امروز که دارم این گزارش رو مینویسم در برزخی گیر کردم از اینکه اصلا چرا دارم کار میکنم. دچار ملال شدیدی شدم و درمانش رو فقط در نوشتن یافتم.
بگذریم.
1- با شرکت پ تا آخر سال قرارداد داریم و همه چیز طبق روال داره پیش میره.
2- با شرکت ت هم تا آخر سال قرارداد داریم. اونم طبق روال داره پیش میره. البته بخش اعظم کارش انجام شده و بزودی سطح حضورمون رو اونجا به شدت کمرنگ میکنیم.
3- شرکت ک امروز یک جلسه دیگه داشت. دیگه به حدی مطمئنم سرکاریه که توی تلفنم بلاکش کردم.
4- شرکت الف در اقدامی حیرت انگیز با ما برای کار به توافق رسیده و منتظریم قرارداد امضا بشه. رقمش کمه ولی کار خوبیه.
5- برای کار با شرکت واو خیلی دست و پا زدیم. هنوزم نامید نشدم ولی تا الان که چیزی ازش در نیومده. البته اگر به نتیجه برسه کلا بیزینس مدل ما رو متحول میکنه.
6- این مدت دوتا کار دیگه هم گرفتیم که چون تقریبا تموم شده بهش نمی پردازم.
7- کار شرکت سین رو قبول کردیم و کاملا توی ضرر هستیم ولی امیدوارم که رابطه خوبی برامون ایجاد کنه.
8- یه چیز جالب اینکه شرکت تک توی صفه که کارشو انجام بدیم. اولین باره که صف فروش داریم.
9- بازاریابی به سبب مشغله زیاد کلا رها شده و فقط تولید محتوا داریم.
10- با بیمه و دارایی و اجاره دفتر به شدت درگیر هستیم.
11- برای دکترا هم که هیچ کاری نکردم و به زودی دچار دردسر میشم.