مژگان شفاعتی
مژگان شفاعتی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

«غیر مسئولانی» که سبب نامه نویسی به رئیس جمهور می شوند


مژگان شفاعتی

اکثر خبرگزاری ها ، سایت های کشوری وهمچنین گیلان، خبر از سفر رئیس جمهور به این استان داده اند و آنطور که در خبرها آمده روز جمعه 8 بهمن، مسئولان و مردم، پذیرای رئیسی در استان سرسبز گیلان خواهند بود.
سفرهای مقامات کشوری به استان ها، اتفاق تازه ای نیست و در همه دولت ها این روند،ادامه داشته و خواهد داشت.
اما یکی ازاقداماتی که توسط مردم در این سفرها از سال های گذشته تاکنون مرسوم شده،" نامه نویسی به رئیس جمهور" است.
نامه نویسی و نوشتن درد دل های مردم، به خودی خود، نه تنها بعنوان معضل و مشکل در نظر گرفته نمی شود بلکه ؛بعنوان یک راه ارتباطی قابل قبول هم هست. ولی زمانی این راه ارتباطی می تواند، بعنوان مشکل و معضل مطرح شود که نامه نگاری به رئیس جمهور تنها راه حل، برای بیان مشکلات مردم استان ها در نظر گرفته شود.
سوالی که مطرح می شود این است که چرا مردم استان ها به رئیس جمهور نامه می نویسند و عاقبت این نوشته ها و درخواست های مکتوب چه می شود؟!.
مگر نباید یک روز در طول هفته، درِ اتاق مسئولان استانی بر روی مردم باز باشد تا به راحتی و به دور از هر گونه تشویش و اضطراب، مشکلاتشان را مطرح و راهکارهای لازم را از همان مسئول دریافت کنند؟!.
مگر نه اینکه مدیر و مسئول روابط عمومی ادارات متعدد استان ها و به ویژه استان گیلان در بوق و کرنا می کنند که رئیس و مدیر فلان اداره با تشکیل "میز خدمت" کنار مردم و برای رفع مشکلاتشان از هیچ تلاشی دریغ نکرده است؟!.
چگونه است که مسئولان این استان در دیدارهای "مثلا ناگهانی و بی خبر" مشکلات را دیده و ضرب العجل تعیین کرده اند برای رفع هر چه زودتر مشکلات ولی؛ از رفع آن خبری نسیت که نیست؟!.
اراده جدی برای رفع مشکلات، حلقه گم شده مدیران استانی و کشوری است.مسئولانی که" شعاردرمانی" پیشه کرده اند برایشان بسیار سخت است که پا در جاده عمل بگذارند و ادامه این روند مسئولان، سبب نامه نویسی مردم به رئیس جمهور می شود.نوشتن نامه از سوی مردم، تازه شروع روندی زمانبر است. خواندن نامه ها توسط افراد،طبقه بندی مشکلات مطرح شده و در نهایت ارجاع نامه ها جهت پیگیری به استان مورد نظر یعنی روز از نو و روزی از نو. یعنی مشکلی که باید در استان حل می شد ولی در اثر سهل انگاری و کم توجهی مسئولان استان لاینحل باقی مانده بود.
دیدن مردمی که از ساعت ها قبل در مسیر حرکت کارناوال استقبال رییس جمهور و هیات همراه می ایستند تا مگر بتوانند دردنامه های خود را به او تحویل دهند، گویای این است که مسئولان آن استان نتوانسته اند با مردم ارتباط درستی داشته ونمی توانند برای برون رفت از مشکلات موجود، چاره ای درست بیاندیشند و به همین علت، مردم راه دیگری جز نامه نوشتن و استمداد از رئیس جمهور نمی بینند .
این زنگ خطری است که از سالها ی قبل نواخته شده ونه تنها هیچ گوش شنوایی نیست بلکه؛ مسئولان استانی و کشوری با دلی خوش و لبی خندان خبر از دریافت تعداد 100 هزار و حتی بیشتر نامه های مردم می دهند.در حالیکه تعداد زیاد "نامه های استانی"، نشانه نارکارآمدی مسئولان همان استان است.
آیا دریافت درد نوشته های مردم راهکار درستی است؟. قاب عکس مردم نامه به دست در سفر رئیس جمهور به استان ها، پیام های واضح و روشنی دارد که چنانچه مسئولی بخواهد می تواند درک کند و سر از برف غفلت بیرون بیاورد و یقین کند مسئولان آن استان کارآیی لازم را ندارند، که اگر غیر از این بود نباید شاهد مردمانی ایستاده در کنار خیابان با نامه ای در دست باشد.
اگر نامه نگاری مردم در سفرهای استانی رییس جمهور به استان ها راهکاری برای حل مشکلاتشان بود، طی این سال ها باید بسیاری از مشکلات مردم برطرف می شد. آیا این اتفاق خوش را مردم به چشم دیده اند؟!.
زمانیکه مردم ناامید و خسته از مسئولان استانی، راه حل مشکلاتشان را از دولت و رییس جمهور طلب می کنند، یعنی تغییر و تحولات مدیریتی درآن استان از نان شب واجب تر است.
مردم استانی که با شنیدن خبر سفر رئیس جمهور به استان شان، دست به کاغذ و خودکار می شوند، با زبان بی زبانی می خواهند به رئیس جمهور بگویند تا در انتصابات استانی، دقت بیشتری داشته باشد و مسئولانی را انتخاب کند که با درایت،مشکلات را برطرف کند.نه اینکه باری بر دوش بوده ومجبور باشند مشکلات استانی را با نامه هایشان به گوش او برسانند.

https://gilkhabar.ir/476850

روزنامه نگار،طراح و صفحه آرای صفحات روزنامه و مجله
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید