مجتبی جاهد
مجتبی جاهد
خواندن ۱۲ دقیقه·۱ ماه پیش

آنچه دونالد ترامپ از تجارت آموخت _ مجتبی جاهد

چهل و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده مانند هیچ رئیس دیگری در دفتر بیضی شکل نیست. او را دوست داشته باشید یا نه، نادیده گرفتن دونالد ترامپ دشوار است. او بر سرفصل های اخبار تسلط دارد و گردبادی از علاقه را در داخل و خارج از آمریکا ایجاد می کند. دلیل دیگری برای منحصر به فرد بودن او وجود دارد - او اولین رئیس جمهور ایالات متحده است که هیچ تجربه سیاسی یا نظامی قبلی ندارد. در عوض، ترامپ قبل از هر چیز به عنوان یک تاجر وارد کاخ سفید می‌شود و از این پیشینه استفاده می‌کند تا نشان دهد که چرا با «باتلاقی» که قول تخلیه آن را داده است متفاوت است.

اما چه چیزی باعث می شود او تیک بزند؟ اکنون که وارد دومین سال ریاست جمهوری ترامپ شده ایم، آیا چیزی در مورد سبک رهبری او و معنای داشتن یک تاجر به جای یک سیاستمدار به عنوان "رهبر جهان آزاد" وجود دارد؟

مجتبی جاهد  mojtaba jahed
مجتبی جاهد mojtaba jahed


جنگ کلمات

قوانین معمول تعامل - و زبان سیاست - قطعاً توسط ریاست جمهوری ترامپ نادیده گرفته شده است. سخنان ترامپ به جای صحبت در چرخش یا صدا، سخت تر و مستقیم تر بوده است.

رئیس‌جمهور آمریکا در دوران ریاست‌جمهوری خود با افرادی مانند کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی، صادق خان شهردار لندن و حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران درگیر درگیری‌های بلندپایه‌ای بوده است. این مشاجرات اغلب در انظار عمومی رخ داده است و رئیس جمهور نظرات خود را برای 53.3 میلیون دنبال کننده خود در توییتر اعلام می کند.

توییت‌ها و دعواهای او باعث ایجاد تیتر اخبار می‌شود، اما مهم است که بدانیم لزوماً تأثیری که فکر می‌کنید ندارند. در واقع، پس از هشدارهای ترامپ به «آتش و خشم» و «دکمه هسته‌ای» به کیم جونگ اون، دلار تقویت شد. صحبت‌های سخت ترامپ برای حامیان و بازارها به خوبی پیش می‌رود و این بخش بزرگی از وجهه مرد قدرتمندی است که او ایجاد می‌کند. برخی از کسب‌وکارها بر اساس تصویری سخت رشد می‌کنند - ترامپ مطمئناً احساس می‌کند که این مورد برای USA PLC نیز صادق است.

شعارها و سخنرانی ها

سیاستمداران می توانند از کسب و کارها چیزهای زیادی یاد بگیرند که به پیام های آنها برسد. کسب‌وکارهای موفق باید هنر بازاریابی را با کمپین‌های مبتنی بر شعارهای واضح و جذاب برای محصولات خود تکمیل می‌کردند – چیزی که ترامپ به طور موثر در حوزه سیاسی به کار گرفته است.

در واقع، موفقیت ترامپ در انتخابات بر پشت شعار «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم» بنا شد. بسیاری از رای دهندگان او، به ویژه آنهایی که روز خود را با وسواس در مورد جزئیات دقیق اخبار و سیاست گذاری نمی گذرانند، با سبک ساده صحبت کردن او ارتباط برقرار می کنند. به هر حال، «مشتریان» او لزوماً افراد دانشگاهی یا رسانه‌ای نبودند، بلکه «رای‌دهنده متوسط» بودند. سخنرانی های او اغلب مملو از شعارهای کوتاه و به یاد ماندنی است که در نتیجه به راحتی می توان آنها را در اخبار و بریده های رسانه های اجتماعی قرار داد. زبان او نیز اغلب بدون توجه به موضوع، مطمئن و آرزومند است - با کلماتی مانند "برنده شدن"، "باور" و "باورنکردنی" که اغلب در سخنرانی های او به چشم می خورد. او سیاست خود را می فروشد که چگونه کسب و کارها محصولات خود را می فروشند.

تهاجمی نسبت به رسانه ها

کسب‌وکارها می‌دانند که شهرت آنها مهم است و پوشش منفی رسانه‌ها می‌تواند باقی بماند. برخی تصمیم می‌گیرند که برای حفظ کنترل شهرت خود بجنگند و این قطعاً در مورد «ترامپ تاجر» و اکنون «ترامپ سیاستمدار» صادق است.

