اکسیری ارتباطی اکسیری برای لبها و چشمها
از سال 1936 آقای دیل کارنگی در کتاب آیین دوستیابی از دو اکسیر جادویی در ارتباطات رونمایی کرد که تا امروز هم همه اساتید و سخنرانان این حوزه این اکسیر را معرفی و استفاده از آن را به دیگران توصیه کردهاند اکسیرهای جادویی لبخند زدن و ارتباط چشمی.
حتماً اگر تجربه سفر با اتوبوس را داشتهاید میدانید که در سالهای اخیر شرکتهای مسافربری بینشهری ازنظر تأمین رضایت مشتری و نیز توسعه روابط عمومی خود برای برند سازی بهتر خدمات خود رشد زیادی کردهاند و از کیفیت ارتباطات رانندهها تا منشیها و راهنمایان این شرکتها میتوان فهمید این شرکتها در حوزه ارتباطات آموزش را در دستور کار قرار دادهاند و تیم اجرایی خود را مسلط به دانش ارتباطات کردهاند یا سعی کردهاند این کار را انجام دهند.
چند وقت پیش برای یک سفر کاری میبایست با اتوبوس سفر میکردم وقتی به محل تهیه بلیت در ترمینال رفتم مسئول فروش بلیت همان ابتدا به چشمانم نگاه کرد و لبخند زد و از من خواست تا مشخصات سفرم را اعلام کنم اما راستش را بخواهید آن لبخند مصنوعی و نگاه چندثانیهای حس بدی به من القا کرد، یک جای کار میلنگید به رفتار آن خانم با مراجعین بعدی که دقت کردم مطمئن شدم این خانم اکسیر لبخند و ارتباط چشمی را دارد اما تأثیرگذاری که ندارد بلکه نتیجه عکس در ارتباطاتش میدهد چراکه هیچیک از مراجعین بعد از برخورد با او ترغیب به سؤال پرسیدن یا پس دادن لبخند نمیشدند.
با توسعه آموزشها و افزایش رقابتها در حوزه ارتباطات اکسیرها با ترکیبات قدیمی دیگر مؤثر نیستند اگر در سالهای اولیه انتشار کتاب آقای کارنگی بودیم لبخند زدن و ارتباط چشمی مصنوعی هم شاید مؤثر میبود اما امروزه دیگر اکسیرهای قبلی کارساز نیستند یا حداقل با ترکیبات قبلی دیگر مؤثر نیستند.
بله کافی است بدانیم امروزه چگونه لبها و چشمانمان را در ارتباطات روزمره و حتی مهم خودمان به کار ببریم تا به نتایج دلخواه خود برسیم. این دو اکسیر میتوانست جداگانه مطرح شوند ولی من باتجربه شخصی خودم به این نتیجه رسیدم که میتوان این دو اکسیر را باهم ترکیب کرد و نتایج فوقالعادهای گرفت.
