نردبان این جهان ما و منی اسـت عاقبـت این نـردبان افتـادنی اسـت
لاجـرم آن کس که بالاتر نشست استخوانش سختتر خواهد شکست
«شعر از مولانا»
مدتی پیش یکی از همکاران کلیپی رو برام ارسال کرد که به همراه خودش متن «حکایت خیلی از ماها! وقتی برای دیگران تنها نقش پله را بازی میکنید!» ضمیمه شده بود جالب بود به فاصله یکی دو روز بعد در فضای مجازی مختلف این کلیپ رو مشاهده کردم که افراد برداشت و تجربه خودشون رو با دیگران به اشتراک میذاشتن. در این کلیپ سه مورچه رو نشون میده که میخوان از برگی بالا برن، مورچه اولی به دو مورچه دیگه کمک میکنه بالا برن، اما بعد از اینکه دو مورچه بالا میرن، راه خودشون رو در پیش میگیرین و مورچه سوم همونطور پایین میمونه و بالا رو نگاه میکنه به امید یاری ...
من جدا از درست بودن اینکه آیا جمله ضمیمه شده درست هست یا نه! به فکر نوشتن این مطلب افتادم. شما که الان این مطلب رو مطالعه میکنید امیدوارم تجربه نکرده باشین. هرچند یکبارش ضرر نداره!!! امیدوارم از اون یکبارها نباشه که هنوزم نتونستین جبران کنین. خوب بعضی از تجربهها، بهای سنگینی داره. امیدوارم که حداقل اگه تجربه کردین تکرارش نکرده باشین.
شاید از نردبان بودن دیگران تعبیرهای دیگهای همچون سواستفاده کردن، جا خالی دادن، دروغ گفتن و هر واژه دیگهای که شما بهتر میدونید و الان براتون متصور شد رو بشه استفاده کرد. از دریچه نگاه خودم به دنبال بازیگران این نوع اتفاقات گشتم و هر چی گشتم و گشتم به این رسیدم که در منصفانهترین حالت، هر دو طرف در این نوع اتفاقات مسئول هستند. در دلنشینترین حالت بخوام بهش نگاه کنم که به نوعی تبرعهکردن هم درش هست فردی که نردبان میشه مقصر نیست و فردی که داره از اون بالا میره مقصره! و در واقعبینانهترین حالتش من هر طوری نگاه کردم دیدم خودش مقصر هست و نوک پیکان به سمت خود فرد نشانه میره و او هست که اجازه این کار رو به دیگران میدهد. همیشه با خودم فکر میکنم باید آدم بودن رو شناخت و تمرینش کرد بعد در رابطه با مسائل صحبت کرد.
آدمها معمولاً در این طور مواقع به دنبال توجیه کردن هستند بعضی از این توجیهها قابل قبولتره و بعضی دیگه خودشون هم میدونن که زیاد نباید بهش توجه کرد. اینو گفتم بگم درسته شرایط فرق میکنه و در زمان و مکان، اتفاقاتی رُخ میده که آدم مجبور به گرفتن و انجام تصمیماتی هست که راغب بهشون نیست. امّا اگر ما نتونیم در سختیها تصمیمات درست بگیریم و به چیزهایی که میدونیم درست عمل کنیم به نظر خودتون در دوران آسایش انجام همون کار چقدر ارزشمندتر میتونه باشه!؟
ما نردبان خیلیها میشیم به امید اینکه روزی ما هم به واسطه همون آدمها بالا کشیده بشیم. جدا از اینکه اونها این کار رو میکنند یا نه! اگه آدمهای اخلاقی باشیم به نظرم دل خودمون به این بالارفتنها خوش نیست. از این نکته هم نباید غافل شد که کمک کردن به هم و در کنار هم پیشرفت کردن موضوعاتی متفاوتی است که زیباییهای خاص خودشو داره. مثل تفکری که الان در اکثر استارتآپها در حال تجربه شدن هست و خیلی دلنشینه!!!
در طول زندگی نمیدونم ما چقدر نردبان شدیم یا از چه نردبانهایی استفاده کردیم و بالا رفتیم. اما در این میان به چیزی رسیدم که جلوی تجربه مجدد این گونه واقعیتها رو نه تنها میگیره بلکه به خود ما در استفاده از سایر نردبانها کمک خوبی میکنه. اما یکم رسیدن بهش سخته. خودباوری، اعتماد و بها دادن به خود تنها راه حل این ماجراست. کسب تخصص و باورداشتن به موفقیت، بدست اوردنش خیلی سخته اما ارزش زیادی داره. ما باید مثل مجسمهسازان، مجسمه خودمون رو طوری بتراشیم که علاوه بر اینکه خودمون ازش لذت میبریم دیگران هم ازش لذت ببرن. فقط یادتون باشه تفاوت ما در این زمینه، رعایت انسان بودن و دیدن افرادی است که به ما کمک میکنند. ما نباید بعد از کسب جایگاه دلخواهمون، تجاربی نامناسب برای دیگران بسازیم که خیلیها تا آخر عمر نتونن ازش رهایی پیدا کنن. بالاخره آدمها متفاوتند. یکی با تجربهکردن بیدار میشه، یکی با صحبتکردن، یکی با ایجاد انگیزه، یکی با در کنارش بودن و دستش رو گرفتن، در کل شاید بعضیها میخوان، اما نیاز به حمایت شماهایی دارند که امروز به اون جایگاه رسیدن.
رسیدن به این نقطه که من اسمش رو میزارم « موفقیت» کاری خیلی سختیه. اما خیلیها بهش رسیدن پس دست نیافتنی نخواهد بود. بیایید و از امروز شروع کنیم که امروز هم دیر نیست.