اقدامات ترامپ ممکن است به خوبی مورد توجه قرار گیرد، اما رابطه او با مطبوعات متفاوت است. هیل کاملاً این را به عنوان یک "رابطه همزیستی ناکارآمد" توصیف می کند که در آن هر دو طرف مرتباً به یکدیگر حمله می کنند. او تنها یک کنفرانس مطبوعاتی انفرادی در اولین سال ریاست‌جمهوری خود برگزار کرد - برخلاف یازده مورد برای باراک اوباما - و تمایل دارد از مصاحبه انفرادی با اکثر اعضای مطبوعات اجتناب کند. او از پاسخگویی به سؤالات افرادی مانند CNN امتناع می کند - برای مثال در یک کنفرانس مطبوعاتی در بریتانیا از شبکه اجتناب می کند - و تمایل دارد به شبکه فاکس، شبکه مورد علاقه خود بچسبد.

او با برچسب زدن برخی از بخش‌های رسانه‌ها به عنوان «اخبار جعلی» تلاش کرده است تا بسیاری از رسانه‌های اصلی را بی‌اعتبار کند و یک دفاع استاندارد برای هر انتقادی که با آن مواجه می‌شود آماده است. با استفاده از توییتر، او خروجی اخبار خود را کنترل می کند و به رسانه ها اجازه نمی دهد که به عنوان دروازه بان عمل کنند. همه اینها به کنترل دقیق پیامی که او می دهد کمک می کند.

رویکرد به تجارت

واضح ترین زمینه ای که ترامپ ادعا می کند به پیشینه تجاری خود تکیه می کند، رویکرد او به تجارت است.

به هر حال، ترامپ خود را یک معامله‌ساز فوق‌العاده می‌بیند. از کتاب «هنر معامله» تا زمان میزبانی «شاگرد»، او قبل از اینکه حتی به ورود به سیاست فکر کند، مدت زیادی را صرف ایجاد تصویری به عنوان یک تاجر سرسخت و موفق کرده است. این نسخه از رویای آمریکایی - نسخه ای که در ترازهای بانکی و برج های طلایی هتل سنجیده می شود - بخش کلیدی دیگری از تصویر عمومی اوست، اما رویکرد او به تجارت را نیز توضیح می دهد.

ترامپ می‌خواهد معاملاتی را که توسط سلفش انجام شده بود پاره کند و از نوعی تاکتیک‌های تجاری تهاجمی مورد حمایت خود برای وادار کردن کشورهای دیگر برای موافقت با قراردادهای جدید استفاده کند. او ترجیح می‌دهد با رهبران فردی معامله کند – زیرا فکر می‌کند این بهترین راه او برای «انعقاد توافق» است – و به نظر می‌رسد که گفتگو با کشورها را نیز ترجیح می‌دهد. این توضیح می دهد که چرا او از برگزیت حمایت می کند و اتحادیه اروپا را دوست ندارد. اگر ترامپ تجارت را از منظر تجاری می بیند، پس می خواهد تجارت بزرگتری باشد و با شرکای کوچکتری که بر آنها برتری دارد، مذاکره کند. تعرفه‌ها و تحریم‌ها روش‌هایی هستند که او برای تهدید دیگران به سمت تفکر او انتخاب می‌کند.

رویکرد به تجارت به عنوان یک تاجر، درگیر شدن در جنگ لفظی با رقبا، استفاده از زبان ساده و بی‌وقفه مثبت و خصومت با رسانه‌های سنتی، همگی از ویژگی‌های کلیدی ریاست جمهوری ترامپ هستند. مهم‌تر از همه، آن‌ها نشان می‌دهند که قوانین عادی که برای قضاوت یک رهبر استفاده می‌شود، در مورد ترامپ صدق نمی‌کند و پیشینه تجاری او - یا به‌ویژه سابقه تجاری او - در تلاش برای درک او مهم است. ما ممکن است هرگز رهبر سیاسی مانند او را در گذشته ندیده باشیم - اما احتمالاً همه ما رهبران تجاری مانند او را دیده ایم.

باید دید که او چه نتایجی از رویکرد منحصربه‌فرد خود در دفتر ریاست‌جمهوری به دست می‌آورد و زمانی که او مجبور می‌شود در پای صندوق‌های رای از سابقه خود دفاع کند، این سبک تا چه حد نزد رأی‌دهندگان محبوب می‌شود.

