این حرف را زیاد میشنویم که پیش از انقلاب که حکومت کمابیش مخالف مذهب بود، مردم از الان مذهبیتر بودند، و جمهوری اسلامی مردم را از دین زده کرده است.
و آماری مثل آمار بالا هم برایش داده میشود، که آمار درستی هم هست. واقعا روند کلی در دهههای اخیر به سمت کمتر مذهبی شدن است.
اما نتیجه گیری اولیه در مورد نقش حکومت ایران در این آمار اشتباه است.
کمی شبیه این است که بگوییم قبل از انقلاب کسی در ایران دسترسی به اینترنت نداشته است، و حالا میلیونها نفر به سادگی به اینترنت دسترسی دارند، پس انقلاب ایران باعث پیشرفت در دسترسی به اینترنت شده است. خطایی که اینجا مرتکب آن شدیم این بود که روند دسترسی به اینترنت در ایران را جدا از روند دسترسی به اینترنت در جهان بررسی کردیم. و در ادامه تفاوت وضعیت پیش و پس از انقلاب را به حساب دو حکومت متفاوت در ایران نوشتیم، در حالی که تفاوت ناشی از یک روند جهانی بوده است.
در اینگونه موارد، تا روندهای داخلی را در کنار روندهای جهانی بررسی نکنیم، آمار به ما در مورد این که در ایران واقعا چه اتفاقی افتاده است چیزی نمیگوید. مذهب هم به همین شکل است.
در ایران مردم از مذهب زده شده اند، اما مثلا در آمریکا که آزادی مذهبی بسیار فراگیرتر از ایران است، قضیه به چه شکل است؟
در آمارهایی که در مورد آمریکا ذکر کردم دقت کنید که این اتفاقات فقط در عرض ۲۰ سال در آمریکا افتاده است. در حالی که آماری که از روند مشابه در ایران دیدیم، مربوط به ۴ دهه بود.
جمعبندی کلی و شهودی که از این آمارها میگیریم این است که در آمریکا که آزادی مذهبی در آن بسیار بیشتر از ایران است، علاقهی مردم به دین با دو برابر سرعت ایران در حال کم شدن است.
اینها دلیل نمیشود که کاری که ایران کرده است خوب یا بد بوده باشد. یا کاری که آمریکا کرده است خوب یا بد بوده است. صرفا این که شواهد آماری این حرف که «آخوندها مردم را از دین زده کردهاند» را تایید نمیکند.
فرصت برای ارائهی آمار بیشتر در یک نوشتهی کوتاه نیست. اما با نگاه بیشتر به آمارهای جهانی به نظر میرسد که یک موج دین زدایی در همهجای جهان در حال گسترش است، که اتفاقا سرعت آن در ایران از بسیاری کشورهای دیگر کمتر است.