من هم پس از آشنایی بیشتر با این دو اکسیر سعی کردم روزانه به افرادی که موردتوجه دیگران قرار میگیرند و به عبارتی دوستداشتنیتر هستند و حضور و ارتباطاتشان مؤثر است بیشتر دقت کنم و میزان تأثیرگذاری اکسیرها را بررسی کنم. یکی از این افراد مدیرعامل شرکت تجاری بود که من آنجا کار میکردم و مسئولیت روابط عمومی شرکتش را بر عهده داشتم یک انسان موفق، خانوادهدوست و رهبر کامل؛ مدیری که بهشدت توسط کارمندانش دوست داشته میشد، همه او را به انسانی با لبخند جادویی میشناختند. او همیشه در هر حالتی لبخند میزد، جالب است بدانید وقتی همکارانم در بخش طراحی و گرافیک از آرشیو تصاویر شرکت، به دنبال عکسی برای کارت ویزیت او بودند و آن عکس هم میبایست رسمی و با حالت چهرهای خنثی میبود، موفق به پیدا کردن چنین عکسی نشده بودند و از میان نزدیک به 400 عکس که طی دو سال از او گرفتهشده بود هیچ عکسی نبود که او لبخند جادویی که من بعدا فهمیدم آگاهانه استفاده میشد را نداشته باشد. همین لبخند زدن درست و بهجا باعث شده بود کارمندان این مدیر در زمان استرس و شرایط سختکاری و حتی خانوادگی به سراغش بروند، فقط برای دیدن یک چهره با لبخند تا آرام شوند این را خودشان نمیدانستند اما وقتی من جستجو کردم و از دلایل جذاب بودن این مدیر از کارمندان پرسیدم به این نتیجه رسیدم که همه آنها ناخودآگاه مجذوب لبخند مدیرشان هستند ولی برای توضیح دلیلشان بر روی کلماتی مانند آرامش دهنده، دوست، مدیر مهربان، مدیر متواضع و... تاکید می کنند. بیشک این دو اکسیر لبخند زدن و برقراری ارتباط چشمی یکی از ویژگیهای مشترک همه افرادی بود که تأثیرات مثبتی از خود بر روی اطرافیان خود بهجای میگذاشتند اما بگذارید ترکیب جدید این اکسیر را با شما مطرح کنم.
اینکه تا به هرکسی میرسی به چشمانش نگاه کنی و لبخند بزنی دیگر در دنیای امروزی مؤثر نیست. لبخند زدن رازی قدیمی و ساده برای مجذوب کردن دیگران است که با پیچیدگیها و سرعت جامعه امروزی خیلیها از همین نکته ساده غفلت میکنند. خبر خوب این است که اگر به مهارت درست لبخند زدن در دنیای امروزی برسیم گوی سبقت را در تأثیرگذاری از عده زیادی از افرادی که لبهای خود را به هم دوختهاند، نگاهشان به زمین است و تنها با سرعت دنبال آرزوهای خود میدوند، ربودهایم. راز لبخند زدن درست امروزی در مکث کردن و عجله نکردن در لبخند زدن سریع است. کافی است به چشمان طرف مقابلمان نگاه کنیم مکث کنیم در شخصیتش فروبرویم و یک لبخند گرم، مشتاقانه، خالصانه، آرام و مثبت روی لبانمان سرازیر کنیم، این تأخیر یک تا دو ثانیهای معجزه میکند، البته اگر طرف مقابلتان فرد مهمی است و زمان محدود دارید و به دنبال تأثیرگذاری سریع هستید، میتوانید از لبخند سریع استفاده کنید تا برای ملاقات بعدی اکسیر لبخند تأخیری غرق کننده را رو کنی؛ اما بگذارید فراتر برویم و چشمانمان را هم برای تأثیر گذاشتن بیشتر همراه کنیم کافی است چشمانمان راهم با یک چسب به چشمان طرف مقابلمان بدوزیم درست وسط چشمانش طوریکه که رنگ چشمانش را بتوانیم ببینیم این دوختن چشمان و لبخند زدن با مکث و آرام برای موقعیتهای مختلف جواب میدهد فقط با توجه به جنس و جایگاه مخاطب باید توسط خودمان میزان و قدرتش تنظیم شود که باکمی تمرین و توجه شدنی است.
البته این اکسیر مشکل بزرگی دارد که بیشتر در جمعها و دورهمیها یا مناسبتهایی که جمعی از مخاطبان حضور دارند خود را نشان میدهد؛ یادمان باشد به همه مخاطبان در یک جمع یکجور لبخند نزنیم، لبخند اصلیمان را نگهداریم برای مهمترین فرد و برای بقیه از لبخندهای متفاوتی که یکسان نیستند استفاده کنیم.
یادمان باشد اکسیر لبها و چشمان یکی از مؤثرترین اکسیرها درنهایت سادگی ترکیبات خود برای ایجاد ارتباط مؤثر بین شما و مخاطبانتان است.
برگرفاه از کتاب روابط عمومی شخصی اثر محسن رحیمی