سبک رهبری دونالد ترامپ: آیا همه چیز درباره «من» است؟

نوشته شده توسط دکتر استیو آدوباتو ( Steve Adubato )

در نوشتن کتابم، درس‌هایی در رهبری، چندین سال را صرف تحقیق در مورد آنچه برای یک رهبر واقعاً عالی نیاز است، کردم. من با رهبران هر رشته ای در مورد بزرگترین درس ها و چالش های رهبری مصاحبه کردم. بنابراین، همانطور که من به رئیس جمهور منتخب ترامپ و سبک رهبری او نگاه می کنم، این کار را با پس زمینه ای انجام می دهم که اذعان می کنم او در شرف انجام چالش برانگیزترین شغل رهبری در جهان است.

من به این باور رسیده ام که رهبران بزرگ در نحوه برقراری ارتباط منظم هستند و فقط زمانی به طور عمومی صحبت می کنند که دقیقاً به آنچه می خواهند بگویند و چرا می خواهند بگویند فکر کنند. رهبران بزرگ پوست کلفتی دارند و هر بار که مورد انتقاد قرار می گیرند واکنش نشان نمی دهند و حمله نمی کنند. این رهبران همان‌هایی هستند که من در کتابم آن‌ها را «دیگر محور» می‌نامم، در مقابل «من محور». منظور من صرفاً این است که این رهبران کمتر تحت تأثیر منیت و آنچه برای آنها خوب است هستند، در مقابل آنچه برای اطرافیانشان و افرادی که به آنها خدمت می کنند بهترین است.

رهبران بزرگ اطراف خود را با اعضای تیم قوی احاطه کرده اند که از به چالش کشیدن آنها نمی ترسند و به آنها می گویند اشتباه می کنند. آنها از این توصیه استفاده می کنند زیرا به اندازه کافی مطمئن هستند که می دانند بهترین افراد را انتخاب کرده اند و خودشان هم همه پاسخ ها را ندارند. رهبران بزرگی که در کتابم، درس‌هایی از رهبری معرفی می‌کنم، وقتی همه چیز اشتباه می‌شود، مسئولیت می‌پذیرند. آنها به ندرت، یا هرگز، دیگران را سرزنش می کنند - با درک این موضوع که هر اتفاقی که در زمان تماشای آنها رخ می دهد، باید مالک آن باشند.


اکنون، بیایید به سبک رهبری رئیس جمهور منتخب ترامپ بپردازیم. من امیدوار بودم که سبک او تکامل یابد. که او سنجیده تر، منضبط تر و کمتر واکنشی می شود. در هنگام توییت کردن هر چیزی که در یک لحظه خاص به ذهنتان می رسد، بدون فکر کردن به عواقب آن 140 کاراکتر، کمتر سریع تحریک می شود. اما این اتفاق نیفتاده است. رئیس‌جمهور آینده ما وقتی می‌خواهد بگوید، آنچه را که می‌خواهد می‌گوید، زیرا در آن لحظه آن را احساس می‌کند، که بار دیگر در اولین کنفرانس مطبوعاتی او پس از مدت‌ها نشان داده شد، جایی که سبک رهبری او کاملاً به نمایش گذاشته شد. ویرایش نشده. بدون فیلتر کاف را بردارید. قطع شده.


علاوه بر این، ترامپ رویکرد رهبری «من محور» را دارد. رئیس جمهور منتخب از ولادیمیر پوتین انتقاد نخواهد کرد، زیرا او چیزهای خوبی درباره ترامپ گفته است. این چیزی است که من آن را "من محور" می نامم. این با منیت شما پیشرو است. این استراتژیک نیست رهبران اینگونه بازی می کنند. و، رئیس جمهور منتخب با توئیت در مورد رتبه بندی آرنولد شوارتزنگر در The Celebrity Apprentice چه می کند؟ برای ثبت، من موافقم. ترامپ در این کار بهتر از آرنولد بود. اما چرا ترامپ حتی به این موضوع اهمیت می دهد؟ آیا برنامه ریاست جمهوری او بسیار مهمتر از رتبه بندی یک برنامه واقعی واقعیت است که قبلاً میزبانی می کرد؟ باز هم، آن نفس است.

علاوه بر این، نام بردن از ترامپ خارج از کنترل است. کسانی که با او در مورد روسیه مخالف بودند، او به سادگی آنها را "احمق" خواند. مطمئناً هر کسی می‌تواند بفهمد که ترامپ از گزارش‌های غیرمستند اخیر درباره داشتن اطلاعات مخرب در مورد زندگی شخصی و مالی وی، عصبانی و ناامید شده است. به نظر می رسد بسیاری از این گزارش ها غیرمسئولانه باشد. اما، رهبران بزرگ همه چیز را خیلی شخصی نمی گیرند. آنها سعی می کنند چنین حملاتی را در چارچوب قرار دهند. انجامش سخته؟ البته. اما این چیزی است که رهبری بزرگ در مورد آن است. فکر کردن در مورد تصویر بزرگتر و نه صرفاً تأثیر چیزها در سطح شخصی یا انسانی، کاری است که رهبران بزرگ روزانه انجام می دهند.


