توجه!!
بدانید و آگاه باشید که:
رهبری یک تیم یا شرکت به سبک مدیریت میکرو، نتیجهای بهجز سرخوردگی، بیانگیزگی و افول انرژی کارمندان نخواهد داشت!
مدیریت ذره بینی معادل واژه Micro-management، یکی از شایع ترین معظلات سازمانها و نمونه ای از یک ضعف مدیریتی است در خصوص کنترل بیش از اندازه و غیر ضروری کارکنان توسط مدیریت و توجه شدید مدیر به جزئیات کاری آنان.
مدیران ریز بین به دلیل غرق شدن در مسائل جزئی، توانایی تحلیل کل سیستم و توجه به بهره وری کلی را ندارند. در واقع آنها علاوه بر اینکه کلیات را فدای جزئیات میکنند، احترام و اعتماد زیر دستان را نیز از دست می دهند.
جالب اینجا است که همین عادت ریزبینی مدیران، در زمان گذشته و بعنوان یک کارمند عامل اصلی موفقیت او بوده است ولی اکنون و در مقام مدیر موضوع متفاوت است.
اگر شما هم مثل بسیاری از مدیران میکرو باشید، احتمالا نمیدانید که سبک مدیریتتان کارمندان زیردست را به چه شدت زجر میدهد.
از کجات بدانیم یک میکرومنیجر شدهایم؟
- هیچوقت از کارهای تحویلی راضی نیستیم
- در مقابل واگذاری مسئولیتهامون به اعضای تیم مقاومت زیادی داریم
- اگر هم مسئولیتی رو واگذار میکنیم در صورت بروز اشتباه، مسئولیت رو از عضو تیممون پس میگیریم، یا تهدید به این کار میکنیم
- گاهی وقتها خسته میشویم زیرا اگر خودمون بودیم کار را بهگونهای دیگه انجام میدادیم
- هیچ تصمیمی، بدون هماهنگی نهایی با ما گرفته نمیشه و از خلاف این موضوع متنفریم
- ما روی جزئیات توجه میکنیم و زمان و زحمت زیادی را برای تصحیح صرف و تحمل میکنیم
- ما دائما میخواهیم بدانیم اعضای تیم کجا هستند و چهکار میکنند
- ما مکررا به دنبال گزارش روند کار هستیم
نتایج مدیریت ذره بینی
این مدیریت ریشه در عدم اعتماد به دیگران دارد. این رفتار روحیه کارتیمی را تخریب و مانع رشد و پیشرفت و در برخی مواقع منجر به شکست سازمان می شود. در مجموع نتایج به شرح ذیل دارد:
*استعفا و استخدام های مداوم، *ارتباطات ضعیف بین کارمندان و مدیران، *گوشه گیری و کاهش روحیه کار تیمی، *کارشکنی و پنهان کاری کارکنان، *کاهش انگیزه و بهرهوریکارمندان، *افزایش تنش و استرس و حوادث ناشی از کار، *اتلاف وقت و منابع سازمانی
عوامل ایجاد حالت مدیریت دره بینی:
عوامل زیادی میتواند به ایجاد این حالت یا تشدید این رفتار منجر گردد، ولی بطور خلاصه موارد ذیل نمونه های قابل لمس تری هستند:
*داشتن نیروی ضعیف در تیم، *مشکلات عصبی مانند وسواس فکری، *ارتقا به سطح مدیریتی تنها به دلیل عملکرد شخصی خوب، *بیتجربگی و عدم امنیت شغلی
برای رفع مشکل مدیریت ریزبینانه چه کنیم؟
راه های زیادی برای موقعیت های مختلف وجود دارد؛ 5راه ذیل حالت عمومی تر را دارد:
1.اهداف رو با دخالت همه اعضا تیم تنظیم کنیم، 2.بجای مونولوگ حتما دیالوگ برقرار کنیم، 3.گاهی دورکار باشیم و از حضور دائم در دفتر خودداری کنیم، 4.جبران زحمات و تعامل با کارمندان را کمی شخصیتر کنیم، 5.فیدبک نتایج را بیشتر بسنجیم
آیا همیشه میکرومنیجمنت بد است؟
متاسفانه جواب این سوال برای کلمه همیشه، خیر است و در دو موقعیت میتونه مثبت باشه:
اول اینکه تیم خیلی کوچیک باشه و افراد تازه کار که نشه روشون حساب قطعی کرد و دوم؛ بازه زمانی پروژه بسیار کوتاه و غیرقابل انعطاف باشه.
اما نکتهی خیلی مهم هر دو موقعیت اینه که موقتی هستن و نباید تبدیل به عادت همیشگی بشه.
کلام آخر
تو این چند سالی که مشغول کار بودم به چشم ضربات این معضل مدیرتی رو دیدم، به محضی که این پدیده رو حس کردید با مکالمه دو طرفه در هر مقام سازمانی نزارید که پنهون بمونه. از روش هایی که زیرساختش آماده هم نشده برای رفع اون استفاده نکنید که معضلاتش کمتر از مدیریت ریزبینانه نیست مثل مدیریت فلت، اجماع نظرات و سیستم شناور ساعت کاری.