طرح هادی روستایی یکی از آن طرح هایی است که قرار است آرامش را مهمان خانه های روستاییان کند.همان روستاییانی که برای حفظ و حراست از زمین به ارث رسیده از اجدادشان آماده هر گونه جانفشانی بوده و هستند.
و از آنجا که مسوولان این کشور برای توسعه و پیشرفت کشور در عرصه های مختلف، شب که خوابیده و گاهی بد خواب شده اند، روزش را با برنامه ها و طرح های من درآورده آغاز کرده و روزگار را بر مردم سیاه و خلق شان را تنگ می کنند، به جبران خواب زدگی شان!.
و " طرح هادی" یکی از همان طرح هایی است که ظاهر پر زرق و برقش گول زننده اش به جای اینکه روستاییان را در روستاها نگه دارد، مامن امنی برای از ما بهتران شهر نشین شده است.
طرح هادی قرار بود از مهاجرت روستاییان به شهرها جلوگیری کند اما؛باعث شد تا روستاییان را فراری دهد.
این روزها ، روزهایی است که باران غم بر سر روستاییان می بارد و قانون یا همان طرح هادی با دو دستان قدرتمندش گلوی روستا نشینان را فشار داده تا جایی که دیگر جانی برایشان نمانده است.
این روزها اگر روستا نشینی بخواهد برای ساخت خانه برای فرزندش، زمین خودش را بدهد،از خواجه حافظ شیراز گرفته تا نگهبان درب فلان اداره آنقدر چوب لای چرخش می گذارند که تصور میکنی این زمین را خدای نکرده اختلاس کرده یا از اموال بیت المال به غارت برده است!.
آبادانی روستاها و کمک به ترویج پروژه های عمرانی، هدف اصلی طرح هادی روستایی است ولی؛ این آبادانی و توسعه قرار بود کمک کند تا روستاییان در روستاها بمانند، نه اینکه از روی ناچاری زمین هایشان را بفروشند و روستا و زمینشان را دو دستی تقدیم شهر نشینان کنند.
این روزها با گذر از کمتر روستایی می توانید نام ونشانی از روستا بیابید،زیرا اولین چیزی که مردمک چشمهایتان را از تعجب گردتر می کند، ویلاهایی است که مانند قارچ از دل خاک بیرون زده اند، در حالیکه روستاییان برای دریافت مجوز ساخت و ساز باید متوسل به غول چراغ جادو شده واز هفت خان رستم ، حتی نتوانند یک خان را طی کنند!.
البته نه اینکه این طرح را سراسر طرحی نامبارک بدانیم ولی همچون طرح های دیگر نواقصی داشته و دارد که از چشم مسوولان امر یا "دور مانده و یا خواسته اند که دور بماند".
این طرح با همه مزایای دهان پُرکنش، مجوزی است برای غیر بومیان و کلاه گشادی بر سر بومیان و ساکنان اصلی روستاها.
فرض کنیم با اجرای این طرح، عمران و آبادی در روستاها توسعه یابد، جاده های روستایی، عریض تر،زیرسازی و آسفالت شوند،ساماندهی و یکپارچه سازی اراضی کشاورزی صورت گیرد،ولی کشاورز یا روستانشینی در آن روستا نباشد به چه کار می آید؟
این طرح قرار است باری از دوش روستاییان بردارد نه اینکه " خانه به دوش شان کند".با اجرای این طرح به ویژه در زمینه ساخت و ساز، روستاییان مشکلات فراوانی را تحمل کرده و می کنند.
زیرا مجوز ساخت به " سفارش شده ها" در اسرع وقت داده می شود اما؛ برای روستا زاده و روستا نشین نه.و عملا با اجرای این طرح، راهی برای کشاورز باقی نمی ماند جز اینکه دو دستی زمینش را تقدیم خریدار شهر نشین کرده و منت او را هم تحمل کند که "اگر من نبودم خریداری برای زمین تو پیدا نمی شد".
اگرچه زمزمه های اجرایی شدن این طرح از سال 1362 در ایران به گوش رسید اما؛ در سال 1366 از سوی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی با جدیت دنبال و همچنان دنبال می شود.ولی این طرح نواقصی از جمله" ساخت و ساز انحصاری برای غیر بومیان" دارد که باید در اسرع وقت و با جدیت تمام، فکری به حالش کرد.
یکی از این راهکارها، اصلاح طرح هادی یا همان بازنگری است که می تواند راهگشا باشد که متاسفانه در این زمینه نیز قانون گذار با قوانین دست و پا گیر، همچنان راه را بر مجریان این طرح بسته و روزنه امید روستا نشینان را کور کرده است.
قرار بود با اجرایی شدن این طرح،موانع و مشکلات از زیر پاهای روستاییان، کنار برود.اما متاسفانه مسوولان ذیربط نه تنها در اتاقشان را بلکه، درِ شنوایی گوش شان را هم روی مشکلات این طرح برای روستاییان بسته اند و تنها به مدارک " نقشه هوایی" استناد می کنند. در حالیکه می توانند از پشت میزشان بلند شده و در روستا از نزدیک شاهد درد و رنج شان باشد که متاسفانه اینگونه نبوده و نیست!.