در مورد رسانه ها؟ او به طور مداوم آنها را "بی صداقت" و "وحشتناک" می نامد. او در کنفرانس مطبوعاتی اخیر خود حتی از پاسخگویی به سوال جیم آکوستا از CNN خودداری کرد، زیرا فکر می کرد پوشش آنها از او ناعادلانه بود. علاوه بر این، گفته می شود که آکوستا به دلیل تلاش مستمر برای پاسخگویی به سوال او، توسط تیم ارتباطات ترامپ تهدید به برکناری شده است. این رهبری واقعی نیست، این دیکتاتوری است.


و برگردیم به نامگذاری، او مدام زنان را بر اساس ظاهر ظاهری آنها نامگذاری کرده و دیگران را با استفاده از الفاظ تحقیر آمیز مورد تمسخر قرار داده است. رهبران بزرگ وارد ناودان نمی‌شوند و مردم را به اسم صدا نمی‌زنند. او چاک شومر، رهبر دموکرات سنا را "دلقک" خواند. رهبران بزرگ، به‌ویژه رئیس‌جمهور ایالات متحده، درگیر نام‌گذاری نیستند. این رهبر را سرسخت نمی کند، بلکه باعث می شود او مانند یک دانش آموز کلاس سوم به نظر برسد.


اما بزرگترین نگرانی من در مورد رئیس جمهور آینده ترامپ و سبک رهبری او، امتناع دائمی او از پذیرفتن مسئولیت اقداماتش است. وقتی مریل استریپ، در مراسم گلدن گلوب، سخنرانی قدرتمند و احساسی ایراد کرد و گفت که تماشای تمسخر ترامپ با خبرنگار ناتوان نیویورک تایمز چقدر دردناک است، دقیقا متوجه منظورش شدم. من هم به همراه میلیون ها نفر دیگر بیمار شدم. تنها چیزی که ترامپ در آن زمان یا حتی الان باید می گفت این بود که می دانست اشتباه می کند، خط را پشت سر گذاشت و از آن درس آموخت. اما نه، او اصرار دارد که هرگز خبرنگار را مورد تمسخر قرار نداده است، هرچند این تنها باری بود که در تمام سخنرانی‌هایش با دست و بازو به این شکل اشاره می‌کرد و صدایش را بر اساس تقلید از خبرنگار مخدوش می‌کرد. به ویدیو نگاه کنید. به نظر شما تصادفی است؟ من نه. نکته اینجا به سادگی این است: رهبران بزرگ اشتباه می کنند. همه ما انجام می دهیم. اما شما باید صاحب آن باشید. ترامپ نمی تواند نفس او مانع می شود و او فاقد همدلی برای «دیگر محوری» است.

دونالد ترامپ به وضوح دارای مهارت های رهبری است وگرنه در این انتخابات پیروز نمی شد. او می تواند مخاطبان را بهتر از اکثر افراد بخواند و بله، او یک سخنران عمومی پویا و کاریزماتیک است. او تا چند روز دیگر رئیس جمهور ما خواهد شد و نگرانی من در مورد سبک رهبری او بیشتر به رفتار و خلق و خوی است. اگر او می خواهد موفق شود و ما را دور هم جمع کند و مورد احترام کسانی فراتر از افرادی باشد که اکنون به او اعتقاد دارند، باید یک کار دیگر انجام دهد که رهبران بزرگ انجام می دهند، که ممکن است سخت ترین کار باشد. رهبران واقعاً بزرگ دائماً به دنبال بهبود خود و رشد هستند. برای یادگیری. برای بهتر شدن. برای اینکه به سختی به خودشان نگاه کنند. واقعا درون نگر بودن آیا ترامپ رئیس جمهور منتخب قادر به انجام این کار است؟ در 78 سالگی، او هنوز آن را نشان نداده است، اما من خوشبین هستم و معتقدم که هر چیزی ممکن است.


نظر شما چیست؟ برای به اشتراک گذاشتن نظرات خود اینجا را کلیک کنید.


trumpترامپتجارتکسب و کارمجتبی جاهد
مدیر مجموعه فروشگاه های جاهد / وب سایت ما mojtabajahed.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید