت به دولت تعریف میکند.
استدلالهای مختلفی برای سیاسی و امنیتی شدن نیانگپائوها در چین مطرح شده است. یکی از این ایدهها این نظریه است که آمریکا پشت ترویج فرهنگ نیانگپائو در ژاپن بوده است و بعد از جنگ جهانی دوم و شکست ژاپن، آمریکا با این کار میخواسته خشونت را در ژاپن کاهش دهد. گلوبال تایمز که زیرمجموعه پیپل دیلی، روزنامه حزب کمونیست چین است در مقالهای با عنوان: «فرهنگ نیانگپائو: یک بازی شطرنج بزرگ از طرف آمریکا؟» بار دیگر این ایده که نیانگپائوها تهاجم فرهنگی آمریکا به ژاپن است مطرح و گسترش آن به سایر کشورهای آسیایی را ادامه این حرکت معرفی کرد. در فضای رسانههای اجتماعی چین نیز بسیاری به این تئوریهای توطئه باور دارند، یکی از اکانتهای محبوب در ویبو این نظر را دارد: «فرهنگ نیانگپائو در ژاپن به مدت چهار نسل و در کره به مدت سه نسل نفوذ داشته است، موفقیت استعمار آمریکایی با نابودی مردانگی مردان آسیای شرقی امکان پذیر است. آیا چین هم با همین خطر روبهرو است؟ بله. برخی روشنفکرهای معروف روحیه آقای وو جینگ بازیگر گرگ جنگی را یک بیماری روانی تعریف میکنند. چرا؟ چون میخواهند تصویر مردانگی به سبک وو جینگ را از بین ببرند و آن را با تصویر سوسولی مثل کریس وو جایگزین کنند.»
حزب کمونیست چین با گره زدن مردانگی به یانگ و رویکرد تهاجمی حامی سیاستهای شی جینپینگ و همچنین برقراری ارتباط بین مردانگی و هویت ملی میخواهد نسل جدیدی از جوانان حامی حزب را تربیت کند که دیگر حاضر نیستند رویکردی ملایم، متعادل و غیرتهاجمی داشته باشند. پس از چندین دهه اولویت دادن به توسعه اقتصادی و پرورش در تاریکی، اژدهای چین آماده شده است که به سمت آسمان پرواز کند و برای این کار به بالهای نسل جوانی تکیه کرده است که ارزش را در فعال بودن میبینند و حاضر هستند با هرکسی که قدرت آنها را به چالش بکشد درگیر شوند. درگیریهایی که دیگر صرفا به خاطر منافع اقتصادی نیستند بلکه با انگیزههای ایدئولوژیک در دفاع از هویت ملی و جایگاه چین به عنوان یک ابرقدرت در حال ظهور شکل میگیرند.
علیرغم تلاش شی برای تغییر رویکرد سیاست خارجی و ذهنیت مردم چین به خودشان، فشارهای بینالمللی کار را برای شی و گرگهای جنگی سخت کرده است. به نظر میرسد که شی تلاش دارد گرگهای جنگی خود را کنترل کند. در جلسه کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در می ۲۰۲۱ شی تاکید کرد که چین باید ارتباطات بینالمللی خود را بهبود دهد تا «دایره دوستانی که چین را درک میکنند بزرگتر» کند. برای رسیدن به این هدف او از مقامات خود خواست که تصویری «قابل اطمینان، دوست داشتنی و محترم» از چین ارائه کنند. همچنین با بعضی مهرههای تندروی سیاست خارجه چین برخورد شده و بعضی مهرههای میانهروتر تشویق شده و ارتقا یافتهاند. ولی به نظر نمیرسد که فضای بینالمللی چین را به عنوان یک کشور «دوست داشتنی و قابل اطمینان» ببیند. تنشهای بین چین و کشورهای غربی در حال افزایش است و از رویدادهایی مثل سفر نانسی پلوسی به تایوان مشخص است که آمریکا میخواهد کار شی را از این هم سختتر از این کند. و با اقدامات تنشزا و دست گذاشتن روی نقاط حساس چین، این کشور را وادار به واکنشهایی کند که از یک کشور دوست داشتنی بعید است.